تعريف مزيت رقابتي
مزيت رقابتي طي سالهاي اخير، در مركز بحث استراتژيهاي رقابتي قرارگرفته و بحثهاي زيادي دربارهي آن مطرحشده است. بااينوجود، ارائه يك تعريف دقيق از مزيت رقابتي دشوار ميباشد. ازيكطرف، مزيت رقابتي به معناي بازده بيشازحد معمول تلقي شده و از طرف ديگر، به عملكرد بازار سرمايه و انتظارات مرتبط شده است.با اينوجود،پورتر(١٩٨۵) مزيت رقابتي را در چهارچوب استراتژي رقابتي موردتوجه قرار داده و استراتژي رقابتي را بهعنوان تعيين موقعيت بنگاه در محيط رقابتي قلمداد ميكند.هدف از استراتژي رقابتي، تدبير بازار از طريق درك و پيشبيني عوامل اقتصادي بهويژه رفتار ساير رقباست. استراتژي رقابتي، موجب ميشود بنگاه محصولي را توليد كند كه از سوي رقبا قابلتوليد نيست.به اين ترتيب، استراتژي رقابتي، استراتژياي است براي خلق بازار رقابت ناقص. به عقيدهي پورتر، مزيت رقابتي در مركزيت عملكرد بنگاه رقابتي قرار دارد. وي مطرح ميكند كه مزيت رقابتي ارزشهاي قابلارائه بنگاه براي مشتريان است بهنحويكه ارزشهاي ايجادشده از هزينههاي مشتري بالاتر باشند (Porter, 1985, p 47). هي و ويليام سون[1] (١٩٩١) مزيت رقابتي را تشخيص ظرفيتها و موقعيت بازاري تلقي ميكنند كه موجب برتري بنگاه در مقايسه با رقبايش ميشوند. بهبيانديگر، مزيت رقابتي موقعيت بينظير يك سازمان در برابر رقبايش است كه از طريق الگوي توسعهي منابع، بسط پيدا ميكند. در اين چهارچوب، مزيت رقابتي شامل مواردي است كه يك بنگاه ميتواند انجام دهد ولي بنگاههاي ديگر قادر به انجام آنها نيستند كه خود موجب تقاضاي بيش تر و يا هزينهي كم تر براي آن بنگاه ميشود (Hay & Williamson, 1991, p 57). پيتراف [2](١٩٩٣) مزيت رقابتي را حفظ درآمد بالاتر از حد طبيعي تعريف ميكند (Peteraf, 1993, p 183) و كي[3] (١٩٩٣) بر اين باور است كه مزيت رقابتي بنگاه؛ ظرفيتهاي اختصاصي و ممتاز آن ميباشد و اين ظرفيتها ناشي از رفتارهايي است كه ساير بنگاهها فاقد آن هستند (Kay, 1993, p 49). بسكانو و همكارانش[4] (٢٠٠٠) بر اين باورند، درصورتيكه بنگاه در مقايسه با متوسط نرخ سود اقتصادي، به نرخ بالاتري در بازار يكسان دست يابد، داراي مزيت رقابتي است(Besanko et al, 2000, p 61) و سالونر و همكارانش [5](٢٠٠١) نيز بيان نمودهاند كه مزيت رقابتي عمدتاً به اين معناست كه بنگاه ميتواند خدمات يا كالاهايي را توليد كند كه مشتريان آنها را باارزشتر از كالاها يا خدمات توليدشده ساير رقبا تلقي نمايند(Saloner et al, 2001, p 34). از طرف ديگر ، بارني [6](٢٠٠٢) بر اين باور است كه بنگاه هنگامي مزيت رقابتي را تجربه ميكند كه فعاليتهاي آن در صنعت يا بازار، ارزش اقتصادي ايجاد كند و تعداد كمي از بنگاهها مشغول فعاليتهاي مشابه باشند. بارني مزيت رقابتي را به عملكرد بنگاه ارتباط ميدهد و مطرح ميكند كه بنگاه هنگامي عملكرد بالاتر از حد طبيعي را مشاهده ميكند كه ارزش بيشتري نسبت به ارزش انتظاري منابع در اختيار، ايجاد كند (Barney, 2002, p 54)؛ اما باوجود تمام تعاريف ارائهشده،رايجترين تعريف مزيت رقابتي در حوزه استراتژي رقابت و در چهارچوب خلق ارزش، هر آنچه موجب شود درآمد بيش از هزينه افزايش يابد تجلي پيدا ميكند(Rumelt, 2003, p 3).
[1] - Micheal H ay & Peter Williamson
[2] - Margaret Peteraf
[3] - John Kay
[4] - Besanko David & David Dranove & Mark Shanley
[5] - Garth Saloner & Andrea Shepard & Joel Podolny
[6]- Jay Barney