سه شنبه ۲۱ فروردین ۰۳

دانلود مقالات پايان نامه

نقدي بر شايستگي هاي مورد نياز بازار كار در نظريه جهاني شدن

۱۲۴ بازديد

نقدي بر شايستگي هاي مورد نياز بازار كار در نظريه جهاني شدن

نيروي انساني در بازار كار جهاني به عنوان مهمترين دارايي سازمانها و مزيت رقابت آنها مطرح مي باشد. توليد محصول در بازارهاي جهاني به سرمايه انساني ماهر و مهارتهاي تكنولوژيكي بالا همراه با خلاقيت بالا نياز دارد (صابوني،1385). اين عوامل موجب تغييراتي در  مشاغل و ماهيت كار شده است. تحرك آزاد كار بدون پايبندي به يك مكان خاص، انعطاف پذيري مشاغل و چند وظيفه اي بــودن كار نـمونه اي از ايـن تـغيــيرات مي باشد. بر اين اساس نيروي كار نيز به مهارتهايي متفاوت با مهارتهاي قبلي نيازمند است.

«صاحبنظران معتقدند تأثيرات جهاني شدن بر اشتغال و ماهيت كار باعث شده تا تغييراتي هم در الگوها و استراتژهاي سنتي برنامه ريزي آموزشي به وجود آيد. اين الگوها و استراتژي ها پيشتر بر اهداف ملي و محلي و اقتصاد ملي متمركز بوده اند. به همين خاطر فرايند جــهاني شـدن نيازمند مهارت هاي جـديـدي اسـت كـه برنامه ريزان آموزشي بايد درك صحيحي از آنها داشته باشند. در حقيقت همان نيروهاي كه دولت، اقتصاد و فرهنگ را متأثر مي سازد، بر نظام آموزشي و برنامه هاي درسي نيز تاثير مي گذارند و در صورتي كه نظام آموزشي بخواهد در راستاي تحولات جهاني شدن حركت نمايد بايد تغييرات صنعتي و سازماني و الگوهاي استخدامي سازمان هاي جديد را در نظر بگيرد. و متعاقباً در برنامه هاي آموزشي، مهارت هاي خاصي را مورد توجه قرار دهد. در واقع در فرايند جهاني شدن  مهارت هايي مانند كار گروهي، حل مسئله، ارتباطات، استفاده از رايانه و مسوليت پذيري در الگوهاي استخدامي به طور فزاينده اي مورد تاكيد قرار مي گيرد» (مهرعلي زاده، 1384).

اين عوامل باعث شده كه امروزه تجديد نظرهاي صورت گرفته در مورد الگوهاي تربيت دانشجويان توجه بيشتر را بر روي آموزش به شيوه پژوهش گري داشته باشند. در روش هاي جديد برنامه ريـزي درسي تـأكيد زيادي بر روي حل مسأله، طـراحي هاي خلاق و تـوان پردازش اطلاعات مي شود.

در مجموع يك اصل مسلم در فرايند جهاني شدن اقتصادي اين است كه طي فرايند جهاني شدن، ماهيت فعاليت سازمانها  دگرگون شده است، و اين اعتقاد وجود دارد كه بازارهاي جهاني، رقابت جهاني و مديريت جهاني موجب تغيير در ساختار، ديدگاه ها، سازمان دهي و رفتار سازمان ها شده است. همچنين، جهاني شدن به طور گسترده اي با تحولات تكنولوژيك در حوزه هاي حمل و نقل، ارتباطات و داده پردازي رابطه دارد. لذا اين تحولات موجب تغيير در مهارتها و شايستگي هاي مورد نياز مي شود.

با وجود اهميتي كه مهارتهاي و شايستگي هاي بازار كار، در توسعه منابع انساني دارد ليكن هنوز ابهامات زيادي در معاني و اشكال گوناگون شايستگيهاي مطرح شده براي اشتغال در بازار كار جهاني وجود دارد كه اين امر توجه و دقت بيشتري را از سوي صاحبان امر به موضوع مهارتها و شايستگي ها مي طلبد.

در اين خصوص سه نكته اصلي قابل تأمل است:

الف- اولين مسأله اي كه مي توان در اين زمينه عنوان كرد ميزان ارزش، عقلاني و مهم بودن شايستگي هاي مطرح شده در بازار كار جهاني است. در اينجا، ممكن است اين پرسش عنوان گردد كه آيا شايستگي هاي مطرح در نظريه جهاني شدن از مباني فلسفي و استحكام تجربي لازم برخوردار هستند و اينكه كدام يك از اين مهارتها و شايستگي ها از اهميت و اولويت  بيشتري برخوردار هستند و كدام يك از اين مهارتها و شايستگي ها از اهميت كمتري دارند؟

ب- در ضمن برخي از مهارتهاي ذكر شده؛ مانند كارگروهي، حل مساله و ارتباطات كه ما از آنها به عنوان مهارتها و شايستگـي هاي مـورد نياز در بازار كار جـهاني يـاد مي كنيم بسيار مبهم و كلي هستند به گـونه اي كه شامـل هـر چيز مي شوند.

ج- سومين نكته مهم كه در اين زمينه مي توان به آن اشاره كرد آموزش اين شايستگي هاست. و توجه به اين مطلب كه آيا مدارس و مـراكز آموزشي با روند فـعلي، مـهارت ها و شـايستگي هاي مورد نياز سازمانها و مـراكز صـنعتي را تأميـن مي كنند؟ اين مسأله خود از اهميت زيادي برخوردار است چون اين نكته مسائل ديگري را نيز در پي دارد.

آيا شايستگي هاي عنوان شده، در اغلب سازمانها و صنايع توليدي و خدماتي كاربرد دارند يا اينكه بررسي مهارت ها و شايستگي ها بيشتر ماهيتي درون سازماني دارد كه بايد با توجه به فرهنگ و دانش يك سازمان شناسايي شود به بياني ديگر آيا بين شايستگي هاي مورد نياز در سازمانهاي صنعتي با شايستگي هاي مورد نياز در ديگر سازمانها تفاوتي وجود دارد و امكان انتقال اين شايستگي ها از سازماني به سازمان ديگر وجود ندارد؟

چنانچه استدلال شود كه اين شايستگي ها در اغلب سازمان ها و صنايع توليدي كاربرد دارند، مسأله آموزش و تدريس آن ها و شناسايي روش مناسب براي ارائه آن مهارت ها اهميت پيدا مي كند به عبارت ديگر موضوع چگونگي آموزش آن ها در نظام آموزش رسمي (مدارس و مراكز آموزش عالي) به وجود مي آيد. و بايد سعي شود تا جنبه هاي نظري، اقتصادي و اجتماعي آموزش اين مهارت ها در رابطه با نظام آموزشي؛ مدارس و دانشگاه ها و مراكز كارآموزي بررسي شود. دقت در اين عوامل باعث مي شود تا فهمي صحيح از نقش مراكز آموزشي؛ مدارس و دانشگاهها در آماده سازي افراد و آموزش شايستگي هاي مورد نياز بازار كار و نقشي را كه سازمانها در توسعه اين شايستگي ها دارند به وجود آيد.

در مجموع اين بررسي ها مي طلبد تا در سياستگذاري نظام آموزش عالي، به تحليل بازار كار و رويكردهاي اقتصادي و اجتماعي اشتغال و نيز هماهنگ سازي نيازهاي واقعي بازار كار و تواناييهاي حرفه اي دانش آموختگان دانشگاهها توجه كنيم. بر اين اساس هر چه از برنامه ريزي آموزشي بر پايه پيش بيني نيروي انساني دورتر شويم و به سوي تحليل بازار كار و درك واقعيت هاي اقتـصادي و اجـتماعي پـيش رويـم، سياست هاي آموزش عالي انعطاف پذيرتر، گسترده تر، متنوع تر، غير متمركز تر و مشاركتي تر خواهد شد و نيز پويايي، كارآيي و اثر بخشي بيشتري خواهد داشت.

تاكنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.