شنبه ۱۹ اسفند ۰۲

دانلود مقالات پايان نامه

جايگاه و ضرورت به­ كارگيري مديريت دانش در دانشگاه­ها و مؤسسات آموزش عالي

۱۰۷ بازديد

جايگاه و ضرورت به­ كارگيري مديريت دانش در دانشگاه­ها و مؤسسات آموزش عالي

در سال­هاي اخير مؤسسات معتبر آموزش عالي تغييرات مهمي را در زمينه نقش و جايگاه خود در جوامع در حال تحول از جامعه صنعت محور به جامعه دانايي محور تجربه كرده­اند. تحولات اجتماعي، كمبود­هاي مالي، رابطه متقابل بازار- دانشگاه و وجود انگيزه­ها و محرك­هاي علمي، فشار سنگيني را براي افزايش بهره­وري و استفاده بهينه از سرمايه­هاي فكري بر دانشگاه­ها تحميل كرده است. با توجه به اين كه آموزش عالي نقش استراتژيكي در توسعه برعهده گرفته است، نه به اين دليل كه خود يك صنعت است بلكه بيش­تر به اين دليل كه دانشگاه­ها منبعي از ايده­هاي جديد و سرمايه­هاي فكري هستند كه بهره­وري را دركليت اقتصاد جهاني تحت تأثير قرار مي­دهند، اهميت دانش و مديريت آن در اين مؤسسات از هر امر ديگري حياتي­تر به نظر مي­رسد. استفاده از تكنيك­ها و فناوري­هاي مديريت دانش در آموزش عالي، به اندازه كاربرد آن در بخش تجاري، ضروري و مهم است و اگر به طور مؤثر و كارامد انجام شود، مي­تواند منجر به قابليت­هاي تصميم­گيري بهتر شود، زمان چرخه­ توليد «محصول» (براي مثال، تحقيق و توسعه برنامه درسي) را كاهش دهد، خدمات آموزشي و اداري را بهبود بخشد و هزينه­ها را پايين آورد (كيدول[1] و همكاران، 2000).

متاكسيوتيس و پساراس2 (2003) سه وظيفه اصلي دانشگاه­ها را به طور مختصر بيان نموده­اند كه شامل آموزش به معناي آماده­سازي دانشجويان به اين منظور كه فراگيران دائمي و موفقي باشند، تحقيق و پژوهش به معناي گسترش مرزهاي دانش انساني و ارتقا سطح خلاقيت و ارائه خدمات به معناي خدمت به جوامع، خدمت در پست­هاي رهبري در دانشگاه و در سازمان­هاي حرفه­اي و فعاليت­هاي توسعه­اي كه براي خدمت به جوامع محلي، ملي و بين المللي در نظر گرفته شده­اند، مي­باشد. دانشگاه­ها بايد در راستاي انتظارات جامعه جهاني به حيات خود ادامه دهند. آن­ها بايد روش­هاي خوبي كه از فناوري­هاي ارتباطي و اطلاعاتي و جهاني شدن نشأت مي­گيرد را بپذيرند و خود را با آن وفق دهند.

به طور كلي دانشگاه محلي است كه در آن دانش به دست آورده مي­شود، توليد، منتشر، توزيع و به كار گرفته شده و ذخيره مي شود و تمامي اين­ها اقدامات فعالانه بسياري را مي­طلبد. محيط دانشگاه، ذاتاً براي به كارگيري اصول و روش­هاي مديريت دانش مناسب است. دلايل متعددي براي اين امر ارائه شده است:

 

  1. دانشگاه­ها معمولاً داراي زير­ساختار اطلاعاتي مدرن­تري مي­باشند (هر چند در كشورهاي در حال توسعه اين جنبه نسبتاً ضعيف است ولي در مقايسه با ديگر نهاد­ها و سازمان­هاي اين كشور­ها، اين نكته باز هم صادق است).
  2. تبادل دانش با ديگران، براي مدرسان و سخنرانان، امري طبيعي است.
  3. هدف دانشجويان، كسب دانش از منابع موجود و قابل دسترس در كوتاه­ترين زمان ممكن مي­باشد (محي الدين، 2007).

 

طبق نظر جاروس­لاو3، براي چگونگي بهره­گيري دانشگاه­ها از ايده مديريت دانش و اصول آن، سه امكان وجود دارد:

-  تدريس آن­ها در يك دوره آموزشي مناسب

- به كارگيري آن­ها براي حمايت از تصميمات مديريتي آن، ارتقا سطح مديريت و بهره­وري اسناد داخلي، افزايش سطح انتشار دانش و اطلاعات

- استفاده از آن براي ايجاد يك تغيير كيفي در خود فرايند آموزشي و تحصيلي (جاروس­لاو، 2000).

طرح اتخاذ و اجراي اصل مديريت دانش در دانشگاه را مي­توان با يكي از راه­هاي زير آغاز نمود:

 

١. روش نزولي (از بالا به پايين): از سطح دانشگاهي شروع مي­شود و به سطح دانشكده­اي مي­رسد.

٢. روش صعودي (از پايين به بالا): از سطح دانشكده­اي شروع مي­شود و به سطح دانشگاهي مي­رسد.

  1. روش چرخه­اي: از سوي مديريت عالي دانشگاه دستورالعمل صادر مي­شود، چندين دانشكده­ انتخابي دستورات را برنامه­ريزي، طراحي و اجرا خواهند كرد و سپس آن را به مديريت عالي گزارش خواهند داد. مديريت عالي فعاليت­هاي اجرايي دانشكده­ها را نظارت و بازبيني مي­نمايد و بازخوردي ارائه مي­دهد. سپس دانشكده­ها آن را بازبيني و اصلاح خواهند كرد تا زماني كه نتيجه مطلوب، حاصل آيد (مختار، 2004).در بررسي منافع و دستاوردهاي دانشگاه­هايي كه به طور اثربخش مديريت دانش را به كار مي­گيرند، مديران پنج مزيت سرعت فرايند، مزيت پايدار از طريق نوآوري مداوم، شناسايي و سازگاري با تغييرات، تداوم، حفظ و رشد دارايي­هاي فكري را ذكر كرده­اند (رادينگ[1]،1383، ص83 ). در نهايت بايد بيان داشت كه دانشگاه­ها و آموزشگاه­ها براي اعمال شيوه­هاي مديريت دانش به منظور حمايت از هر قسمت از رسالت خود، از آموزش گرفته تا خدمات عمومي و تحقيق و پژوهش، موقعيت­هاي مهمي را دارا مي­باشند. مديريت دانش نبايد براي مؤسسات آموزش عالي، يك ايده كاملاً جديد به نظر برسد، بلكه چرخش جديدي پيرامون هدف نهايي آن­هاست. اما اجراي آگاهانه و خردمندانه شيوه­هاي مديريت دانش، درسي است كه هوشمندترين سازمان­ها در بخش­هاي تجاري و غير انتفاعي در حال آموزش و يادگيري مجدد آن هستند[1]. Radding

[1]. Kidwell    2. Metaxiotis & Psarras     3. Jaroslave

تاكنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.