دوشنبه ۲۰ فروردین ۰۳

دانلود مقالات پايان نامه

پايان نامه آماده: تاثير مديريت سرمايه در گردش بر عملكرد شركتها در بورس

۱۰۷ بازديد

مفهوم سود از ديدگاه ساختاري:

در اين ديدگاه، عرف، سنت و مقررات، اموري معقول، منطقي و با هم سازگار به شمار ميآيند كه بر پايه مفروضات، مفاهيم و اصولي كه حسابداران در عمل به آنها رسيده و ارائه كردهاند قرار ميگيرند. ولي، مفاهيم يا اصولي مانند تحقق بخشيدن به يك رويداد مالي، تطابق، روش تعهدي و روشهاي تخصيص هزينهها را ميتوان فقط از ديدگاه مقررات خاص تعريف كرد، زيرا نميتوان نسخه دومي از آنها را در دنياي واقعي مشاهده نمود.( پارسائيان به نقل از هندريكسن، 1385؛380)

 

2-6-1-2 مفهوم سود از ديدگاه تفسيري:

در اين ديدگاه براي ارائه تعريفي از سود بر دو مفهوم اقتصادي تغيير ميزان رفاه و حداكثرسازي سود تكيه ميشود.

هيئت استانداردهاي حسابداري مالي نيز به صورت تلويحي به اين دو مفهوم در قالب «حفظ سرمايه» و « به حداكثر رساندن سود» اشاره كرده است. حفظ سرمايه يكي از اصليترين مفاهيم سود است، زيرا اين مفهوم بر پايهي تئوري اقتصادي قرار دارد.اين ديدگاه مبتني بر تغييرات ارزش فعلي وجوه نقد مورد انتظار است؛ ولي قيمت فعلي بازار و گزينههاي مشابه را نيز ميتوان از اين  ديدگاه توجيه كرد و مدعي شد كه اقلام مزبور ميتوانند جايگزين مناسبي براي ارزش جاري باشند (پارسائيان به نقل از هندريكسن،1385؛342)

 

 

2-6-1-3 مفهوم سود از ديدگاه رفتاري

(عملگرايي): اين مفهوم مواردي نظير فرآيندهاي تصميمگيري سرمايهگذاران و بستانكاران، واكنشهاي قيمت اوراق بهادار در برابر گزارش دهي سود، تصميمات مديريت در مورد هزينه سرمايه و واكنش مديران و حسابداران در برابر بازخورد اطلاعات را در بر ميگيرد. يكي از ويژگيهاي رفتاري اين است كه ميتوان سودهاي آتي را پيشبيني نمود. اگر ساير عوامل تأثيرگذار با دقت كامل در نظر گرفته شوند، ميتوان با استفاده از سودهاي خالص چند دوره، عمليات آينده شركت را پيشبيني كرد (پارسائيان به نقل از هندريكسن،1385؛342)

با اين وصف، همهي مفاهيم سود از جنبههاي عملي و نظري نميتواند در ارائه اطلاعات اثرگذار بر سرمايهگذاران و ديگران معقول باشد. به عبارت ديگر، از ديدگاه دنياي واقعي فاقد تفسير لازم هستند و يا نميتوانند بر تصميمات سرمايهگذاران و ديگران اثرگذار باشند. زيرا فاقد هر گونه ويژگي رفتاري هستند.

 

2-6-2 سود حسابداري و نحوه محاسبه آن

سود حسابداري كه با استفاده از سيستم تعهدي تهيه ميشود، از نظر بسياري از استفاده كنندگان صورتهاي مالي، ابزاري براي سنجش عملكرد شركت محسوب ميشود. منظور از سنجش عملكرد شركتها، ارزيابي كلي وضعيت مالي و نتايج عمليات به منظور اخذ تصميمات منطقي است. به عنوان مثال، سود حسابداري ميتواند مبناي اعتباردهي بانكها به شركت و يا  از شرايط ورود به بورس اوراق بهادار قرار گيرد.

هيأت استانداردهاي حسابداري مالي[1]، در بيانيه شماره 6 مفاهيم حسابداري مالي، استفاده از روش تعهدي در حسابداري را الزامي نموده است. بر اين اساس، انعكاس آثار معاملات و رويدادهاي شركت لزوماً به معناي ورود و خروج وجه نقد نيست. به عبارت ديگر، در روش تعهدي، اصولي نظير «تحقق» و «تطابق» به منظور انعكاس درآمدها و هزينهها و محاسبه سود حسابداري مورد استفاده قرار ميگيرد. در نهايت، موفقيت يك شركت به توانايي آن در ايجاد جريانهاي نقدي بستگي دارد(هيئت استانداردهاي حسابداري مالي، 1985 )

از ديدگاه حسابداري به دليل ابهامات موجود در مورد ميزان جريانهاي نقدي آتي و عدم دسترسي به نرخ تنزيل مناسب، سرمايه بر مبناي خالص داراييهاي مؤسسه مالي اندازهگيري ميگردد. به عبارتي ديگر سود در حسابداري ناشي از تفاوت بين سرمايه واحد تجاري در آغاز و پايان دوره  مالي است. در اين مفهوم سرمايه معادل خالص داراييها بوده و اندازهگيري سود تحت تأثير مباني اندازهگيري داراييها و بدهيها قرار ميگيرد. در حسابداري جهت تعيين سود، روشهاي مختلفي همچون حسابداري تعهدي، حسابداري نقدي، حسابداري نيمه تعهدي، تعهدي تعديل شده و نقدي تعديل شده به كار ميرود. بديهي است استفاده از روشهاي فوق سود و زياني متفاوت ارائه خواهد داد به همين دليل طبق اصل تطابق، حسابداران براي شناخت هزينهها از رويكرد «بگذار هزينهها از درآمدها تبعيت كنند» پيروي مينمايند. مطابق اين اصل هزينههاي يك دوره از درآمدهاي همان دوره كسر ميگردند تا عملكردي واقعي از نتيجه كار منعكس گردد. از ديدگاه نظري روش صحيح حسابداري براي شناسايي درآمد بايد به گونهاي باشد كه اولاً آن درآمد تحقق يابد يا قابل تحقق باشد و ثانياً آن درآمد تحصيل گردد. مطابق اين ديدگاه چنانچه يكي از شرايط فوق به وقوع پيوندد ميتوان درآمد را شناسايي نمود (تيموري،1380).

 

2-6-3 سود اقتصادي و نحوه محاسبه آن

تعريف مفهوم اقتصادي سود عموماً به اقتصادداناني همچون هيكس (1939) نسبت داده ميشود: «هدف محاسبه سود در امور خاص اين است كه به مردم نشان دهيم چه مقدار آنها ميتوانند مصرف كنند بدون آن كه نيازمند شوند. به نظر ميرسد سود يك فرد به عنوان حداكثر مقداري است كه فرد ميتواند در طول هفته مصرف كند و همچنان در پايان هفته به خوبي اول هفته كه شروع كرده باشد.» اگرچه تعريف هيكس بر سود فردي تأكيد دارد، اما اين مفهوم ميتواند به عنوان مبنايي براي تعيين سود تجاري با عوض كردن واژهي مصرف كردن با توزيع كردن قرار گيرد. بنابراين، سود تجاري تغيير خالص داراييها در نتيجه فعاليتهاي تجاري در طول دورهي حسابداري خواهد بود. به عبارت ديگر، سود تجاري تغيير خالص داراييها به استثناي سرمايهگذاريهاي مالكان و توزيع سود بين آنها است. لازم به ذكر است كه اين مفهوم تعيين سود از سوي حسابداران با عنوان حفظ سرمايه نام گرفته است (باركر[2]، 2008؛7).

به منظور بررسي مفهوم سود اقتصادي و نحوهي محاسبهي آن ابتدا دو جزء اساسي در اين تعريف يعني كميابي و هزينه فرصت تشريح مي شود.

كميابي:[3] سادهترين و جامعترين تعريف از علم اقتصاد، علم تخصيص بهينه منابع كمياب است.كميابي مهمترين موضوع علم اقتصاد است. فقط علم اقتصاد است كه به موضوع كميابي ميپردازد. اگر كميابي نبود علم اقتصاد هم به وجود نميآمد. كميابي به اين معناست كه امكانات محدود در برابر خواستههاي نامحدود قرار دارد. مثلاً  درآمد يك فرد محدود است ولي تمايل به خريد كالاها و خدمات زيادي را دارد، بودجه كشور محدود است ولي نيازها و خواستههاي زيادي در جامعه وجود دارد. به دليل نامحدود بودن خواستههاي بشر و محدوديت امكانات توليدي ناگزير مسأله «انتخاب» مطرح ميشود.

با توجه به محدوديت منابع، انتخاب يك گزينه موجب از دست رفتن گزينههاي ديگر ميشود كه در اقتصاد از آن به «هزينه فرصت» ياد ميشود )منكيو،[4] 2008؛3)

هزينه فرصت:[5] اقتصاددانان به دليل نامحدود بودن نيازهاي بشر و محدوديت منابع، به دنبال بهترين روش براي تخصيص منابع هستند؛ كه اين مهم با «هزينه فرصت» به بهترين وجه تبيين ميشود. هزينه فرصت از جمله مفاهيمي است كه در پروژههاي اقتصادي مطرح ميشود و هدف اصلي از طرح آن نيز بررسي تخصيص بهينه منابع موجود است. پس ميتوان گفت هزينه فرصت يكي از مفاهيم كليدي است كه در نظريهپردازي درباره سرمايهگذاري نقش محوري دارد.

هزينه فرصت كه به آن عباراتي چون هزينه اقتصادي، هزينه واقعي يا قيمت سايهاي نيز اطلاق ميشود، همان هزينهاي است كه براي فرصتهاي از دست رفته پرداخت ميشود، يعني اگر انتخاب اوليه صورت نميگرفت، انتخابهاي ديگري با ارزشهاي متفاوت وجود داشت، كه ميتوانست صورت بگيرد. هزينه فرصت ارتباط تنگاتنگي با فرآيند تصميمگيري و انتخاب دارد. فرد تصميم گيرنده به هنگام تصميمگيري، در ذهن خود فرصتهائي را كه با تصميم خود از دست ميدهد ارزيابي كرده و آنگاه به انتخاب دست ميزند )منكيو،2008؛270)

سود اقتصادي: سود اقتصادي و ارزش فعلي(خالص) دو روي يك سكه هستند كه سود اقتصادي يكي از اجزاي تشكيل دهنده تئوري اقتصادي و ارزش فعلي سنگ بناي اقتصاد مالي ميباشد. سود اقتصادي از زمان مارشال[6] (1890)

از جمله مفاهيم اساسي تئوري اقتصادي بوده است. سود اقتصادي بيانگر مازاد سود حاصل از يك سرمايهگذاري است كه بيشتر از ميزان سود بهترين جايگزين از دست رفته است (رآو،[7] 1992؛87).

به عبارت ديگر، سود اقتصادي حاصل از يك سرمايهگذاري، تفاوت بين سود به دست آمده از سرمايهگذاري انجام شده و سود بهترين گزينه از دست رفته است كه از آن به هزينه فرصت ياد ميشود. از سود اقتصادي به تعابير مختلفي همچون « سود مازاد قابل تحقق[8]»، «درآمد مازاد[9]»، «سود غيرعادي[10]» ، «سود فوقالعاده[11]» و «سود باقيمانده[12]» ياد شده است. همچنين عناوين ديگري مثل «ارزش افزوده اقتصادي[13]» ، « ارزش افزوده نقدي[14]» ، و « ارزش افزوده سهامداران[15]» نيز در معناي سود اقتصادي به كار رفته است )مگني[16] 2007؛ 165)

دانلود پايان نامه ارشد :

بررسي تاثير مديريت سرمايه در گردش بر عملكرد شركتها در بورس اوراق بهادار تهران

دانلود مقاله :

تحليلهاي جريان نقدي تنزيل شده از قرن هجدهم شناخته و به كار گرفته شده است. ارزش فعلي خالص، تابعي از نرخ تنزيل است. اين نرخ را ميتوان بر مبناي «مدل قيمتگذاري داراييهاي سرمايهاي[17] «به دست آورد. مفهوم سود اقتصادي و ارزش فعلي خالص يكي است و اغلب سود اقتصادي در قالب عبارت ارزش فعلي پنهان ميشود. بنابراين، حداكثرسازي سود اقتصادي همان حداكثرسازي ارزش فعلي بوده و تمام سعي و تلاش بنگاهها صرف حداكثرسازي ارزش فعلي جريان نقدي خالص ميشود. همچنين قانون ارزش فعلي خالص مبناي تئوري نئوكلاسيكي سرمايهگذاري را تشكيل ميدهد (ديكسي و پينديك[18] ، 1994؛5)

[1]- Financial Accounting Stand- ards Board

[2]- Barker

[3]- Scarcity

[4]-  Mankiw

[5]- Opportunity *** t

[6]-Mardhall

[7]- Rao

[8] - excess eralizable profit

[9]- excess income

[10]- abnormal earnings

[11]- supernormal profit

[12]- residual income

[13]- economic value added

[14]- cash value added

[15]- shareholders value added

[16]- Magni

[17]- Capital Asset Pricing Model

[18]- Dixi and Pindyk

تاكنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.