شنبه ۱۹ اسفند ۰۲

دانلود مقالات پايان نامه

رابطه خودكارآمدي،اهمال كاري و اضطراب امتحان با پيشرفت تحصيلي

۱۱۶ بازديد

منابع باورهاي خودكارآمدي

1- تجارب مسلط

يكي از اثربخش ترين طرق براي خلق احساس كارآمدي بالا، تجارب مسلط قبلي مي باشد. به نظر بندورا موثرترين روش ايجاد احساس قوي كارآمدي از طريق تجارب مسلط است. موفقيت، باورهاي خودكارآمدي را افزايش مي دهد و شكست آن را كاهش مي دهد.

اگر مردم موفقيت هاي آسان را تجربه كنند عادت مي كنند كه منتظر نتايج فوري باشند و به آساني توسط شكست هايشان نا اميد مي شوند.

يك كارآمدي انعطاف پذير، مستلزم تجاربي در غلبه بر موانع از طريق كوشش سر سختانه و پشتكار است. وجود برخي از موانع و دشواري ها در زندگي انسان اين نكته را مي آموزد كه موفقيت معمولاً مستلزم تلاش مداوم است. وقتي افراد متقاعد شدند امكانات لازم براي موفقيت را دارند آنها در برخورد با موانع سرسختي نشان مي دهند و به سرعت از موانع سرخورده نمي شوند. با تحمل دشواري ها آنها مقاوم تر از موانع ظاهر مي شوند (مير سميعي،1385).

به طور خلاصه پژوهش هاي بندورا(1997) در زمينه تجارت مسلط نشان مي دهد كه احساس كارآمدي تحت تأثير عوامل هفت گانه زير قرار مي گيرد:

1- توانمندي هاي موجود

2-   ادراك درجه دشواري تكليف

3- ميزان تلاش

4- ميزان نياز به كمك بيروني

5- شرايطي كه تكليف در آن بايد انجام شود

6- الگوهاي زماني موفقيت و عدم موفقيت

7- چگونگي سازماندهي و بازسازي تجارب

2- تجارب جانشيني

دومين راهكار جهت خلق و نيرومندسازي باورهاي خودكارآمدي تجربه جانشيني مي باشد. كه به واسطه الگوهاي اجتماعي فراهم مي گردد. باورهاي خودكارآمدي تحت تأثير مشاهده رفتار ديگران و پيامدهاي رفتار ديگران قرار دارد. بخصوص افرادي كه به عنوان الگو پذيرفته مي شوند. افراد از اين اطلاعات براي ساختن و شكل دهي تجارب خود درباره رفتارشان و پيامدهاي آن سود مي جويند و اين كاملاً به اين وابسته است كه افراد چقدر خودشان را شبيه فردي بدانند كه آن را مشاهده مي كنند (جكسون[1]،2002).

ديدن افرادي كه رفتاري را به نحو شايسته اي انجام مي دهند مي تواند انتظار كارآمدي فرد را افزايش دهد. الگوبرداري چيزي بيشتر از فراهم آوردن يك استاندارد اجتماعي است. مردم به دنبال  الگوهاي  مطمئني  مي گردند كه شايستگي هايي را دارا باشد كه آنها آرزويش را دارند.

الگوها از طريق رفتار و شيوه هاي بيان افكار، دانش را به مشاهده كنندگان انتقال مي دهند و به آنها مهارت هاي مفيد و راهبردهايي را براي اداره نيازهاي محيطي آموزش مي دهند. اكتساب شيوه هاي بهتر، خودكارآمدي را بالا مي برد. ديدن افرادي كه كاري را به نحو شايسته اي انجام مي دهند مشابه اگر را متقاعد مي سازد كه «اگر آنها مي توانند پس من هم مي توانم». البته تجربه جانشيني از طريق ديگر نيز عمل مي كند. مشاهده كسي كه در انجام دادن كاري ناتوان است مي تواند انتظار كارآمدي فرد را كم كند. يعني«اگر آنها نمي توانند آن را انجام دهند پس چه چيزي باعث مي شود كه من فكر كنم مي توانم آن را انجام دهم»(جكسون،2002).

3- قانع سازي كلامي

سومين طريق براي نيرومندسازي باورهاي افراد قانع سازي كلامي است. بدين معني كه آنها توانايي دستيابي به موفقيت را دارند. باورهاي كارآمدي افراد تحت تأثير گفته هاي افراد ديگر در خصوص توانايي و قابليت هاي آنها قرار دارد. قانع سازي كلامي زماني با نفوذتر و اثر بخش تر خواهد بود كه به وسيله افراد متخصص و متعهد و جذاب صورت گيرد.

دلگرمي ها براي ترغيب افراد در تمركز كردن بر نقاط قوت خود و شايستگي هايشان و ناديده گرفتن نارسايي ها و عملكردهاي ناموفق گذشته شان به كار مي روند. اگر قانع سازي كلامي نتيجه بخش باشد. احتمالاً فرد عملكرد موثري از خود نشان مي دهد و براي موفق شدن تلاش مي نمايد(جكسون،2002).

4- حالت هاي فيزيولوژيكي و هيجاني

افراد ياد گرفته اند كه عملكرد ضعيف يا ادراك شكست را با برپايي فيزيولوژيكي آزار دهند و موقعيت را با حالت هاي احساس لذت بخش تداعي كنند. بنابراين وقتي افراد از برپايي فيزيولوژيكي ناخوشايند در مقايسه با برپايي فيزيولوژيكي خوشايند آگاه مي شوند، صلاحيت خودشان را زير سوال مي برند. البته بايد توجه داشت نشانگرهاي فيزيولوژيكي با برپايي خودكارآمدي متفاوت است. وقتي برپايي فيزيولوژيكي و هيجاني بالا باشد، سطح خودكارآمدي او پايين خواهد بود(بندورا،1997).

مردم واكنش هاي استرسي و تنش هايشان را به عنوان علامت آسيب پذيري نشان در برابر  عملكرد ضعيف تفسير مي كنند. در فعاليت هاي قدرتي مردم شكست و درد را به عنوان نشانه هاي ضعيف جسماني        مي پندارند. خستگي، از نفس افتادن و درد، نشانه هاي عدم كارآيي بدني است. به علاوه عدم انگيختگي دستگاه عصبي خود مختار احساس كارآمدي فرد را زياد مي كند و انگيختگي زياد، نشانه عدم كارآمدي است و سطح برانگيختگي بر خودكارآمدي موثر است و بسته به اين است كه اين برانگيختگي چگونه تفسير مي شود اگر موقع رو به رو شدن با تكليف، مضطرب و نگران باشيد خودكارآمدي پايين مي آيد. اگر هيجان زده باشيد خودكارآمدي بالا مي رود(بندورا،1997).

با بكار بردن اين چهار منبع اطلاعاتي، بندورا دريافته است كه امكان دارد سطح خودكارآمدي يك فرد را به راههاي ويژه اي بالا ببريم:

1) قراردادن او در معرض تجربه هاي موفق از طريق ترتيب دادن هدف هاي قابل دسترس و همچنين افزايش امكان حصول عملكرد او.

2) قرار دادن شخص در معرض الگوهاي مناسبي كه در عمل موفق هستند. افزودن تجربه هاي جانشيني موفق او.

3) فراهم كردن متقاعدسازي و تشويق هاي كلامي از قبيل گفتن به او كه توانايي عملكرد موفق را دارد.

4) تقويت برانگيختگي فيزيولوژيايي از طريق مثلاً رژيم غذايي يا برنامه هاي ورزشي و در واقع افزايش دادن نيرومندي و انرژي حياتي.

دانلود پايان نامه ارشد : رابطه خودكارآمدي،اهمال كاري و اضطراب امتحان با پيشرفت تحصيلي در بين دانش آموزان

 

5- تجارب تصويرسازي ذهني

افراد با تصويرسازي ذهني يك موقعيت فرضي و رفتارهاي اثربخش يا غير اثربخش خودشان يا ديگران در آن موقعيت مي توانند باورهاي خودكارآمدي شان را تحت تأثير قرار دهند(مادوكس،2000).

[1] -Jackson

تاكنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.