مولفههاي برنامه درسي پنهان
1- معماري و كيفيت ساختمان: با توجه به دستاوردهاي مفيد «علم ارتباطات» صاحبنظران اين رشته معتقدند آموزشهاي غير كلامي و رفتار غيربياني بيش از ساير عوامل در انتقال پيام به فراگيران نقش دارند. بر همين اساس او وارد تيهال يكي از صاحبنظران حوزه ارتباطات در نظريه خود به نام زبان «صامت» معتقد است « فضا سخن ميگويد» (نويد، 1373،2) و «زبان حرف ميزند» پس عبارت مراكز آموزشي و عناصر تشكيلدهنده آن مانند رنگ، نور، صدا، تجهيزات حياط، راهروهاي تنگ و طولاني همه و همه اثرات آموزشي و تربيتي دارند. حياط زيبا و سرسبز، نشاط و شادان را به ارمغان آورده، يادگيري را آسان ميكند و برعكس مراكز آموزشي تنگ و كوچك به كلاسهاي كم نور، تخته فرسوده و صندليهاي شكسته رغبت به درس و بحث و يادگيري را شايد براي هميشه از بين ببرد.
2ـ ساختار اجتماعي و اداري: دايرهالمعارف برنامه درسي اشاره شده است كه برنامه درسي رسمي مراكز آموزشي تنها فقط يك بخش از كل سازماندهي مراكز آموزشي است كه بر آموزش اجتماعي فراگيران اثر ميگذارد(لوي[1]،1991، ص 733). آيزنر معتقد است: سيستم پاداش، رفتار متواضعانه را پرورش ميدهد. بعضي تحقيقات جالب دريافتهاند كه پاداش خارجي انتظاراتي در فراگيران ايجاد ميكند كه علاقه آنها را براي فعاليتهاي پاداش داده شده سرد ميكند. سپس اضافه ميكند با اين پاداشها، سيستم پرداخت در مخدرهاي پاداش را به وجود نميآوريم؟ (همان منبع)
3- ارتباط متقابل اعضاء: طرز تلقي و رفتار اعضاي از عوامل بسيار مهم در تشكيل طرز تلقيها ميباشد. اگر اعضا در كلاس درس، آزاد برخورد كند و فرصت كافي و مؤثر در اختيار دانشآموزان قرار دهد تلاش، توانايي و حس اعتماد به نفس را در او تقويت ميكند. اگر اميال و خواستهها و نظرات خود را محور قرار دهد و با رويه سلطهگري برخورد نمايد مانع بروز تواناييها ميشود و در دانشآموزان گرايش سلطهگري به ديگران را پرورش ميدهد. بعلاوه جهتگيري اقتصادي، طبقاتي و فرهنگي اعضا نيز در طراحي و اجراي تدريس و رابطه با دانش آموز مؤثر است. اعضا كه امكانات مادي را ارزش مهم تلقي كند محورمان از امكانات مادي را محرومان از يك ارزش تلقي خواهد كرد و متناسب با آن عمل خواهد نمود (ملكي، 1389).
4- روابط ميان فردي افراد با يكديگر: در درون مراكز آموزش عالي به صورت رسمي يا غيررسمي روابط انساني متعدد شكل ميگيرد و هر كدام آثار تربيتي خاص خود را دارند. يكي از اين گونه روابط، روابط كاركنان و اعضا با دانشجويان و دانشآموزان ميباشد. موضعگيري و طرز تفكر و نگرشهاي افراد و اداره كننده مراكز آموزش در اين زمينه بسيار قابل ملاحظه است. اگر كاركنان برداشتهاي طبقاتي ويژهاي داشته باشند نوع زندگي دانش آموزان در تصميمگيريهاي تربيتي تأثير ميكند. فرزندان طبقهاي كه نزد كاركنان مراكز آموزش عالي اهميت بالاتري دارند از توجهات ويژه برخوردار خواهند شد و دانش آموزان طبقات ديگر از چنين توجهي محروم خواهند ماند.
5- جو اجتماعي: گروههاي مختلف اجتماعي ـ اقتصادي و نگرشهاي متفاوتي كه فرزندان افراد اين گروهها با خود به مدرسه، دبيرستان و دانشگاه ميآورند، از طريق صحبتها و بحثهايي با يكديگر و نحوه برخورد آنها با هم تأثيرات عميق تربيتي را به وجود ميآورد كه در جامعه ما هنوز مطالعه دقيقي در مورد آنها انجام نگرفته است.
6- قوانين و مقررات مدرسه: اين عامل در ايجاد برنامه درسي پنهان بسيار موثر است. زيرا در مدرسه براي اداره امور مختلف مانند كلاسبندي، گروهبندي دانشآموزان، روشهاي ارزشيابي(نوع آزمون، امتيازات، موفقيت در آزمون و...) مسائل انضباطي، روشهاي تشويق و تنبيه، فعاليتهاي فردي و گروهي دانشآموزان يا عدم مشاركت آنان در اداره امور مدرسه و عوامل مشابه مقرراتي وضع ميشود. كه هر يك از اين قوانين و مقررات در شخصيت دانشآموز تاثير ميگذارد. به عنوان مثال، روش ارزشيابي در واكنش معلم نسبت به آثار و نتايج ارزشيابيها، يكي از عوامل است. اگر معلم دانش آموز ضعيف را مورد تحقير و سرزنش قرار دهد طرز تلقي و نگرش منفي را در او تقويت ميكند. و دانش آموز اعتماد خود را به تواناييها و جبران شكستها از دست ميدهد. اين تصورات منفي بخشي از برنامه درسي پنهان است. نوع فعاليت يادگيري(فردي يا جمعي) در آثار و نتايج فعاليتها موثر است. دانشآموزاني كه به طور گروهي و جمعي فعاليت ميكنند به صلاحيتها و تواناييهايي دست مييابند كه در شكل فردي فعاليتها هرگز حاصل نميشوند.
[1] -Lewy