دوشنبه ۲۸ اسفند ۰۲

دانلود مقالات پايان نامه

پايان نامه ارشد رشته مديريت : تحليل رفتار كارآفرينانه سازماني در بين كارشناسان سازمان جهاد كشاورزي ...

۱۲۹ بازديد

توجه به كارآفريني در جامعه، سبب پويايي و افزايش بهره­وري شده و در سطوح مختلف، ارزش كار را افزايش داده و روحيه سعي و تلاش را در بدنه جامعه بالا مي­برد (سعيدي كيا، 1390). كارآفريني سازماني، يكي از مهم­ترين عوامل توسعه سازماني و اقتصادي است كه از مدت‌ها پيش، مورد توجه محققين و دولت مردان قرار گرفته است (Minniti, 2008). در نظر بسياري از پژوهش­گران، كارآفريني سازماني مفهومي راهبردي است كه مي­تواند زمينه رشد و دستيابي سازمان به مزيت رقابتي پايدار را فراهم سازد (Dess et al., 1997).
شرايط اقتصادي، صنعتي، اجتماعي و فرهنگي امروز كشور به­گونه­اي است كه حل مشكلات و تنگناها، الگوها و راه­حل­هاي جديد و متفاوتي را طلب مي­كند. تركيب جمعيتي جوان كشور­، ضرورت ايجاد فرصت­هاي شغلي، وابستگي به درآمدهاي نفتي، نوسان بهاي نفت در كنار مسائلي هم­چون لزوم رعايت الگوي مصرف، طرح هدف­مند كردن يارانه­ها، مقابله با تحريم‌ها، اصل 44 قانون اساسي و غيره، عواملي هستند كه نظر سياست­گذاران و تصميم‌سازان كلان كشور را به منابعي درآمدزا، سهل­الوصول و مستقل از نفت معطوف مي­سازد كه بي­شك دستيابي به اين منابع در سايه ابتكار، خلاقيت و نوآوري و در يك كلام كارآفريني نهفته است. به همين دليل با توجه به اينكه بخش­هاي دولتي و بخش­هاي خصوصي به علت مشكلات اقتصادي و اداري متعدد با چالش­هاي بزرگي در اداره­ي امور خود مواجه شده­ و در حال حاضر تشكيلات حجيم و بيش از حد بزرگ سازمان­هاي دولتي از كارايي لازم برخوردار نبوده و از هدف اصلي خود يعني خدمت­رساني به مردم دور ماندند، مفهوم جديدي از كارآفريني به وجود آمد و اين مفهوم چيزي جز كارآفريني سازماني نيست. كارآفريني سازماني يك فرآيند بنيادي براي توسعه­ي نوآوري است و دوام و بقاي سازمان­­ها به استفاده­ي بهتر از منابع انساني خلاق و كارآفرين آنها بستگي دارد. تحليل رفتار كارآفرينانه سازماني مربوط به كارشناسان و كاركنان شاغل در سازمان و هم­سو نمودن ارتقاي دانش، مهارت و نگرش آنها با اهداف سازماني يكي از مهم­ترين اهداف در سازمان­ها بوده و لازم است در اين خصوص تحقيقات و مطالعات حرفه­اي به­خصوص با رويكرد بومي انجام شود.
با توجه به اهميت كارآفريني سازماني در كشور، تحقيقات زيادي در اين خصوص صورت پذيرفته است. بررسي‌هاي انجام شده از تحقيقات به­عمل آمده، نشان مي­دهد كه حيطه تحقيقات متمركز بر دو عامل 1- مفهوم و اهميت نيازها و ضرورت كارآفريني سازماني كه محققاني مانند، حيدري (1390)، عماني و رجبعلي­پور (1389)، صمدي و شيرزادي (1389)، مرزبان و همكاران (1389)، لعلي سرابي و همكاران (1391)، قهرماني و همكاران (1389)، در اين حوزه­ها اقدام به تحقيق نموده­اند و 2- بررسي موانع و محدوديت­ها، عوامل موثر بر كارآفريني سازماني نظير آموزش، خلاقيت، هوش، مديريت و سرمايه اجتماعي بوده است، كه محققاني هم­چون، كياكجوري و فاضلي ويسري (1389)، مدهوشي و همكاران (1387)، اهري و همكاران (1389)، قاسمي و اسدي (1389)، كاظمي و همكاران (1389)، هواسي (1389)، كرد نائيج و همكاران (1389)، مهينينان (1389)، عربيون و جوادي (1388)، در اين زمينه به تحقيق و پژوهش پرداختند.
انتظار مي­رود نتايج حاصل از تحقيق حاضر كه به­طور مشخص به بررسي و تحليل رفتار كارآفرينانه در بين كارشناسان جهاد كشاورزي استان گيلان مي­پردازد، مورد استفاده مديران،كارشناسان و كاركنان سازمان جهاد كشاورزي و تمامي كارشناسان دستگاه‌هاي اجرايي و دانشجويان و محققين قرارگيرد.
1-2 بيان مساله
كارآفريني و كارآفرين، مباحث نظري و راه­هاي عملي آن در عرصه­هاي اقتصادي، صنعتي، تجاري، اجتماعي و فرهنگي موضوع­هاي تازه­اي نيستند. در هر دوره­اي از تاريخ، مطالب و مسايلي از آن­ها مطرح شده و موضوع­هاي تازه­اي افزوده گرديده و نكاتي كليدي برجسته شده و محوري در آن قرار گرفته است و امروز جدي­ترين و اساسي­ترين موضوع اين عرصه­ها تنها يك عنوان دارد، كارآفريني سازماني. اين بدان معناست كه كارآفريني سازماني بسان پديده­اي نسبتا نوظهور در كشورمان نياز به شناسايي و تجزيه و تحليل دارد، تا هر چه كاراتر برنامه­هاي توسعه را پيش برد. اين موضوع مختص كشور ما و يا يك منطقه خاص جغرافيايي نيست، چرا كه اينك در سراسر جهان، كار و فعاليت شكل تازه‌اي به خود گرفته است، در حوزه اقتصاد خصوصي كارآفرينان، بنگاه­ها را به سوي خوداشتغالي و خودكارفرمايي پيش مي­برند و در حوزه سازماني، كارآفرينان سازماني، سازمان‌ها را از طريق ايجاد خدمات جديد و ارتقاي سطح رضايت به مشتريان، افزايش سطح وفاداري آنان به سازمان را فراهم ساخته و از سويي ديگر با به­دست آوردن مشتريان جديد باعث بقا و سودآوري در سازمان­ها مي‌شوند. اما بايد دانست كه در دنياي رقابتي و متغير امروز، كاميابي از آن سازمان­ها، جوامع و اتحاديه­هاي اقتصادي­اي است كه بين منابع كمياب و قابليت­هاي مديريتي و كارآفريني منابع انساني­شان پيوندي عملي و كارا برقرار سازند. به عبارتي ديگر، سازمان و متعاقب آن، جامعه­اي مي‌تواند در مسير توسعه، حركتي مستمر و پرثمر داشته­باشد، كه هم­زمان با ايجاد بسترهاي لازم، منابع انساني خود را به دانش و مهارت كارآفريني مولد تجهيز كند كه آن­گاه آن­ها با استفاده از اين فرآيند مولد، ساير منابع سازمان و جامعه را به سوي ايجاد ارزش و حصول رشد و توسعه، هدايت و مديريت كنند. اين محدوديتي است كه جملگي بايد با آن كنار بياييم و كار كنيم. امروزه نيروي انساني به عنوان يك منبع نامحدود و محور هر نوع توسعه مطرح است. در اين بين كارآفرينان به‌طور خاص داراي نقشي موثرتر در فرآيند توسعه اجتماعي و اقتصادي‌اند. تحقيقات نشان داده كه بين توسعه و تعداد كارآفرينان در يك كشور همبستگي مثبت وجود دارد. زيرا كشوري كه داراي تعداد زيادي كارآفرين باشد، نه­تنها از قابليت­هاي بالفعل تجاري و اقتصادي، بلكه از محرك­هاي اجتماعي و پتانسيل فرهنگي قوي­تري براي توسعه پايدار برخوردار است. 
سازمان جهاد كشاورزي استان گيلان با در اختيار داشتن 1291 نفر نيروي شاغل كه از اين تعداد 553 نفر از اين كاركنان داراي مدرك كارشناسي و بالاتر مي­باشند و به دليل جايگاه اقتصادي استان در كشور به عنوان استاني با ساختار اقتصاد كشاورزي و از سوي ديگر با توجه به وابستگان مراجعه­كنندگان اين سازمان از حيث اقتصادي، جايگاه مهمي در عرصه اقتصادي استان را دارا مي­باشد، اما براساس گزارش دبيرخانه برگزاري همايش امتنان از كارآفرينان برتر استان گيلان كه در سال 1390 برگزار گرديد، تنها تعداد 156 نفر ثبت نام شده داشته، كه از اين تعداد فقط 25 نفر (16 درصد)، مربوط به بخش كشاورزي بوده است. طي انتخاب كارآفرينان منتخب برتر استاني در سال 1390 از بخش صنعت پنج نفر (56 درصد)، از بخش خدمات سه نفر ( 33 درصد) و بخش كشاورزي يك نفر (11 درصد)، را به خود اختصاص دادند.
نكته حائز اهميت در آمارهاي موجود درخصوص كارآفرينان ثبت نام شده اين است كه با توجه به اهميت بخش كشاورزي در استان گيلان و حضور نيروهاي كارشناس و متخصص در سازمان جهاد كشاورزي استان و متقاضيان اين سازمان، تعداد افراد ثبت نام شده در بخش كشاورزي 25 نفر و تعداد كارآفرينان معرفي شده از سوي اين سازمان بطور مستقيم پنج نفر بوده است كه نسبت به تعداد پرسنل و فعالان شاغل در استان از درصد مناسبي برخوردار نمي­باشد كه اين موضوع مي­توان به نوعي با ميزان و سطح فرهنگ كارآفريني در سازمان مذكور مرتبط دانست.
بنابراين، تحليل رفتار كارآفرينانه سازماني در بين كارشناسان سازمان جهاد كشاورزي استان گيلان به عنوان هدف اين تحقيق مورد توجه قرار گرفت. از اين­رو سوال اساسي اين است كه آيا كارشناسان جهاد كشاورزي استان گيلان داراي رفتار كارآفرينانه­سازماني مي­باشند؟
1-3 اهميت و ضرورت تحقيق
امروزه سازمان­ها نمي‌توانند با تعداد اندكي افراد خلاق و كارآفرين و با اجراي چند طرح كارآفرينانه بر رقباي كوچك، چابك، منعطف، نوآور، فرصت­گرا، و كم­هزينه فايق آيند، آن­ها بايد شرايطي را فراهم كنند تا همه كاركنان روحيه كارآفريني پيدا كرده بتوانند به راحتي، مستمر و به­طور فردي يا گروهي فعاليت­هاي كارآفرينانه خود را به اجرا درآورند. سازمان­ها براي به اجرا درآوردن و بكارگيري كارآفريني در سازمان­هاي خود ابتدا بايد فرهنگ سازماني خود را با فرهنگ كارآفرينانه منطبق كنند، بدين معني كه سازمان­ها بايد فرهنگي را در ميان كاركنان خود رواج دهند كه به خلاقيت و نوآوري، درستي، صداقت، احترام گذاشته و آن­ها را تقويت كنند. در اين فرهنگ بايد به كاركنان فرصت داد تا طرح­هاي ابتكاري خود را به اجرا درآورند و در صورت شكست نيز از حمايت مديران خود برخوردار شوند، سازمان­هاي كارآفرين براي افزايش نوآوري سعي مي­كنند كه در تصميمات خلاقانه، سيستم عدم تمركز اعمال گردد، هم­چنين از سيستم ارتباطات باز افقي و عمودي استفاده مي­شود تا به يك ايده جديد اجازه دهند به سرعت در سازمان منتشر شود، در سازمان كارآفرينانه، به­دليل نقش محوري سيستم پاداش و افزايش اثربخشي آن معيارهاي تشويق و پاداش در سازمان به­طور روشن و واضح به اطلاع همه كاركنان مي­رسد، و اساسا مخاطره­پذيري، نوآوري، كارگروهي و رفتارهاي خلاقانه در اين سيستم مورد تشويق قرار مي­گيرد، در سازمان­هاي كارآفرين به كاركنان چنين القا مي­شود كه براي رسيدن به چشم­اندازهاي آتي موفقيت­هاي كوچك امروز را مانند پله­هاي ترقي رسيدن به چشم­اندازهاي روشن آتي سازمان در نظر بگيرند، به­همين دليل است كه در اين سازمان­ها به تحقيق و توسعه اهميت خاص داده مي­شود.
در كشورما نيز، اهميت كارآفريني و نقش كارآفرينان سازماني در پيش­برد اهداف تعيين شده احساس مي­گردد و به­همين دليل، تحقيقات زيادي نيز در اين خصوص انجام گرفته است، تا راه­حل­هايي موثر و راهكارهايي اصلاح كننده براي ايجاد، استمرار و ارتقاي فرهنگ كارآفريني برداشته شود. اين مهم انجام نمي­شود، مگر اين­كه سوالات و درخواست­هاي متنوع و مشكلات متعدد كارآفرينان را با كمك روش­هاي علمي معتبر شناخته و با درك پاره­اي از مسائل آن­ها از جمله عدم وجود فضايي خلاقانه در محيط­هاي كاري، سازماندهي كارآفرينان و مشكلات كارآفرينان اجتماعي، ما را به سوي راهكارهايي در اين زمينه بكشاند.
مطالعاتي كه در رابطه با موضوع مورد تحقيق انجام شد، بيانگر آن مي­باشد كه در ميان پژوهش­هاي انجام شده تا به امروز، تحقيقي در اين زمينه انجام نشده است. اين مطلب خود نشان دهنده و مؤيد تازه و بديع بودن پژوهش حاضر مي­باشد. در عين حال، پژوهش­هاي ديگري وجود دارند كه به نحوي به يكي از جنبه­هاي موضوع مورد تحقيق و آن هم به­طور غيرمستقيم پرداخته­اند. به­طور مثال، حيدري و همكاران (1390)، در پژوهش خود تحت عنوان «بررسي رابطه ميان فرهنگ سازماني و مؤلفه­هاي كارآفريني سازماني» به بررسي رابطه ميان فرهنگ سازماني و مؤلفه­هاي كارآفريني در بين كارمندان ستادي سازمان جهاد كشاورزي شهرستان كرمانشاه پرداختند. در تحقيقي ديگر كه توسط عماني و رجب علي پور، (1389)، تحت عنوان «تحليل عاملي موانع توسعه مديريت دانش و كارآفريني در سازمان جهاد كشاورزي استان چهارمحال بختياري» ارائه گرديد، به شناسايي مهم­ترين عوامل مانع توسعه كارآفريني و مديريت دانش در سطح سازمان پرداخته شد.
بررسي پيشينه تحقيقات نشان داده است كه، تقويت و ايجاد رفتار كارآفرينانه در سازمان­ها متاسفانه، در كشور ما و در چند برنامه اخير توسعه، توجه خاص به اين مهم نشده و حتي مي‌توان گفت كه اين مفهوم براي بسياري از دست‌اندركاران و افراد جامعه ناشناخته و غريب است. شايد به همين دليل تاكنون برنامه‌ريزي و بسترسازي مناسبي در حوزه‌هاي اقتصادي، اجتماعي و نظام آموزشي كشور براي توسعه كارآفريني به­ويژه در دانشگاه‌هاي كشور صورت نپذيرفته است. به همين دليل نيز در كشورمان تحقيق و پژوهش دقيقي در اين خصوص انجام نشده است. تحقيقاتي كه تاكنون توسط محققين در اين حوزه ارائه گرديده، اغلب در حوزه­هاي توليدي و بخش‌هاي خصوصي بوده و پر واضح است كه عوامل تحريك و تحرك كارآفريني در سازمان­هاي خصوصي با سازمان­هاي دولتي از بسياري جهات متفاوت مي‌باشد. به عنوان نمونه، رستم بخش (1389)، ترابي (1389)، مدهوشي و بخشي (1382)، هواسي (1389)، قاسمي و اسدي (1389)، در تحقيقات خود كه در دانشگاه­ها انجام دادند به بررسي موانع كارآفريني سازماني و ارتباط آن با كارآفريني پرداخته و به تعدادي از موانع كارآفريني اشاره داشتند. اما در هيچ­كدام از اين تحقيقات و پژوهش­ها راهكارهاي عملي به منظور ارتقاي فرهنگ كارآفريني سازماني ارائه نگرديده است. در همين راستا، پژوهش­هاي ديگري نيز در بخش­هاي خصوصي انجام گرديد. بطور مثال، كرد نائيج و همكاران (1389)، مهينيان (1389)، به ترتيب در شركت صنعت چوب شمال و مجتمع صنعتي رفسنجان به بررسي موانع كارآفريني سازماني پرداخته و عوامل مهم موانع كارآفريني را مورد بررسي قرار دادند.
تحقيقات و پژوهش­هاي پيشين ، نشان­دهنده اين است كه وجود تحقيقات در حوزه كارآفريني سازماني توسط محققين ساير كشور‌ها با توجه به مغايرت‌هاي فرهنگي، گذشت زمان و تغيييرات مهم در ديدگاه­ها، نگرش­ها و ساختار مديريتي و تفاوت ماهيتي در بخش­هاي دولتي و خصوصي و از سوي ديگر عدم انجام تحقيق بطور اخص در مورد رفتار كارآفرينانه سازماني، مي‌تواند از دلايل مهم در اهميت اجراي تحقيات و مطالعات در حوزه كارآفريني سازماني و توسعه رفتارهاي كارآفرينانه سازماني كاركنان در ايران به خصوص در بخش­هاي دولتي باشد. طي بررسي به­عمل آمده به­طور مشخص تاكنون تحقيق و مطالعه علمي از سازمان­هاي دولتي استان گيلان در حوزه رفتار كارآفرينانه كارشناسان شاغل صورت نگرفته است كه اين امر نياز و ضرورت يك تحقيق علمي در اين خصوص را ايجاب مي­نمايد. شناسايي عوامل موثر در رفتار كارآفرينانه از يك سو و بسترسازي شرايط به منظور ايجاد و تقويت موارد مرتبط با اين حوزه از سويي ديگر ضرورت انجام چنين تحقيقي را اجتناب­ناپذير ساخته­است. در راستاي اين هدف، تحقيق حاضر به بررسي عوامل موثر در رفتار كارآفرينانه سازماني در بين كارشناسان شاغل در سازمان جهاد كشاورزي استان گيلان پرداخته است.
1-4 اهداف و سوالات تحقيق
الف- هدف اصلي تحقيق
هدف اصلي اين تحقيق تحليل رفتار كارآفرينانه سازماني در بين كارشناسان شاغل در سازمان جهاد كشاورزي استان گيلان مي‌باشد.
ب- اهداف اختصاصي تحقيق
1- تحليل سطح دانش كارآفريني و كارآفريني سازماني در بين كارشناسان شاغل در سازمان جهاد كشاورزي استان گيلان.
2- تحليل سطح مهارت كارآفريني و كارآفريني سازماني در بين كارشناسان شاغل در سازمان جهاد كشاورزي استان گيلان.
3- تحليل سطح نگرش كارآفريني و كارآفريني سازماني در بين كارشناسان شاغل در سازمان جهاد كشاورزي استان گيلان.
4- شناسايي موا نع كارآفريني سازماني در سازمان جهاد كشاورزي استان گيلان.
ج- سوالات تحقيق
با توجه به موارد مذكور و هم­چنين ويژگي­هاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي استان گيلان، مطالعه حاضر به دنبال پاسخ­گوئي به سؤال­هاي زير است:
1- سطوح دانشي، نگرشي و مهارتي رفتار كارآفرينانه سازماني كارشناسان شاغل در سازمان جهاد كشاورزي استان گيلان چگونه است؟
2- موانع كارآفريني سازماني در سازمان جهاد كشاورزي استان گيلان كدامند؟
3- نقش و تاثير متغيرهاي زمينه­اي، در تحليل رفتار كارآفرينانه سازماني در سازمان جهاد كشاورزي استان گيلان چگونه است؟
 1-5 محدوده تحقيق
الف- محدوده موضوعي
موضوع تحقيق حاضر، در خصوص تحليل رفتار كارآفريني سازماني در بين كارشناسان سازمان جهاد كشاورزي استان گيلان مي­باشد.
ب- محدوده زماني
تحقيق حاضر با توجه به زمان­بندي اعلام شده از ابتداي ارديبهشت ماه سال 1392 شروع و در پايان تير ماه 1392 به اتمام رسيده است.
ج- محدوده مكاني
تحقيق فوق در سطح سازمان جهاد كشاورزي استان و مختص كارشناسان اين سازمان انجام گرديده است.
1-6 واژه­هاي كليدي
1-6-1 كارآفريني[1]:كارآفريني فرآيند يا مفهومي است كه در طي آن فرد كارآفرين با ايده هاي نو، خلاق و شناسايي فرصت هاي جديد با بسيج منابع، به ايجاد كسب و شركت هاي نو ، سازمان هاي جديد و نوآور رشد يابنده مبادرت مي ورزد. اين امر توام با پذيرش خطرات است ولي اغلب منجر به معرفي محصول يا ارئه خدمات به جامعه مي شود. (احمدپور دارياني و مقيمي، 1386).
1-6-2 كارآفرين[2]: كارآفرين فردي است كه تركيبات جديدي را در توليد، ايجاد مي‌كند و كارآفريني عبارت است از عرضه كالايي جديد، روشي جديد در فرآيند توليد، ايجاد بازاري جديد، يافتن منابع جديد و ايجاد هرگونه تشكيلات جديد در كسب و كار(احمدپور دارياني و مقيمي، 1386).
1-6-3 كارآفريني سازماني: كارآفريني سازماني شامل پرورش رفتار كارآفرينانه در سازماني است كه قبلا تأسيس شده، و فرآيندي است كه محصولات و خدمات يا فرآيندهاي نوآورانه با خلق فرهنگ كارآفرينانه در يك سازمان ايجاد مي­شود (مقيمي، 1383). به بياني ديگر، كارآفريني سازماني يك مفهوم چند بُعدي است كه فعاليت­هاي شركت را متوجه نوآوري محصول، نو­آوري در فناوري، مخاطره­پذيري و پيشگامي مي­سازد (احمدي و درويش،1387).
1-6-4 رفتار كارآفرينانه[3]: رفتار كارآفرينانه در يك سازمان، مجموعه­اي از فعاليت­ها و اقداماتي است كه توسط افراد در سطوح مختلف انجام شده و تركيب تازه­اي از منابع را براي شناخت و پيگيري فرصت­ها به­كار مي­گيرد (Meyer,2002).
1-6-5 كارآفرين سازماني[4]: شامل پرورش رفتار كارآفرينانه در سازماني است كه قبلا تأسيس شده، و فرآيندي است كه محصولات و خدمات يا فرآيندهاي نوآورانه با خلق فرهنگ كارآفرينانه در يك سازمان ايجاد مي­شود.
1-6-6 دانش: ميلتون[5]، (2007) در يك تعريف جامع دانش را اين‌گونه تعريف نموده‌است: دانش عبارت است از توانايي انجام كار در زمان تعيين‌شده، مهارت در انتقال اطلاعات و تخصص در خلق ايده به‌منظور انجام ماهرانه وظايف محوله، تصميم‌سازي و حل مساله.
1-6-7 آگاهي[6]: آگاهي عبارت است از ميزان معلومات فرد كه از طريق آموزش در زمينه موضوعات مختلف كسب مي‌شود (پورهاشمي، 1383).
1-6-8 نگرش[7]: واژه Attitude معادل­هاي فارسي متعددي هم­چون واژه ، طرز تلقي، وجهه­نظر، بازخورد، وضع رواني، ايستار، گرايش و نگرش دارد. نگرش يك سازه فرضي است، زيرا به­صورت مستقيم قابل مشاهده نيست، و بيش­تر با اظهارات كلامي و به­لحاظ رفتاري همراه است (آذربايجاني و همكاران، 1385).
با از اين‌رو مي‌توان اذعان نمود، نگرش حالتي دروني است و عمل و رفتار نيست بلكه پيش‌شرط رفتار است.
1-6-9 شخصيت[8]: شخصيت مجموعه­اي از ويژگي­هاي رواني دو سويه است كه بدان طريق افراد طبقه­بندي مي‌شوند. خوددار- متجاوز، كم‌هوش - باهوش، احساساتي - پايدار، سلطه پذير- سلطه‌گر، كه با اين ويژگي­ها مي­توان رفتار فرد را در موقعيت­هاي خاص پيش­بيني كرد اما اين ويژگي­ها براي درك رفتار فرد در سازمان چندان روشن نيست (پارسائيان و اعرابي، 1385).
1-6-10 انگيزه[9]: ميل به تلاش فراوان در جهت برآورده ساختن اهداف سازمان به‌طريقي كه اين تلاش در مسير ارضاي پاره‌اي از نيازهاي فردي سوق داده شود. به‌طوركلي انگيزه را چرايي رفتار گويند (****ائيني، 1389).
1-6-11 انگيزش[10]: انگيزش به فرآيند يا جرياني اطلاق مي‌شود كه با احساس نياز يا كمبود و محروميت آغاز گرديده و از طريق آن قادر به ايجاد انگيزه در ديگران مي‌شويم. انگيزه به صورت بالقوه در وجود آدم‌هاست و ديگران آن را برانگيخته مي‌كنند. انگيزش عامل كلي مولد رفتار اما انگيزه را علت اختصاصي يك رفتار خاص مي‌توان به‌‌حساب آورد. با توجه به موارد ذكر شده مي توان نتيجه گرفت كه، انگيزش انسان منتج از نيازهايش مي‌باشد (****ائيني، 1389).
1-6-12 مهارت[11]: مهارت به توانايي‌هاي قابل پرورش شخص كه در عملكرد و بقاي وظائف منعكس مي‌شود. بنابراين منظور از مهارت توانايي به‌كار بردن مؤثر دانش و تجربه شخصي است. ضابطه اصلي مهارت داشتن، اقدام و عمل مؤثر در شرايط متغير است. به‌طوركلي مهارتهاي سه‌گانه مديريت به شرح ذيل مي‌باشد:
1-6-12-1 مهارت فني[12]: يعني دانايي و توانايي در انجام دادن وظايف خاص كه لازمه آن ورزيدگي در كاربرد فنون و ابزار ويژه و شايستگي عملي در رفتار و فعاليت است. مهارت‌هاي فني از طريق تحصيل، كارورزي و تجربه حاصل مي‌شوند.
1-6-12-2 مهارت انساني[13]: يعني داشتن توانايي و قدرت تشخيص در زمينه ايجاد محيط تفاهم و همكاري و انجام دادن كار به 

متن كامل در سايت
متن كامل پايان نامه ها با فرمت word و پسوند doc قابل ويرايش مقطع كارشناسي ارشد با امكان دانلود رايگان پروپوزالها (فصل اول پايان نامه ها) و امكان خريد پايان نامه
40y.ir

تاكنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.