شنبه ۱۹ اسفند ۰۲

دانلود مقالات پايان نامه

اجراي موسيقي درماني-طراحي مركز درماني بارويكرد معماري سبز

۱۲۶ بازديد

4-9-3 . اجراي موسيقي درماني

Sheri L. Robb در زمينه راهكارهاي اجرايي موسيقي درماني براي كودكن، راهنمايي را براي موسيقي درمانگران تدوين كرده و سه عامل مهم براي موثر بودن موسيقي درماني را در آن ساختار، استقلال و مشاركت بر شمرده است:‌

ساختار شامل چگونگي برقراري ارتباط با كودك مي باشد كه مي بايست به وضوح اهداف، نتايج و انتظارات او را مشخص سازد. استقلال زمينه را براي ايجاد حس آزادي كه لازمه برقراري ارتباط مناسب بين درمانگر، كودك، خانواده او و كادر درمان مي باشد را فراهم مي كند. شركت اطرافيان كودك در اين فرآيند به او نشان مي دهد كه اين رو درمان، فرآيند اي جالب،‌ جذاب و مطابق با نيازهاي او مي باشد لذا اجراي موسيقي زنده بسيار بيشتر از موسيقي ضبط شده نتيجه بخش مي باشد چرا كه برقراري ارتباط مناسبتري در آن اتفاق افتاده و انگيزه فعالانه بيشتري براي ديدن، فهم، شنيدن و لمس آلات موسيقي نسبت به وقتي كه بيمار شنونده منفعل باشد، ايجاد مي كند. در برخي از موارد موسيقي ممكن است باعث به خاطر آوري خاطرات بد گذشته شود لذا موسيقي درمانگر بايد متوجه اين مسئله بوده و همواره در جهت دهي كودك به سمت احساسات مثبت تلاش كند. با اينحال اگر موسيقي درماني در كنار ساير درمانها به كار گرفته شود آثار سوء و عوارضي نخواهد داشت

5 اصل اساسي در اجراي موسيقي درماني در بيمارستانها شامل موارد زير مي گردد:

1- موسيقي به اشكال مختلف بر افراد اثر مي گذارد كه باتوجه به سن، تواناييهاي تطابقي، روحيه، حالت فيزيكي و روحي و تجربه هاي زندگي آنها متفاوت مي باشد لذا در انتخاب نوع موسيقي مي بايست دقت خاصي مبذول شود.

2- موسيقي آشنا و موسيقي كه توسط فرد انتخاب شده باشد، تاثير مثبت بيشتري بر او خواهد داشت.

3- انتخاب و استفاده از موسيقي در بيمارستان مي بايست آگاهانه صورت گيرد.

4- موسيقي پس زمينه مي تواند تاثير مثبت يا منفي بر صداي زمينه داشته باشد.

5- كيفيت نامناسب اجراي موسيقي، مزيتهاي آن را محدود مي كند.

در اجراي اين طرح مي بايست به نكات زير توجه شود:‌

در نظر گرفتن تنوع موسيقي و ترجيحات بيماران، قراردهي منابع پخش صدا در مكانهاي مختلف اتاقها، سنجش مرتب وضعيت موسيقي و قطع آن در صورت نامناسب بودنع توجه به نتايج مضر شنيدن موسيقي با صداي بلند براي بيماران نظير بيماران بخش تومور و خون.

4-10 . بازي درماني

بازي يكي از بخشهاي اساسي زندگي كودك به شمار مي رود كه بين او و محيط اطرافش ارتباط برقرار مي كند. بازي چه در حالت عادي و چه در بازي درماني حالت سرگرمي داشته، وسيله اي براي ارتقاء و رشد مهارتهاي جديد در كودك و افزايش ميزان ارتباط او با اطرافين مي باشد. از آنجا كه كودكن به ندرت خود به خود به بيان احساساتشان مي پردازند، بازي درماني وسيله مناسبي است تا آنان از طريق اسباب بازيها و وسايل بازي كه انتخاب مي كنند، داستانها و تفكرات خود را بيان كنند. در مجموع بازي درماني به مجموعه اي از روشهاي درماني اطلاق مي گردد كه همگي بر گونه اي بازي تاكيد دارند. در بازي درماني هدايت نشده، كودك كاملا آزاد بوده و تنها برخي عوامل كه براي او ايجاد خطر مي كنند، از او دور نگهداشته مي شوند. در اين محيط آزاد كودك احساس امنيت و آزادي كرده و بدون ترس از قضاوت، افكار يا احساسات ديگران اجازه مي يابد تا آزادانه و صادقانه تجربيات درونيش را بروز دهد كه اين اولين گام جهت تغيير و درمان مي باشد براي كودكان نماي شاحساسات بسيار آسانتر از سخن گفتن درباره آنها مي باشد. به عنوان مثال كودكان داستانهاي خود را بارها تكرار مي كنند و هر بار يكي از اجزاي آن را تغيير مي دهند چرا كه آنان با اين روش احساس مي كنند كه بر احساسات و گفتارشان تسلط دارند كه نتيجه آن احساس كنترل و شناخت بيشتر كودكان از خود مي باشد كه تواناييهاي تطابقي آنان را افزايش مي دهد. بازي درمانگران زبان بازي را آموخته اند و مي دانند چگونه از اين طريق با كودك ارتباط برقرار كرده و باعث افزايش حس اعتماد به نفس كودك شوند. آنان با توضيح بازي كودك برايش، احساسات او را نامگذاري كرده و به اين صورت روش بيان شفاهي احساسات را به كودك مي آموزند. گاهي نيز با شركت در بازي، كودك را به نحوي هدايت مي كنند كه به اجراي نقش درست تري بپردازد و ناخودآگاه روش كودك را تغيير مي دهند.

- بازي

نتايج و اثرات بازي را مي توان در چهار دسته زير تقسيم بندي كرد:

- شناخت محيط و تسلط بر آن

- برقراري تماسهاي اجتماعي (تربيت جمعي كودك)

- كسب مهارتها، بدست آوردن اطلاعات جديد و شناخت تواناييهاي خود (نقر آموزشي بازي)

- رهايي از نگرانيها و فشارهاي محيطي از طريق بروز و بيان عواطف (نقش درماني بازي)

 

4-10-1. سير تكامل بازيها

در سنين آغاز كودكي بازي عبارت از يك سري حركات ساده و اتفاقي مي باشد كه با افزايش سن و رشد ذهني كودك فرآيند آن نيز پيچيده تر مي گردد. بازي با اسباب بازيها از سالهاي نخست كودكي آغاز شده و در 7 و 8 سالگي به اوج محبوبيت خود مي رسد. با ورود كودك به مدرسه گرايش او در مورد بازي به تدريج تغيير مي يابد بطوريكه بازيهاي كودك در سالهاي اول و دوم دبستان از سويي در بردارنده خصوصيات بازيهاي كوكان خردسال بوده و از سويي برخي مشخصات بازيهاي بزرگترها را نيز در خود دارد. كودك در اين دوره ابتدا به بازيهايي كه با فعاليت بدني و خصوصا دويدن همراه است و سپس به ورزشهايي كه قواعد و قوانين مشخصي دارند علاقه مند مي شود. همچنين علاقه به مطالعه، تماشاي تلويزيون و گردآوري مجموعه ها با افزايش سن در كودكان ايجاد شده، گسترش مي يابد. (قرباني ،1390)

4-10-2 .  رابطه افزايش سن و تعداد بازيهاي كودكان

كودك در حدود 9 سالگي هم به بازي با اسباب بازي ها علاقه دارد و هم به بازيهاي نوجوانان مانند واليبال و فوتبال علاقه مند است. كمترين تعدد بازي در سنين 4 تا 6 سالگي و بيشترين آن در سنين 7 تا 9 سالگي قابل مشاهده است. از 9 تا 13 سالگي تعدد بازيها كمتر مي شود كه علل آن كمتر شدن وقت آزاد كودك و نيز افزايش سن اوست كه به او امكان مي دهد تا مدت زمان بيشتري بر يك بازي تمركز داشته باشد.دانلود پايان نامه  مركز درماني و حمايت از كودكان سرطاني بارويكرد معماري سبز

- رابطه افزايش سن و تداوم بازيها:

كودك خردسال بعلت عدم توانايي تمركز بر يك بازي مرتب بازي و اسباب بازي خود را عوض مي كند و لذا مي بايست براي او اساب بازيهاي متنوع و گوناگوني تهيه كرد. در 2 سالگي حد متوسط تمركز كودك بر يك بازي 7 دقيقه و در 5 سالگي 13 دقيقه مي باشد. همچنين از لحاظ ميزان فعاليت بدني كودكان در سنين مختلف نيز مي توان گفت كه كودكان خردسال بيشتر از كودكان بزرگتر و نوجوانان نيروي خود را صرف بازي مي كنند. خردسالان بيشتر به بازيها و ورزشهاي پر جنب و جوش علاقه مندند و علاقه چنداني به بازيهاي كم تحرك دوران نوجواني ندارند. تا سال سوم دبستان علاقه به بازيهاي فعالانه قابل مشاهده است و از سال چهارم به بعد كودكان به تدريج به فعاليتهايي مانند ديدن فيلم، مطالعه كتاب و تماشاي تلويزيون علاقه مند مي شوند.

تاكنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.