شنبه ۱۹ اسفند ۰۲

دانلود مقالات پايان نامه

http://naubahar.ir/%d9%be%db%8c%d8%b4%db%8c%d9%86%d9%87-%d9%86%d8%b8%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d9%81%d8%b3%d8%b1%d8%af%da%af%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%af%db%8c%d8%af%da%af%d8%a7%d9%87-%d8%b1%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%b4%d9%86%d8%a7/

۱۱۸ بازديد

افسردگي

افسردگي يكي از رايج ترين اختلالات رواني است . بر اساس مطالعه ي ملي بيماري ها و آسيب ها در ايران ، افسردگي ، سومين مشكل سلامتي كشور است . اين پژوهش با استفاده از ابزارهاي جستجو در پايگاههاي الكترونيكي به بررسي نظام مند مطالعات انجام شده در زمينه ي افسردگي در ايران پرداخته است . در مجموع 44 مقاله ي فارسي و 12 مقاله ي اينگليسي كه در فاصله ي سالهاي 1379 تا 1388 در مجلات معتبر علمي – پژوهشي داخلي و بين المللي منتشر شده بود ، مورد مطالعه و مرور قرار گرفت. براساس پژوهش هاي انجام شده شيوع افسردگي در جمعيت هاي مختلف ايراني از5.69 تا 73 درصد متغير بوده است . نتايج نشان داده كه افسردگي در زنان و دختران بيشتر از مردان است . همچنين شيوع افسردگي در جمعيت روستايي و شهرهاي كوچك به نسبت شهرهاي بزرگ بيشتر بوده است( خدام، مادانلو، ضيايي، كشتكار[1]، 1389).

افسردگي در كودكان و نوجوانان اختلال روانپزشكي مهمي است كه تاثير قابل ملاحظه اي بر عملكرد رواني – اجتماعي آنان مي گذارد و با خطر مرگ به دليل خودكشي همراه است (هايمان و چابشلم[2]، 2006) شيوع افسردگي اساسي در كودكان سنين مدرسه حدود 2 و در نوجوانان حدود 4 تا 8 درصد است(ماري و لپز[3]، 1997). خطر ابتلا به افسردگي بعد از بلوغ به خصوص در دختران2 تا 4 برابر افزايش مي يابد.                                                                                     .                                                                                                                                                                               در كودكان مبتلا به افسردگي خطر خودكشي 3 برابر بيشتر از افراد نرمال و 2 برابر بيشتر از افراد مبتلا به اختلال اضطرابي است و اين اختلال موجب اختلال عملكرد در حوزه هاي مختلف از جمله تحصيل ، روابط بين فرد ي، سو مصرف مواد و بزهكاري در كودكان ونوجوانان مي شود)سادوك[4]، سادوك و كاپلان[5] 2003).

1-5-2  تعريف افسردگي

افسردگي چهارمين عامل عمده ي بيماري ها در جهان است كه به تنهايي بزرگترين سهم بار بيماري هاي غير كشنده را به خود اختصاص مي دهد . افسردگي از جمله اختلالات خلقي است كه سلامت روان را دچار آسيب مي نمايد . آسيب سلامت روان نيز به نوبه ي خويش علاوه بر آنكه روان انسانهارا پريشان مي سازد ، برابعاد ديگر سلامت آنها از جمله سلامت جسماني و سلامت اجتماعي آنها نيز اثر مي گذارد. اختلال افسردگي اساسي ( كه افسردگي يك قطبي نيز ناميده مي شود)، بدون سابقه اي از دوره هاي مانيا ، مختلط يا هيپوماني رخ مي دهد. دوره ي افسردگي اساسي بايد لااقل 2 هفته به طول انجامد . بيماري كه دچار افسردگي ميشود ، علاوه بر خلق افسرده يا كاهش شديد علاقه به امور لذت بخش ، لااقل 4 علامت از فهرستي شامل تغييرات اشتها و وزن ، تغييرات خواب و فعاليت ، فقدان انرژي ، احساس گناه ، مشكل در تفكر و تصميم گيري و افكار عود كننده ي مرگ يا خودكشي را نيز از خود نشان مي دهند( سادوك و كاپلان، 2008).  نطريه پردازان يادگيري فرض مي كنند كه افسردگي و فقدان موقعيت به هم وابسته اند. بسياري از نظريه پردازان يادگيري به طور وسيعي تحت تاثير مطالعات ب. اف. اسكينر در مورد شرطي كردن عامل(كنشگر) بوده اند. وقتي افراد افسرده خود را در موقعت هاي پرتنش مي يابند تمايل دارند با تاخير و كوشش براي گرفتن حمايت عاطفي از ديگران با فشار رواني مقابله كنند. ممكن است جست وجوي افراطي حمايت باعث شود ديگران احساس ناراحتي و تقصير كنند و يا باعث شود آنان سعي كنند از تماس با شخص افسرده اجتناب نمايند. كه اين موارد در كودكان بي سرپرست و كودكاني كه زندگي باثباتي ندارند بيشتر رخ دهد و اين پاسخ اجتنابي به نوبه خود ممكن است باعث ترديد افراد افسرده نسبت به صداقت ديگران شود، و ممكن است به همين خاطر باشد كه آنها خود را داراي كمبود حمايت مي بينند(اسكينر[6]، 1982).

خانواده يكي از محوري ترين محيط هاي تربيتي است كه در حفط سلامت رواني ، اجتماعي و جسماني فرد نقش بسزايي دارد . شرايط رواني خانواده مانند روابط عاطفي والدين نسبت به فرزندان ، فرزندان نسبت به يكديگر و والدين نسبت به هم در ايجاد سازگاري و سلامت رواني ، رشد مهارتهاي اجتماعي و پيشرفت و موفقيت تحصيلي و شغلي فرزندان نقش تسهيل كننده يا بازدارنده دارند . در اين سامانه ي تربيتي والدين نقش اساسي و سرنوشت سازي در زندگي فرزندانشان دارند و فقدان و غيبت هر يك از آنها اثري مخرب بر فرزندان خانواده مي گذارد . در اين زمان گاهي بر نقش مادر تاكيد بسياري شده است ؛ در حالي كه اخيرا اهميت نقش پدر نيز شناخته شده است.( كرامتي و همكاران ، 1384 ). تاثير نبودن مادر و پدر بايكديگر متفاوت است . در سنين خردسالي نبودن مادر مشكلات فراواني را براي كودك فراهم مي آورد ؛ به عبارت ديگر كودك كانون مهر و محبت خود را از دست مي دهد ؛ در حالي كه از دست رفتن پدر در سالهاي نوجواني و جواني اهميت پيدا مي كند. فقدان يكي از والدين در سنين اوليه مي تواند كودكان را نسبت به افسردگي ناشي از حوادث فشارزاي دركشنده آسيب پذير سازد .  كرمن و همكاران (1995) . در بررسي طولي از 197 دانش آموزان پايه ي چهارم ، مشاهده كردند ميزان پرخاشگري در پسران خانواده هاي يكي يا تك والد بيش از خانواده هاي دو والدي است . كاسن ، كوهن ، بروك و هارمارك ( 1996) در مطالعات خود به اين نتيجه رسيدند كه كودكان بي سرپرست در مقايسه باكودكان تك والد ، احتمال بيشتري دارد كه افسردگي و اختلالات اضطراب داشته باشند (ماريسون ، چرلين ، 1995 آگيمباخ ، پريت ، راتيستين ، 2001 ) يكي از عواملي كه در ايجاد افسردگي تاثير دارد ، خانواده است كه به شكل هاي گوناگون مي تواند موثر واقع شود ( اميدوار ، 1389 .) در درون خانواده عواملي همچون جدايي يا طلاق والدين در ايجاد يا تشديد افسردگي تاثيرگذار است ( چارتير [7]و همكاران ، 2001 ).

2-5-2 پيشينه نظري افسردكي

افسردگي يكي از رايج ترين انواع ناراحتي هاي رواني است كه باعث مراجعه به روانپزشكان و ديگر متخصصان بهداشت روان مي گردد(زليگمان، 1975). در هر لحظه از زمان 15 درصد تا 20 درصد افراد بزرگسال جامعه ممكن است عوارض و نشانه هاي افسردگي شديد از خودشان نشان دهند. نسبت زنان به مردان افسرده در ممالك پيشرفته صنعتي دو بر يك است(برامن و هريس[8]، ) مطالعاتي كه در سالهاي اخير از طرف متخصصان سازمان جهاني بهداشت در كشور هاي در حال توسعه آسيا و آفريقا انجام گرفته است از افزايش دامنه شيوع افسردگي در ميان ملل در حال رشد حكايت مي كند( سازمان بهداشت جهاني، 1973). يكي از زمينه هاي تاريخي افسردگي  اختلالي است در روابط اوايل كودكي، اين اختلالا ممكن است به علت از دست دادن واقعي يا فقدان خيالي باشد. نظريه هاي روان پريشي بر احساسات ناهشيار و واكنش به موقعيت هاي جديد بر اساس آنچه در زندگي اتفاق افتاده است تاكيد مي كند. اغلب فرمولهاي روان پريشي ير پيشينه روابط خود با ديگران تكيه دارد(فرويد، 1957).

 

سبب شناسي

پژوهش ها نشان ميدهد بخش معنا داري از جمعيت مبتلا به درد مزمن از افسرگي ، ناسازگاري و استرس هاي اجتماعي و محيط خانوادگي رنج مي برند) گاسما[1]، 1990) ازميان 5 مقاله ي موجود در مورد شيوع افسردگي در ميان دانش آموزان ، يك مقاله دانش آموزان مقطع ابتدايي ، يك مقاله دانش آموزان دو مقطع راهنمايي و دبيرستان ، 3 مقاله دانش آموزان مقطع دبيرستان و يك مقاله دانش آموزان مقطع پيش دانشگاهي را مورد بررسي قرار داده اند . ميران ابتلا به افسردگي در ميان دانش آموزان بين 7.6 تا 73 درصد گزارش شده است .كمترين درصد ابتلا به افسردگي مربوط به دانش آموزان ابتدايي گزارش شده است و بيشترين ميزان در دانش آموزان دختر متوسطه گزارش شده است . در مقاله اي كه در سال 1381 به چاپ رسيده ، 1049 پسر و 1022 دختر دانش آموز چهارم وپنجم به ترتيب 7.6 و 13.1 درصد از دانش آموزان از افسردگي رنج مي بردند.كمترين ميزان ابتلا به افسردگي در مطالعه ي مربوط به افراد بالاي 15 سال و بيشترين مبزان مربوط بع دختران دانش آموز دبيرستاني بوده است( داچنيك، لتسچ، كارتيس[2]، 2009)

فراواني ADHD بزرگسالي 3.9 درصد و فراواني ADHD  كودكي 8.5 درصد بدست آمده است . فراواني افسردگي در افرادي كه ADHD  كودكي يا بزرگسالي داشته اند بيشتر بود . افسردگي با مقطع تحصيلي ارتباط آماري معني داري داشت ، به صورتي كه در مقطع كارشناسي بيشترين ميزان افسردگي و در مقطه كارشناسي ارشد كمترين ميزان افسردگي گزارش شد. ويژگي هاي اساسي همچون اهميت قائل شدن براي احساسات ديگران ، به همان ميزاني كه به احساس هاي خود اهميت مي دهيم ، اعتماد به نفس و توانايي ايجاد روابط مثبت به نوجوانان در جلب حمايت و موافقت افراد ديگر ياري مي رساند و از طرد اجتماعي آنها جلوگيري مي نمايد . افزايش اعتمادبه نفس و عزت نفس و كاهش اضطراب و ترس ها ، توانايي ايستادگي در مقابل فشارهاي ناشي از همسالان و محيط را افزايش داده و نقش مهمي در موفقيت تحصيلي و روابط اجتماعي اثرمند و رضايت بخش بازي مي كند.(دنيز، هامارتا و آريا[3]، 2005).

[1] Gasma

[2] Duchnich & Letsch & Curtiss

[3] Deniz & Hamarta & Ari

[1] Khodam & Madanlu & Ziaei & Keshtkar

[2] Hayman & Chishilm

[3] Murry & Lopez

[4] Sadok

[5] Kaplan

[6] Skinner

[7] Chartier

[8] Beravan & Haris

تاكنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.