شنبه ۱۹ اسفند ۰۲

دانلود مقالات پايان نامه

فوايد درماني هنر درماني

۱۲۲ بازديد

تحقيقات نشان داده اند كه هنگام انجام فعاليتهاي مورد علاقه، عملكردهاي فيزيولوژيك بدن مانند ضربان قلب، فشار خون و سرعت تنفس به طرز چشمگيري كاهش مي يابند لذا فرآيند هنردرماني مي تواد در جهت رسيدن به اين اهداف بكار گرفته شود. كم كردن استرس يكي ديگر از مزيتهاي قابل توجه هنر درماني مي باشد. توضيح آنكه سركوب كردن احساسات باعث ايجاد استرس شده و اين استرس باعث افزايش درد و عوارض ناشي از بيماري مي گردد و هنردرماني با ايجاد امكان دسترسي بيماران به احساسات نهفته و سركوب شده شان، مي تواند در درمان عوارض حاصل از استرس و بيماريهاي مزمن ناشي از آن موثر باشد. هنردرماني همچنين در درمان بسياري از مشكلات رفتاري نيز موثر بوده و به عنوان يك درمان كمكي در روان درماني كاربرد دارد هنردرماين از جمله راهكارهايي است كه در دوران نقاهت پس از آسيبها يا جراحيهاي مهم به كار مي رود. علاوه بر اين در بيماريهاي مزمن مانند پاركينسون، آلزايمر يا برخي از بيماريهاي خطرناك منجر به مرگ نيز هنر درماني اثرات مثبتي در پي داشته است. به طور كلي موارد زير را مي توان از نتايج درماني هنردرماني برشمرد:

كم كردن اضطراب و تنش در بيماران قلبي و جراحي شده و نتيجتاً كم شدن ميزان استفاده از داروهاي مسكن در اين افراد، كم كردن درد و ناراحتي در بسياري از بيماريها و بنابراين كم شدن و يا جلوگير ياز استفاده از داروها و عوارض ناشي از آنها، بهبود نوزادان بيمار و كم كردن زمان اقامت آنها در بخشهاي مراقبتهاي ويژه نوزادان، افزايش سرعت و ميزان تاثير درمانهاي دارويي، مداخله در جهت بهبود وضعيت روحي بيماران و جلوگيري از استقرار طولاني مدت آنان در بيمارستان، آموزش به بيمار درباره بيماري و بخشهاي بيمارستان و تشويق او به برقراري روابط موثر با كادر درمان و نهايتا كم كردن استرس پزشكان، پرستاران و درمانگران كه باعث ارائه خدمات درماني بهتر توسط آنان مي گردد. از ديگر مزيتهاي هنر درماني مي توان به ايجاد مكاني راحتي، آرامش بخش و تشويق كننده در كنار امكانات پزشكي براي بيماران و خانواده آنها، افزايش اعتماد به نفس و خود باوري و احساس عزت نفس در بيمار، كم كردن احساس ترس، اضطراب و انزواي اجتماعي، بوجود آوردن شبكه هاي اجتماعي و دوستيهاي جديد و افزايش سرمايه گذاريهاي اجتماعي در ساخت و اداره بيمارستانها اشاره كرد.

4-8-4. هنر درماني و بستري شدن كودك

با بستري شدن كودكان، بهبود و سلامت جسمي آنان اولين اولويت كادر درمان مي باشد با اينحال به علت محدود بودن توانايي كودكان در تطابق با بيماري و شرايط بستري شدن، اين مساله از لحاظ رواني نيز براي كودكان چالش برانگيز مي باشد. Rode در سال 1995 مي نويسد: «ايزوله شدن در محيطي ناآشنا، احساس از دست دادن كنترل و ترس از آسيبهاي بدني، سلامت رواني كودكان بستري را مختل كرده و مشكلات روحي براي آنان ايجاد مي كند.» علاوه بر رويدادي كه باعث بستري شدن كودكان شده است، (بيماري تصادف، تجاوز، آتش سوزي و...) نفس بستري شدن نيز به علت ايجاد محدوديت براي كودك و جدايي او از خانواده باعث ايجاد تاثيرات منفي بر كودك مي شود. لذا با توجه به نتايج حاصل از بستري شدن بر كودكان كه از استرسهاي شديد كوتاه مدت تا ناتواني هاي طولاني تر ذهني و روحي متغير مي باشد، مي توان نتيجه گرفت كه نيازهاي روحي كودكان بستري مي بايست مورد توجه قرا رگرفته و تمامي واحدهاي درماني كه بيش از 10 تخت بستري كوداكان دارند، مي بايد تمهيدات لازم در اين زمينه را مورد توجه قرار دهند.

يكي از تمهيدات موثر در اين زمينه بكارگيري هنر در مجموعه هاي درماني مي باشد. خصوصيت غير كلامي و تعديل بخش هنر آن را وسيله مناسبي براي كشف، برقراري ارتباط و حل تجربيات تلخ و ترسناك دوران بستري ساخته و به كودكان در تطابق رواني با شرايط بستري شدن كمك مي كند. براي مثال  ترس از عواملي مانند نقص عضو، زشتي ها، رها شدن، جدا شدن از جمع دوستان، نااميدي، از دست دادن كنترل، درد، تزريق و مرگ از جمله نتايج بستري شدن بر كودكان مي باشد كه هنر از طريق كمك به كودكان در برقراري ارتباط غير كلامي در مورد ترسهايشان، تاثير چشمگيري در كاستن اين ترسها دارد. در تحقيقات صورت گرفته نيز با بررسي ميزان رفتارهاي استرسي كودكان بستري مشخص شده است كه بيان هنري كودكان بيمار به نحو چشمگيري در تقويت نيروهاي روحي و بهبود آنان موثر است. استفاده از هنر توسط كودك در بازبيني بيماريش، باعث كشف و دوباره سازي احساسات او درباره بيماري شده و موجب مي شود تا درمانگر بتواند از طريق كليدهاي تصويري بدست آمده كودك را با بيماريش آشنا كرده و به او در جهت رهايي از بيماري كمك كند. هنر درماني با ايجاد زمينه براي شناخت و برآورد نيازهاي روحي كودك بستري، نقشي اساسي در فرآيند درمان ايفا مي كند.

شناخت پاسخهاي رواني متداول در بخشهاي تشخيصي، مي تواند زمينه اي براي شناخت نيازهاي روحي كودكان در بيمارستانها بشاد. ديدگاههاي ذهني مطرح شده مي تواند در فهم آنچه براي كودكان ايجاد ترس و نگراني مي كند مفيد بوده و ما را در جهت ايجاد محيطي امن و مطمئن براي آنها ياري نمايد. تمرينات هنر درماني مي توانند بيماران را به بيان احساساتشان در رابطه با بيماري، فرآيندهاي درماني، عملكرد بدني، جدايي و محيط بيمارستان تشويق كنند. ضمن اينكه آرامش حاصل از انجام كار هنري مي تواند احساس تصور مثبت در بيمار ايجاد كند كه خود باعث آرامش در برخورد با استرس دهنده هاي بيمارستاني مي شود و آرامش نيز به نوبه خود باعث كاهش استرس و افزايش كارآيي انسان مي شود. Rosal در سال 1996 اين طور نتيجه گيري كرده است كه فعاليتهاي خلاقانه كه حس اكتشاف بيمار را تحريك كرده، يزان آشنايي و تطابق او با محيط بيمارستان را بالا مي برند، باعث حساسيت زدايي از بيماران در رابطه با محيط بيمارستان مي شوند. دروني كردن احساس كنترل و پاسخهاي مناسب به استرسورهاي بيمارستانها نيازمند داشتن اطلاعات درست مي باشد. فرآيندهاي هنردرماني باعث مي شوند تا درمانگر متوجه درك درست يا نادرست بيماران را از روند درمان، بيماري، مداخلات دارويي و تاثيرات بستري شن گردد. بيمارستان مي بايست امكان و فرصت تصميم گيري، انتخاب، حل مسئله و بيان و تسلط بر احساسات را براي بيماران ايجد كرده، ادراكات بيمار از فرآيند هاي درماني را شنيده و محيطي بدون ترس براي آنها ايجاد كند. چرا كه كاهش ميزان اضطراب بيماران يكي از مهمترين نشانه هاي برآورده شدن نيازهاي رواني آنان مي باشد.

Malchiodi در سال 1999 مي نويسد: «هنر درماني يكي ز معدود روشهاي درماني است كه در آن فرد مستقيماً از طريق فعاليت هنري وارد فرآيند درمان مي گردد.» او ادامه مي دهد كه در روشهاي درمان عادي بيمار حالت منفعل دارد در حاليكه در هنردرماني بيمار فاعل بوده و در درمان خود نقشي اساسي ايفا مي كند Councill در سال 1999 در توصيف ارتباط هنردرماني و مشاركت كودكان در درمان بيان داشته است كه اگرچه فعاليتهاي هنري نمي توانند جاي داروهاي جديد موثر در برابر سرطان را بگيرند اما مي توانند اين احساس را در كودكان ايجاد كنند كه در فرآيند درمانشان نقش داشته و فعالانه به سمت درمان پيش مي روند.

نقش ديگري كه هنر در فرآيند درمان كودكان دارد، آگاه سازي و دادن اطلاعات به آنان مي باشد. Bennet در سال 1993 بيان مي كند كه آگاهي از اطلاعات مربوط به مراحل درمان، در توسعه و پياده سازي مهارتهاي انطباقي كودكان بيمار بسيار موثر است. دادن اطلاعات دقيق و مرتبط به كودك در از بين بردن استرس و افزايش حس كنترل او بسيار موثر مي باشد و به عكس ميزان استرس، ترس  تنش كودك با دادن اطلاعات ناقص تشديد مي شود Rosal در سال 1992 مجموعه اي از روشهاي هنردرماني براي كودكان بستري پيشنهاد داده است كه شامل روشهاي انطباقي، شناختي و تكاملي مي گردند. روشهاي تكاملي زمينه رشد ذهني و عاطفي كودك بيمار را با اجراي هنر درماني فراهم مي كنند. هدف روشهاي شناخيت افزايش حس كنترل بر خود در كودكان بوده و نيز استراتژيهاي تطابق با شرايط را به آنها آموزش مي دهد و روشهاي تطابقي نيز بيشتر در مورد كودكان داراي مشكلات فيزيكي و پزشكي مورد استفاده قرار مي گيرد كه مي بايست با حضور و نظارت درمانگران حرفه اي همراه باشد.

بر اساس گزارشات Mc Leod در سال 1995 تنها 24 بيمارستان در آمريكا برنام ههاي هنر درماني را اجرا مي كرده اند كه اين ميزان با گذشت زمان پيوسته افزايش داشته است. فعاليتهاي هنري به گونه هاي مختلف اقدامات زيباسازي، كمكهاي داوطلبانه هنرمندان، اجراي نقاشي و موسيقي صورت مي گيرد و گروه معدودي از بيمارستانها به اجراي هنر درماني توسط درمانگران حرفه اي مي پردازند. انجمن هاي بسياري در اين زمينه فعاليت دارند كه از مهمترين آنها مي توان به جمعيت استفاده از هنرها در مجموعه هاي درماني (SAH) و انجمن بين المللي هنردرماني (IAMA) اشاره كرد. مجله بين المللي هنردرماني نيز مثالاتي را از پزشكان، درمانگران، هنرمندان و هنر درمانگران منتشر مي كند كه هدف از آنها اطلاع رساني به متوليان امر درمان كودكان در مورد توانايي هنردرماني در تقويت احساس رواني بهبود و كم كردن استرس و اضطراب كودكان بستري مي باشد. در كنار اهداف فوق گزارشات و تحقيقات صورت گرفته حاكي از صرفه اقتصادي استفاده از روشهاي هنر درماني در مقايسه با نتايج آنها مي باشد. اين مورد خصوصاً با شرايط حاضر مبني بر مشاركت در برنامه هاي درمان مديريت شده و انجمن هاي حمايت از سلامت (HMO) بيشتر مورد توجه است.

دانلود پايان نامه  مركز درماني و حمايت از كودكان سرطاني بارويكرد معماري سبز

تاكنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.