دانشگاه آزاد اسلامي
واحد نراق
پايان نامه براي دريافت درجه كارشناسي ارشد
(M.A)
مديريت بازرگاني گرايش بازرگاني بين الملل
عنوان:
تعيين و رتبه بندي موانع توسعه صادرات در شركت هاي هلدينگ بر اساس مدل الماس رقابت ملي مايكل پورتر
(موردمطالعه: شركت هلدينگ سرمايه گذاري توكا فولاد)
بهار 93
براي رعايت حريم خصوصي نام نگارنده و استاد راهنما در سايت درج نمي شود
(در فايل دانلودي نام نويسنده و استاد راهنما موجود است)
تكه هايي از متن پايان نامه به عنوان نمونه :
(ممكن است هنگام انتقال از فايل اصلي به داخل سايت بعضي متون به هم بريزد يا بعضي نمادها و اشكال درج نشود ولي در فايل دانلودي همه چيز مرتب و كامل است)
فهرست مطالب
چكيده
در دنياي مدرن امروزي كه رقابت و كسب مزيت رقابتي پايه و اساس همه تصميم گيري ها و برنامهريزيهاست، صادرات و تجارت خارجي يك امر بسيار مهم و ضروري براي رسيدن به مزيت رقابتي است كه اقتصاد همه كشورها را تحت تاثير قرار مي دهد. با پيشرفت علم و تكنولوژي و كم شدن فاصله بين ملت ها، بسياري از موانع سنتي ارتباطات از ميان رفته و شرايط براي يك اقتصاد جهاني بيش از پيش فراهم شده است. در يك چنين اقتصاد رقابتي طبعاً كشورهايي موفق تر خواهند بود كه بتوانند نقاط قوت خود را تقويت كرده و به توليد و صادرات محصولات مختلف به صورتي كاراتر نسبت به ساير رقبا اقدام كنند. كشور ايران نيز جهت توسعه هر چه بيشتر و رسيدن به اهداف برنامه هاي توسعه اي، نياز به شناسايي نقاط قوت و ضعف خود در صادرات محصولات مختلف دارد.
پژوهش حاضر با هدف شناسايي،رتبه بندي، بررسي و تعيين اهميت موانع توسعه صادرات شركت هاي هلدينگ انجام گرفت. در اين پژوهش وضعيت شركت هلدينگ توكا فولاد از نظر صادرات به بازارهاي جهاني بر پايه مدل الماس رقابتي ملي پورتر مورد مطالعه و بررسي قرار گرفت.
اين تحقيق از نظر هدف، كاربردي و از نظر شيوهي پژوهش، توصيفي- پيمايشي است؛ پرسشنامهي مورد استفاده از نوع محقق ساخته بوده كه پايايي آن 822/0 است و روايي آن از نظر محتوا مورد تأييد واقع شده است. جامعه آماري اين تحقيق متشكل از مديران ارشد شركت هلدينگ توكا فولاد و شركت هاي زير مجموعه و اعضا هيات مديره اين شركت ها مي باشد. روش نمونه گيري استفاده شده، نمونه گيري تصادفي ساده است
وحجم نمونه 62نفر مي باشد. در اين پژوهش ازآزمون دو جمله اي جهت بررسي فرضيه هاي اول تا پنجم و از آزمون فريدمن براي آزمون فرضيه ششم استفاده شده است.براي رتبه بندي موانع توسعه صادرات از روش تاپسيس يا روش شباهت به گزينه ايده آل استفاده شده است .
نتايج حاصل از پژوهش صورت گرفته حاكي از آن است كه اقدامات دولت ، شرايط تقاضا ، شرايط عوامل توليد،صنايع مرتبط و پشتيبان و استراتژي، ساختار و وضعيت رقابتي همگي از موانع توسعه صادرات در شركت هلدينگ توكا فولاد مي باشد.
موانع توسعه صادرات براساس مدل مايكل پورتر در شركتهاي سرمايه گذاري هلدينگ از اهميت يكساني برخوردار نميباشند.
در رتبه بندي موانع، بزرگترين ميانگين رتبهها براي عامل سياستهاي دولت ميباشد. كوچكترين ميانگين رتبهها به ترتيب براي عوامل استراتژي، ساختار و وضعيت رقابتي، صنايع مرتبط و پشتيبان، شرايط تقاضا و شرايط عوامل توليد ميباشند.
از جمله محدوديت هاي اين پژوهش مي توان به عدم دسترسي آسان به مديران ارشد شركت و اعضاي هيات مديره و همچنين عدم همكاري مديران در تكميل پرسشنامهها،محدوديت هاي زماني ومكاني و عدم امكان تعميم نتايج اين پژوهش به زمان هاي ديگر اشاره كرد.از عمده ترين پيشنهادها آن است كه براي توسعه بيشتر صادرات شركتهاي سرمايه گذاري هلدينگ توكا فولاد، مديران ارشد اين شركتها ابتدا در تصميمگيريهاي خود توجه ويژهاي به سياستهاي دولت و تاثيرات آن بر روي وضعيت صادرات داشته باشند. سپس شرايط توليد را بهبود بخشيده و تقاضاهاي بيشتري را از كشورهاي مختلف جذب نمايند. همچنين توجه ويژهاي به حمايت از صنايع مرتبط و پشتيبان داشته باشند و استراتژي بهينهاي اتخاذ نموده وساختار مناسبي براي شركتها طراحي وسپس شرايط رقابتي را در نظر داشته باشند.
كليد واژه ها: مدل الماس ملي، ، شركت هلدينگ، مزيت رقابتي، شرايط عوامل توليد، شرايط تقاضا،صنايع مرتبط و پشتيبان، استراتژي، ساختار و وضعيت رقابتي ،دولت
1-1- مقدمه
در دنياي امروز، كه رقابت و كسب مزيت رقابتي پايه و اساس همه تصميم ها و برنامه ريزي هاست، موفقيت هر ملت در گرو درك و شناخت امكانات موجود و بهره گيري بهينه از آنها در جهت رشد توسعه هر چه بيشتر است.
از مهمترين زمينه هايي كه در اين باب، توجه بسياري را به خود مشغول ساخته بحث صادرات غير نفتي، و توسعه آن، منطبق با توانايي هاي بالقوه و بالفعل هر كشور مي باشد.
اين امر مهم در كشور ايران كه ساليان دراز است متكي بر درآمدهاي نفتي بوده و توجه لازم به امكانات و مزيت هاي بالقوه خود در ابعاد مختلف ننموده است، ضروري و حياتي به نظر مي رسد.
امروزه توسعه صادرات غير نفتي تنها به افزايش درآمد غير نفتي از طريق توسعه صادرات كالاها و خدمات محدود نمي شود. بلكه نقش مهمتري را به عنوان يك راهبرد رشد و توسعه اقتصادي به عهده دارد (حقيقي و مختاري، 1384).
1-2- شرح و بيان مسأله پژوهش
كشور ايران، با وجود در اختيار داشتن پشتوانه عظيم انساني و موقعيت ژئوپوليتيكي بسيار مناسب داراي اقتصادي تك محصولي است و عليرغم تلاش هاي مسئولين امر و پيشرفت هايي در زمينه صادرات محصولات مختلف همچنان درآمدهاي نفتي است كه چرخ اقتصاد اين مرز و بوم را ميچرخاند.
كاهش وابستگي به اقتصاد تك محصولي نفتي و توسعه صادرات غير نفتي در برنامه هاي توسعه مورد توجه بوده و همگان بر لزوم توسعه صادرات غير نفتي اتفاق نظر دارند (اعرابي و قاسمي، 1383). از طرفي با توجه به اينكه در آينده نزديك مزيت رقابتي كشور در زمينه صنعت نفت از دست خواهند رفت و ميزان توليد نفت كفاف مصرف داخلي را نيز نخواهد داشت پرداختن به موضوع صادرات غير نفتي در اقتصاد كشور داراي اهميت بسيار زيادي است و هر اقدامي در جهت رشد صادرات گامي در برطرف سازي بيماري اقتصاد ايران تلقي مي شود (مدهوشي و تاري، 1386).
صادرات يكي از مهمترين موضوعات مورد توجه در دهه هاي اخير بوده است. . اغلب كشورهاي جهان با درجات متفاوتي از توسعه يافتگي، صادرات را نيروي محركه اقتصادي خود تلقي مي كنند و براي افزايش سهم خود در تجارت بين المللي هيچ فرصتي را از دست نمي دهند.)لئونداس[1],2003)
با توجه به اينكه هدف از تشكيل شركت هلدينگ توكا فولاد متمركز نمودن شركتهايي با تخصص هاي مختلف سودآور زير نظر يك مديريت مركزي ميباشد كه مديريت مركزي وظيفه سازماندهي و ارائه راهكار و خط مشي به شركتهاي زير مجموعه و به طور كلي ارائه اهداف كلان شركت را با توجه به زمان مكان وموقعيت هاي تجاري جهاني را بر عهد داردواز انجا كه در اهداف كلان شركت كسب موقعيت هاي تجاري جهاني مطرح است صادرات يكي از سنتي ترين و پرطرفدارترين راه هاي ورود به تجارت جهاني است كه امروزه اكثر شركتها در حال تلاش هر چه بيشتر براي ارتقاي صادرات به عنوان يك استراتژي مؤثر براي توسعه خود هستند زيرا صادرات از لحاظ اقتصادي به توسعه اقتصاد ملي، ايجاد درآمد ارزي، حمايت از ساير فعاليت هاي اقتصادي و افزايش فرصت هاي اشتغال كمك مي كند و از لحاظ تجاري صادرات وجوهي براي سرمايه گذاري مجدد شركت فراهم نموده و منجر به رشد شركت مي شود. همچنين باعث متنوع كردن ريسك هاي تجاري در بازارهاي متفاوت، استفاده بهتر از ظرفيت مازاد، جذب كردن و پاداش دادن به سهامداران و كاركنان از طريق كسب مزايا بيشتر و بهبود تكنولوژي و كيفيت در سازمان مي شود. باتوجه به مزاياي ذكر شده در باب صادرات و توسعه آن و نقش شركت هاي هلدينگ در بخش هاي مختلف اقتصادي واينكه اثر بخشي فعاليت ها در اقتصاد نوين جهاني به اثر بخشي راهبرد هاي شركت هاي هلدينگ بستگي دارد )معدني پور.1387( شركت هلدينگ توكا فولاد به علت متنوع بودن فعاليت هاي شركت هاي زير مجموعه ومرتبط بودن موضوع فعاليت شركت با موضوع تحقيق و حدود 34000 سهام دار از جمله هلدينگ هاي مطرح مي باشد كه ميتواند به عنوان يك جامعه آماري مناسب در اين پژوهش استفاده شود.
1-3-ضرورت و اهميت انجام پژوهش
شركتهاي مشهور جهاني در ابتداي راه، از صادرات آغاز كردند. با نگاهي به روند صنعتي شدن و نقش صنعت در توسعه اقتصادي كشورها مي توان به تأثير و اهميت صادرات پي برد.. در دنياي كنوني توسعه صادرات تنها به افزايش درآمد ارزي از طريق صادرات كالا و خدمات محدود نمي شود بلكه نقش مهمتري را به عنوان يك استراتژي رشد و حتي توسعه اقتصادي در جهان به عهده دارد. امروزه صادرات با ارزش افزوده بيشتر براي اغلب كشورها، نه تنها به عنوان يك مسير انتخابي بلكه دليلي براي رشد و توسعه اقتصادي مطرح مي شود (خليليان، 1387). اهميت صادرات براي شركت هاي هلدينگ كشور بيش از آنكه به لحاظ درآمد ارزي و نظاير آن مزيت آفرين باشد، به لحاظ ارتباط اين شركت ها با بازار جهاني و شركت در رقابت جهاني است كه معني بخش است؛ تا بدين ترتيب اين صنعت بتواند از جديدترين شيوه هاي توليد آگاه شده و با توليد هر چه رقابتي تر با رقباي خارجي درگير شود.
شركت هلدينگ توكا فولاد داراي 30زير مجموعه هاي متنوع از شركت هاي گروه حمل و نقل و پيمانكاري، شركت هاي گروه توليدي،شركت هاي گروه مالي و بازرگاني مي باشد كه با توجه به زير ساخت هاي مناسب ومزيت هاي رقابتي كه با توجه به امكانات بالقوه و بالفعل دارند يا هنوز به بحث صادرات وارد نشده اند و يا ظرفيت محدودي را به اين مهم اختصاص نداده كه با توجه به موقعيت استراتژيك اين شركت در استان اصفهان و ظرفيت هاي موجود براي امر صادرات ،تعيين و رتبه بندي موانع توسعه صادرات بر اساس مدل كاربردي الماس رقابت ملي مايكل پورتر ميتواند گامي مهم در كمك رساني به مديران شركتهاي زير مجموعه وشركت مادر براي شناسايي مشكلات و موانعي كه در امر صادرات وتوسعه آن بنمايند.
شركت هلدينگ توكا فولاد به دليل منابع و توانايي هاي زياد، عدم وابستگي به چند محصول خاص، دارا بودن دانش فني توليد و دسترسي به كانال هاي توزيع، سازوكارها و روش ها اداري پيشرفته و سيستم هاي برنامه ريزي و كنترل متمركز مي توانند به خوبي با محيط جديد بين المللي خود را وفق داده وبنابراين، شركت هاي هلدينگ بايد خود را به گونه اي سازماندهي كنند تا بتوانند منابع و توانايي ها را استخراج كرده و آن ها را با هم تركيب كرده و به انتقال منابع و توانايي ها در زمينه توسعه صادرات بپردازند.
جداي از اهميت و ضرورت صادرات براي كليه شركتهاي زير مجموعه هلدينگ، اين امر براي شركتهاي توليدي كه تمركز ما در اين پژوهش بيشتر بر اين نوع شركتها است نيز بسيار مهم است. زيرا در شركت هاي توليدي، صادرات به منزله وسيله اي مطمئن در قبال بحران اقتصادي داخلي، پيشرفت بيشتر و گسترده تر، درآمد بيشتر و آگاه شدن مستمر از آخرين تحولات فن آوري و تعمير نگه داري مي باشد.
اين پژوهش درصدد تعيين و رتبه بندي موانع توسعه صادرات در شركت هاي هلدينگ بر اساس مدل الماس ملي پورتر مي باشد. تا بتوان با شناسايي موانع و مشكلات پيشنهادهايي جهت برطرف كردن يا به حداقل رساندن آنها ارائه نمود.
1-4- سوال هاي تحقيق
سوال ها شامل :
1-5- اهداف پژوهش
اهداف پژوهش عبارتند از:
1-6- فرضيه هاي پژوهش
فرضيات شامل:
2 - شرايط تقاضا در شركت هاي سرمايه گذاري هلدينگ از موانع توسعه صادرات مي باشد.
3-وضعيت صنايع وابسته و پشتيبان در شركت هاي سرمايه گذاري هلدينگ از موانع توسعه صادرات مي باشد .
4-سياست هاي دولت در شركت هاي سرمايه گذاري هلدينگ از موانع توسعه صادرات مي باشد.
5-ساختار و استراتژي و وضع رقابتي شركت هاي سرمايه گذاري هلدينگ از موانع توسعه صادرات مي باشد.
6-موانع توسعه صادرات بر اساس مدل پورتر در شركت هاي هلدينگ از اهميت يكساني برخوردار نيست.
1-8- قلمرو پژوهش
1-8-1- قلمرو موضوعي پژوهش
قلمرو اين پژوهش از نظر موضوعي، در محدوده تعيين و رتبه بندي موانع توسعه صادرات در شركت هاي هلدينگ بر اساس مدل الماس رقابت ملي مايكل پورتر از ديد گاه مديران ارشد شركت هاي زير مجموعه است.در پژوهش ما به بررسي صادرات و نظريه هاي تجارت ،مزيت رقابتي و مدل هاي مربوط به آن و بررسي شركت هلدينگ توكا فولاد مي پردازيم.
1-8-2- قلمرو مكاني پژوهش
قلمرو مكاني پژوهش، شركتهاي فعال درزير مجموعه هلدينگ توكا فولاد اعم از شركت هاي گروه حمل و نقل و پيمانكاري، شركت هاي گروه توليدي،شركت هاي گروه مالي و بازرگاني مي باشد كه به نوعي يا صادرات انجام مي دهند و يا با اين موضوع مرتبط هستند.
1-8-3- قلمرو زماني پژوهش
قلمرو زماني پژوهش ازمهر 91 تا دي 92 است.
1-9- تعاريف عملياتي واژه ها
الماس ملي[2]
مايكل پورتر بر روي علل موفقيت بعضي از كشورها و ملت ها در رقابت بين الملل و عدم توفيق برخي از كشورهاي ديگر نتايج يك پژوهش گسترده را انتشار داد. مطابق با پژوهش او در هر كشوري چهار عامل اصلي كه عبارتند از: 1- شرايط عوامل توليد 2- شرايط تقاضا 3- استراتژي و ساختار و وضع رقابتي شركت ها 4- صنايع مرتبط و پشتيباني كننده محيطي را شكل مي دهند كه شركت هاي محلي در آن به رقابت پرداخته و اين عوامل موجب افزايش و كاهش مزيت هاي رقابتي كشور مورد نظر ميگردند. پورتر اين عوامل را عناصر تشكيل دهنده الماس يعني مدل رقابتي مورد نظر خود مي داند. پورتر همچنين بعدها در تكميل مدل خود 2 متغير ديگر را به عنوان متغيرهاي جانبي بسيار مهم به مدل افزود كه ميتوانند در الماس رقابت ملي تأثير زياد بگذارد كه عبارتند از:
(شانس و رخدادهاي اتفاقي) و (دولت و حكومت)
پورتر معتقد است كه اين الماس يك سيستم خود تقويت كننده است يعني اينكه موقعيت يا حالت هر عنصر در وضعيت ساير عناصر نيز تأثير مي گذارد (حقيقي، 1388: 29).
دراين پژوهش پرسشنامه بر اساس اين مدل و عناصر تشكيل دهنده آن بنا شده است.
شرايط عوامل توليد[3]
مجموعهاي از عوامل مؤثر در توليد كالا يا خدمات، مانند مواد اوليه، كيفيت و ميزان دسترسي به آن، نيروي انساني بدون مهارت و يا ماهرو آموزش ديده، بهره وري و خلاقيت و نوآوري نيروي انساني، زير ساختها، مسائل تكنولوژيك، ميزان سرمايه و دسترسي به آن، توانمنديها و قابليتهاي مديريتي و ... كه براي رقابت در عرصه بازارهاي رقابتي ضروري است، شرايط عوامل توليد را تشكيل ميدهند.
به طور كلي ميتوان عوامل توليد را در گروه هاي منابع انساني، منابع فيزيكي، منابع دانش، منابع سرمايه و زيرساخت ها طبقه بندي كرد (پورتر[4]، 1998: 73).
در اين پژوهش شرايط عوامل توليد شامل نيروي كار ارزان قيمت نيروي كار متخصص و ماهر مواد اوليه و قيمت تمام شده آنانرژي و منابع طبيعيموقعيت جغرافيايي و ميزان استفاده از تكنولوژي و ماشين الات پيشرفته و... مي باشد كه سوالات 1تا12 پرسشنامه به آن اختصاص دارد.
شرايط تقاضا[5]
شرايط تقاضا ماهيت و چگونگي تقاضا را در بازارهاي داخلي براي محصولات يك صنعت مشخص ميكند. اندازه و رشد تقاضا در رقابتپذيري صنايع تاثير بسزايي دارد. پورتر معتقد است كه وجود بازار داخلي بزرگ و در حال رشد موجب تشويق سرمايه گذاران براي توسعه فناوري و بهبود بهرهوري گرديده و اين مسئله به عنوان مزيت رقابتي براي آن ملت محسوب ميگردد. در مقابل، بازارهاي داخلي كوچك كه داراي رشد پاييني هستند شركتها و صنايع را به دنبال فرصتهاي صادراتي ميكشاند
پورتر با ارزيابي مزيت رقابتي ملي از طريق ذره بين استراتژي نتيجه ميگيرد كه يكي از چهار عامل اصلي تعيين كنده مزيت رقابتي كشورها، شرايط تقاضا است.
او مي گويد: «در صورتي كه خريداران داخلي در زمره خبره ترين و زياده طلب ترين خريداران جهان براي محصول يا خدمت باشند، كشورهاي يك كشور مزيت رقابتي كسب مي كنند؛ چرا كه چنين خريداراني پنجره اي رو به نيازهاي پيشرفته ترين خريداران مهيا مي كنند».
در اين پژوهش شرايط تقاضا شامل حجم و ميزان تقاضاي داخلي ميزان تمايل مصرف كنندگان يك كشور به برندهاي وارداتي تنوع تقاضاي بازار داخلي سطح انتظارات و توقعات مصرف كنندگان چشم انداز رشد تقاضاي محصولات و... مي باشد كه سوالات 13 تا 18 پرسشنامه به آن اختصاص دارد.
صنايع مرتبط و پشتيبان[6]
صنايع مرتبط و حمايت كننده مي تواند شامل تأمين كنندگان مواد اوليه يا تجهيزات و ابزارآلات، توزيع كنندگان و فروشندگان، سيستمهاي توزيع محصول، موسسات تحقيقاتي، سرويسهاي مالي مانند بانكها و بورس اوراق بهادار، سيستمهاي حمل و نقل، دانشگاهها، مراكز و مؤسسات تحقيقاتي و صنايعي باشد كه از يك نوع فناوري، مواد اوليه و امكانات آزمايشگاهي استفاده ميكنند. ارتباط و همكاري با اين صنايع و مراكز در توسعه سطح محصولات و خدمات و بهبود آنها و در نهايت ارتقاي رقابتپذيري مؤثر است.در اين پژوهش صنايع مرتبط و پشتيبان شامل توان رقابتي صنايع مرتبط و پشتيبان، كيفيت روابط بين اجزاي زنجيره ، ارزش و محصولات، تعداد شركت ها و يا افراد فعال در زنجيره ارزش، محصولات و خدمات، شبكه توزيع، امكان دسترسي مستمر و پايدار به مواد اوليه توليد، فعاليت سازمان ها ونهادهاي مربو ط به شركت، ميزان سرمايه گذاري صنايع و شركت هاي مرتبط و پشتيباني كننده شركت در عوامل پيشرفته توليد و...مي باشد كه سوالات 19تا25 در پرسشنامه به آن اختصاص دارد.
استراتژي و ساختار و وضع رقابتي شركت ها[7]
شرايطي كه طبيعت و جوهره رقابت را در سطح كلان اجتماع تحت كنترل دارد و همچنين راه و روشي كه بنگاهها و سازمانها تأسيس، سازماندهي و مديريت ميشوند بر رقابتپذيري تأثير بسزايي دارد. بنابراين، ساختار و استراتژيهايي كه براي مديريت و راهبري يك بنگاه يا صنعت تدوين و اجرا ميگردد، تاثيري مستقيم بر عملكرد و رقابتپذيري آن دارد. پورتر به منظور ايجاد مزيتهاي رقابتي، استراتژيهاي عمومي را پيشنهاد مي كند. بر اساس اين استراتژيها يك كسب و كار از دو راه ميتواند براي خود مزيت رقابتي ايجاد كرده و موقعيت رقابتي خود را بهبود ببخشد:
1-ارائه كالا و خدمات با هزينه كمتر(مزيت هزينه اي)
2-ارائه كالا و خدمات متنوع با ويژگي هاي متمايز(مزيت تمايز)
هر يك از اين استراتژيها ميتواند توسط بنگاهها اعمال گردد و يا تنها بخشي از آن را پوشش دهند. هر يك از اين استراتژيها موقعيت رقابتي خاصي را براي بنگاه ايجاد ميكند.
در اين پژوهش استراتژي و ساختار و وضع رقابتي شركت ها شامل ميزان و فشردگي رقابت در بازارهاي داخلي امكان فعاليت و رقابت محصولات و برندهاي مطرح جهاني در يك كشور، نگرش راهبردي و استراتژيك مديران ارشد شركت به فعاليت در بازارهاي جهاني، مهارت سازماني و اعمال مديريت مناسب، سرمايه گذاري شركت مادر و شركت هاي زيرمجموعه، توجه به عنصر خلاقيت و نوآوري در اتخاذ استراتژي هاي توليد محصولات، تأكيد بر به كارگيري و پيشگيري اصول مديريت در شركت مادر و شركتهاي زير مجموعه و...مي باشد كه سوالات 26 تا 32 پرسشنامه به آن اختصاص دارد.
دولت[8]
دولت به عنوان يك نيروي عمده، همواره در رقابتپذيري مؤثر است و با مداخله خود در امور مختلف سياسي، اقتصادي و اجتماعي و اعمال قوانين و مقررات بر رقابتپذيري تأثير مثبت و حتي منفي داشته است. سياستهاي پولي، مالي و بازرگاني و قوانين مالياتي، سياستهاي حمايتي، سياستهاي اداري و تشكيلاتي، قوانين مربوط به صادرات و واردات، نرخ ارز، حجم پول و نرخ بهره، تورم، هزينههاي دولت و تصميمگيريهاي ديگر در سطح اقتصاد خرد و كلان، توافقهاي رسمي و غير رسمي مقامات سياسي، برقراري يا توسعه روابط سياسي تجاري و يا قطع روابط اقتصادي- تجاري با سايركشورها از جمله بارزترين عوامل تأثير گذار بر رقابتپذيري بنگاهها، صنايع و كشورها هستند كه به طور مستقيم با دولتها درارتباطند.
در اين پژوهش به منظور در نظر گرفتن نقش سياست هاي دولت بر توسعه صادرات عوامل زير بررسي شده است. نگرش و ديدگاه دولت يك كشور در ارتباط با صادرات، سياست هاي دولت يك كشور در ارتباط با دستورالعمل ها و قوانين مرتبط با تجارت بينالملل، روابط سياسي دولت يك كشور با ديگر كشورهاي جهان، ميزان حمايت دولت يك كشور از طرح هاي اجرايي و عملياتي، ثبات سياسي و اقتصادي يك كشور جهت جذب سرمايه گذاري هاي خارجي و تشويق سرمايه هاي داخلي به تزريق در صنعت و توليد، ايجاد محيطي مناسب جهت رشد روزافزون بهره وري بنگاه هاي توليدي توسط دولت و... مي باشد كه سوالات 33تا38 پرسشنامه به آن اختصاص دارد.
اتفاقات پيشبيني نشده[9]
اتفاقات پيشبيني نشده حوادث و مسائلي هستند كه بر رقابتپذيري تأثير- مثبت و يا منفي- داشته ولي به صورت تصادفي و خارج از كنترل بنگاهها، صنايع و حتي دولتها رخ ميدهند. حوادث غير مترقبه، جنگ، تحريمهاي اقتصادي، شوكهاي نفتي، بحرانهاي اقتصادي- سياسي و يا نوآوريهاي عميق تكنولوژيك نمونهاي از اتفاقات پيشبيني نشده هستند.
مزيت رقابتي[10
...
در اين سايت فقط تكه اي از متن اين پايان نامه درج شدهادامه در سايت منبع :پايان نامه تعيين و رتبه بندي موانع توسعه صادرات در شركت هاي هلدينگ بر اساس ...