یکشنبه ۰۶ آبان ۹۷ ۲۲:۳۸ ۱۲۶ بازديد
Skip to content
خريد فايل پايان نامه : حاكميت شركتي برونسازماني (محيطي) – فروش پايان نامه
عبارت برونسازماني به نظامهاي تامين مالي و حاكميت شركتي اشاره دارد. در اين نظامها، شركتهاي بزرگ توسط مديران كنترل ميشوند و تحت مالكيت سهامداران برونسازماني يا سهامداران خصوصي قرار دارند. اين وضعيت منجر به جدايي مالكيت از كنترل (مديريت) ميشود كه توسط برل و مينز[1] (1932) مطرح شد. همانطور كه بعدها جنسن و مكلينگ[2] (1976) در نظريه نمايندگي مطرح كردند، مشكل نمايندگي مرتبط با هزينههاي سنگيني است كه به سهامدار و مدير تحميل ميشود. اگرچه در سيستمهاي برونسازماني، شركتها مستقيما توسط مديران كنترل ميشوند، اما به طور غيرمستقيم نيز تحت كنترل اعضاي برونسازماني قرار دارند. اعضاي مذكور، نهادهاي مالي و همچنين سهامداران خصوصي هستند. در آمريكا و بريتانيا، سرمايهگذاران نهادي بزرگ كه مشخصه نظام برونسازماني هستند، تاثير چشمگيري بر مديران شركتها دارند (حساسيگانه، 1385). در واقع گفته ميشود كه سرمايهگذاران نهادي، اكثريت را دارا بوده و به اين وسيله بر مديريت شركت تاثير خواهند گذاشت و همواره اهداف شركت به سمت تامين منافع سهامداران اكثريت ميل خواهد كرد (بنويدي، 1385). مسئله نمايندگي در اين سيستمها به خوبي مشهود است. جدول زير ويژگيهاي اين دو سيستم را به طور خلاصه نشان ميدهد (سالمون و سالمون، 2004).
جدول (2-2) ويژگيهاي سيستمهاي درونسازماني و برونسازماني
درونسازماني | برونسازماني |
مديريت شركت عمدتا در اختيار سهامدارن درونسازماني بوده و آنها كنترل مديريت را برعهده دارند. | شركتهاي بزرگ تحت كنترل مديران بوده اما مالكيتسهام آن با سهامداران برونسازماني است. |
مرز روشني بين مالكيت و كنترل مشاهده نميشود و مسئله نمايندگي قابلملاحظهاي وجود ندارد. | مرز مالكيت و مديريت روشن است و مسئله نمايندگي اهميت مييابد. |
تملك اجباري[3] ندرتا وجود دارد. | تملكهاي اجباري به عنوان مكانيزم موثر بر مديريت شركت وجود دارد. |
تمركز مالكيت در گروههاي كوچك سهامداران (خانوادههاي موسس، دولت و شركتهايي كه ساختار هرمي دارند) . | مالكيت گسترده است. |
كنترل زياد از جانب گروه كوچكي از سهامداران درونسازماني اعمال ميشود. | كنترل سهامداران محدود است. |
انتقال ثروت از سهامداران اقليت به سهامداران اكثريت واقع ميشود. | انتقال ثروت از سهامداران اقليت به سهامداران اكثريت واقع نميشود. |
در قانون شركتها (تجارت) حمايت كمي از سرمايهگذاران ميشود. | در قانون شركتها (تجارت) حمايت زيادي از سرمايهگذاران ميشود. |
احتمال سوءاستفاده از قدرت توسط اكثريت وجود دارد. | دموكراسي سهامداران حاكم است. |
سهامداران عمده ميخواهند نفوذ بيشتري در
شركتهاي سرمايهپذير داشته باشند. |
از طريق سهامداري نميتوان اعمال نفوذ در شركتهاي سرمايهپذير كرد. |
ذكر اين نكته حائز اهميت است كه امروزه با توجه به موضوع جهاني شدن، اغلب خردهنظامها به سمت نوعي همگرايي در حركتاند و سازمانها و نهادهاي مختلف براي محقق ساختن اين موضوع در تلاشاند. اين واقعيت ميتواند موجب يكسانسازي نسبي در مباني و نگرشهاي حاكميت شركتي در آينده شود (بدري، 1387).
[1]. Berle & Means
[2]. Jensen & Meckling
[3]. Hostile
متن كامل در سايت زير :
دانلود پايان نامه ارشد : پايان نامه بررسي تاثير كفايت حاكميت شركتي بر عملكرد شركتهاي پذيرفته شده در بورس
آموزش ترفندهاي تبليغ در اينترنت | : leento فوكا.