نوشته ها و ادبيات شامل مباحثه و منازعه فراوان و قابل توجهي بر روي معناي كلمه "فناوري" است. مفاهيم و معاني پيشين فناوري بر روي بعضي از جنبه ها و فناوري به قيمت در نظر نگرفتن ابعاد ديگر آن تاكيد نموده است .(ارليكوفسكي[1]،1992)
تعدادي از جريان هاي تحقيقي بر فناوري به عنوان سخت افزار تاكيد نموده اند . به عبارت ديگر تجهيزات ،ماشين ها و ابزاري كه انسان در فعاليت هاي توليدي به كار مي برد.(بارني[2]،1986)از ديدگاه سخت افزاري فناوري يك متغير معنادار است كه تنها در سازمان هايي به كار مي رود كه از تجهيزات در فعاليت هاي تجاريشان استفاده مي كنند.
امروزه مفهوم فناوري گسترده تر شده و به سمت فناوري هاي اجتماعي پيش رفته است كه شامل فعاليت هاي كلي ،تكنيك ها و دانشي مي شود كه انسان در فعاليت هاي توليدي از آنها استفاده مي كندو بهره مي جويد. (ايولند[3]،1986)
اقتصاددانان(منزفليد[4]،1968)فناوري را به عنوان عاملي در نظر مي گيرند كه عملكرد توليد شركت را تغيير مي دهدو به عنوان ذخيره و انباري از اطلاعات و دانش مرتبط ،عمل مي كند كه به تكنيك و روش اجازه بروز مي دهد. بر اساس اين مسير منطقي كاپون و گلازر[5](1987) فناوري را به عنوان دانش فني به حساب مي آورند كه براي توليد و يا فروش يك محصول يا خدمت مورد نياز مي باشد و در اين راستا آنها سه منبع دانش را شناسايي مي كنند :
1)فناوري توليد(مجموعه اي از ايده ها كه در محصول مجسّم مي شود)،
2)فناوري فرآيند(مجموعه اي از ايده ها كه در ساخت محصول به كار مي رود ويا گام ها و مرا حل ضروري براي تركيب مواد جديد و توليد محصول پاياني) ،
3)فناوري مديريت(مجموعه اي از روندها و مراحل مديريت كه با فروش محصول و رسيدگي به واحد تجاري همراه مي باشد).
اين تعريف، فناوري را از محصولات جديد صرف ،تمايز مي بخشد . محصولات، نشانه و مظهر فناوري هستند .جان و همكاران[6](1999)،فناوري را به عنوان يك دانش عملي و يا "دانش فنّي" تعريف نموده اند،كه براي اهداف مفيد به كار مي رود. ما به دنبال يك مفهوم گسترده از فناوري بوديم كه بتواند شامل دانش ،به همراه ابزار و تكنيك هاي فناوري باشد .بنابراين ما از تعريف فناوري كه توسط كاپون و گلازر[7](1987)ارائه شده است استفاده مي كنيم. به عبارت ديگر فناوري يك دانش فني است كه در يك تكنيك،محصول و يا روند تجاري يك شركت وجود دارد.بنابراين تعريف ما از فناوري بيان مي كند كه فناوري اين قدرت را دارد كه روندها و محصولات و خدمات تجاري شركت را تغيير دهد.فناوري اطلاعات نيز بخشي از فناوري است كه به توضيح مختصري در مورد آن مي پردازيم.
2-2-1) فناوري اطلاعات
به طور كلي جهان از نيمه دوم قرن بيستم وارد عصر تازه اي شد.تحولات پرشتاب علمي و فناوري در زمينه ترازيستورها،موتور محرك اين تحول بوده است.ابتدا با ورود رايانه به بازار و در ادامه با تحول در حوزه اطلاعات و ارتباطات،رايانه ها به فناوري هاي ارتباطي ـ تلفن وتلويزيون ـ پيوستند و انقلاب "فناوري اطلاعات و ارتباطات"به وقوع پيوست.اجزاي فناوري اطلاعات و ارتباطات،ايده ها،مشخصات استاندارد،پروتكل،زبان هاي برنامه نويسي ونرم افزارها،صفحات وب،اتاق هاي گفت و گو،نامه وب،فايل هاي فشرده،حراج ها و معاملات برخط،پول الكترونيكي،دولت الكترونيكي و... از اين قبيل هستند.نكته مهم اين است كه تمام اين ها از چند ابزار و پروتكل اصلي به وجود مي آيندكه غايت آنها، نوآوري تركيبي" اينترنت" مي باشد.اين جريان فناوري در فرآيندهاي مختلف اقتصادي مؤثر است.در طرف عرضه اقتصاد و در كنار عوامل مكمل زير ساختي ،منجر به تعميق سرمايه،سازماندهي مجدد فرآيندهاي اقتصادي شده و در نهايت باعث افزايش رشد اقتصادي و بهره وري عوامل توليد در كشورهاي توسعه يافته و به دنبال آن با اندكي تاخير ،اين تاثير در برخي از كشورهاي در حال توسعه نيز مشاهده گرديد.(نجارزاده و ديگران،1386،ص51)
واژه فناوري اطلاعات از اواخر دهه 1970 براي اشاره به استفاده از كامپيوتر براي كار با اطلاعات ابداع شد.مي توان گفت كه اين فناوري، تمامي گونه هاي كامپيوتر ها،سخت افزار،نرم افزار و همچنين شبكه هاي ارتباط بين دو كامپيوترو ارتباط يك كامپيوتر با يك ابر كامپيوتر و يك سازمان است تا شبكه هاي جهان گستر كه در زمره فناوري اطلاعات به حساب مي آيند.بررسي ها نشان مي دهد درسال 1965 فناوري اطلاعات و ارتباطات حدود 5٪ هزينه هاي سرمايه گذاري شركت ها را به خود اختصاص داده اين رقم در سال 1980 به عنوان 15٪ و در انتهاي 1990 به 50٪ كل سرمايه گذاري شركت ها رسيد.اين رقم حاكي ازاهميت فناوري اطلاعات و ارتباطات در كسب و كار است كه يك مزيت استراتژيك براي شركت ها محسوب مي شود.(شيري،2006)
در عصر فناوري اطلاعات سازمان ها به سازمان هاي الكترونيك تبديل شده اند و كاركنان خارج از فضاي فيزيكي به فعاليت مشغولند.علاوه بر اين تغييرات فناوري، نيروي بي حد و مرز اينترنت باعث شده است كه مشتريان بيش از گذشته به سازمان نزديك شوند. به گفته يكي از مديران شركت مايكرو سافت هر زمان كه احساس شكست كرديد از مشتريان خود سؤال كنيد و همكاري آنها را در پيشبرد اهداف سازمان كمك بگيريد.(فياضي،2007)
در عصر اطلاعات برعكس عصر صنعت كه كارها تكراري بود و حضور فيزيكي كاركنان در محل كار ضروري مي نمود،كارمندان مي توانند كار خود را در هر زمان و مكاني انجام دهند و بخش عمده كار بدون سرپرستي و به عنوان عضوي از يك تيم مديريت به انجام مي رسد.در بعد ساختار فيزيكي،عصر اطلاعات منجر به استقلال كار از فضا و زمان گرديده و در بعد ساختار اجتماعي نيز تحقيقات از گرايش ساختار اجتماعي به سوي ساختار ارگانيك و منعطف حكايت دارد(وارث،1380،ص124)
[1] Orlikowski,W.J
[2] Barney,S.R
[3] Eveland,J.D
[4] Mansfield,E.
[5] Capon,N.&Glazer,R.
[6] John,G
[7] Capon,N.& Glazer,R.a