سه شنبه ۰۹ اردیبهشت ۰۴

دانلود مقالات پايان نامه

رويكردهاي شناختي نسبت به انگيزش

۱۲۴ بازديد

رويكردهاي شناختي نسبت به انگيزش»

نظر به اين كه رويكرد انساني نسبت به انگيزش كل نگر است (يعني آن تلاشهاي براي تبين تجربه انساني به طور كامل است) رويكرد شناختي به ويژه روي جنبه تجربه انساني: كه چطور فكر مي كنيم تمركز دارد.

روانشناسان ورزش اين مورد به دو جنبه: اسناد و خودباوري علاقه‌مند شده اند.

اسناد

به دليل اين كه بشر مشتاق درك جهان پيرامون خودش است، گرايشهاي براي ساختن اسنادهايي راجع به دلايل رويدادها و رفتارها دارد. اين بدان معناست كه ما راجع به اين كه چرا چيزي اتفاق افتاد يا چرا كسي به شيوه خاصي رفتار يا عمل كرد، نتيجه گيري مي كنيم. ما خواه اسنادي براي رسيدن به نتايج صحيح داشته باشيم يا نداشته باشيم راجع به رفتار خودمان و رفتار آنهايي كه در پيرامون ما هستند، اسنادهاي مي‌سازيم. در اين فصل ما به طور خاص به اسنادهاي كه راجع به خودمان مي‌سازيم خواهيم پرداخت.

اسنادهاي دروني و بيروني

عموماً ما مي توانيم دو نوع اسناد را بسازيم: دروني و بيروني. اسنادهاي دروني مسووليت رفتار يا عملكرد را به شخص نسبت مي دهند، در صورتي كه اسنادهاي بيروني دلايل را به موقعيت نسبت مي دهند. نمونه زيرا را ملاحظه كنيد. تيم راگبي كالج بعد از اولين مسابقه با باخت 0-72 تازه به زمين خودي برگشته است. آنها تكليف نامطلوب شرح دادن جريان بازي به ديگران را در پيش داشتند. آنها تعدادي از اسنادهاي دروني و بيروني را براي تبين چرايي چنين باخت بدي ساختند.

بازيكناني كه اسنادهاي دروني را مي پذيرند، خودشان را مقصر مي دانند، اما آنهايي كه اسنادهاي بيروني را مي پذيرند، موقعيت هاي ديگر را مقصر مي دانند. همچنين ما مي توانيم مجسم كنيم كه بعد از يك شكست تحقير آميز اكثريت ما تمايل داريم تا اسنادهاي بيروني را بپذيريم و عوامل ديگر را مقصر بدانيم، در حالي كه بعد از موفقيت اكثريت ما تمايل داريم تا وضعيت دروني را بپذيريم و كسب اعتبار كنيم. اين پديده به عنوان «سوگيري نسبت به خود» معروف است.

اين كه اسنادهاي ما دروني يا بيروني باشد به نظر مي رسد به عزت نفس ما مربوط شود و از اين رو مي تواند بر عملكرد ما موثر باشد. بيدل و هيل (1992) مطالعه‌اي كه در آن 58 دانشجوي دانشگاه براي اولين بار به شمشيربازي مي پرداختند را اجرا كردند. پيامدهاي هر مسابقه به وسيله آزمايندگان دستكاري شد، به طوري كه برخي از شركت كنندگان به طور پيوسته برنده شدند و ديگران پيوسته شكست خوردند. بعد از يك سري مسابقات، اسنادها و حالتهاي هيجاني شركت كنندگان ارزيابي شد. تجزيه و تحليل آماري نتايج نشان داد كه اسنادهاي ساخته شده به وسيله دانش آموزان براي تبين نتايج به شدت با هيجانات تجربه شده آنها خصوصاً در شركت كنندگاني كه پيوسته شكست خورده بودند مرتبط بود. اين نشان مي دهد كه در شكست خوردگان پيش بيني كننده اصلي عزت نفس درك چرايي شكست آنها است.

(جارويس، 1380، ص173)

مدل اسنادوينر

وينر (1974) مدل اسناد به خودي را ارائه داد كه مبتني بر دو عامل است: 1- اسناد دروني يا بيروني 2- اسناد با ثبات و اسناد بي ثبات.

اگر ما به طور پيوسته شكست خورده يا پيوسته موفق باشيم، اسنادهاي ما احتمالاً با ثبات خواهد بود. اين بدان معناست كه احتمالاً پيامد را يا به توانايي يا دشواري تكليف نسبت مي دهيم. به دليل سوگيري به خود، بيشتر احتمال دارد كه ما موفقيت را به توانايي و شكست را به دشواري تكليف نسبت دهيم. اگر نتايج ما تداوم كمتري داشته باشد، احتمالاً آنها را به تلاش يا بخت و اقبال نسبت خواهيم داد. سوگيري به خود وسيله اي است كه ما احتمالاً موفقيت را به تلاش و شكست را به بداقبالي نسبت مي‌دهيم.

در كار كردن با ورزشكاران جهت اصلاح اسنادهايشان، مدل وينر نقطه شروع بسيار خوبي است. ما ممكن است بخواهيم اسنادهاي يك ورزشكار تنبل را به سمت وضعيت دروني بي ثبات تغيير دهيم، به طوري كه آنها تشخيص بدهند كه تلاش بيشتري مورد نياز مي باشد. ما ممكن است همچنين بخاهيم اسنادهاي يك ورزشكار افسرده را با دور كردن از وضعيت دروني با ثبات، تغيير بدهيم، به طوري كه آنها مقصر دانستن فقدان توانايي شان را متوقف بكنند. وقتي كه ما پديده نااميدي آموخته شده را بررسي مي كنيم به اين موضوع بيشتر خواهيم پرداخت. تغيير دادن حالت اسنادي يك ورزشكار آموزش باسازي اسناد ناميده مي شود كه شكلي از شناخت درماني است.

(جارويس، 1380، ص175)

ارزيابي مدل وينر

مدل وينر نقطه شروع عالي را براي آموزش بازسازي اسناد به ما داده است. آن هميشه زمينه اي براي پژوهشهاي معاصر در موضوع اسنادهاي ورزشي فراهم آورده است. به طور روشن هرچند هرگز وينر به اين موضوع اقرار نكرده است اما، توانايي، دشواري تكليف، تلاش و بخت و اقبال صرفاً چهار اسناد ممكن نمي باشند. با اين وجود اسنادهاي (مثل كار تيمي) كه در اين چهارچوب نمي گنجد، وجود دارد.

(جارويس، 1380، ص175)

نااميدي آموخته شده و آموزش باسازي اسناد

در فصل 3 ما پيوندهاي بين تجربيات اوليه و نگرشهاي به ورزش را مورد بحث قرار داديم و نتيجه گرفتيم كه اگر تجربيات اوليه كودكان شكست و تحقير آميز باشد، احتمالاً نگرشهاي مثبتي را نسبت به ورزش كسب نخواهند كرد. اصول مشابه مي‌تواند براي تبين انگيزش نسبت به ادامه وضعيت تحت فشار به كار گرفته شود. سليمكن (1975) فرض كرد كه اگر ما با وجود بهترين تلاش تجربيات اوليه پيوسته همراه با شكست باشد، آنگاه ياد خواهيم گرفت كه هيچ نقطه اي براي ادامه اين تلاشها وجود ندارد. وقتي اين موضوع آموخته شد، آنگاه مايليم تا به شكل نااميدانه به مشكلات پاسخ دهيم. هرچند نااميدي آموخته شده معمولاً از تجربيات اوليه سرچشمه مي گيرد، اما مي تواند در هر زماني اتفاق بيفتد. حتي ورزشكاران نخبه اگر به طور پيوسته با شكست مواجه شوند، ممكن است انگيزه خود را از دست بدهند.

تئوري سليكمن براي چندين حوزه روانشناسي به كار گرفته شده است، كه اكثراً در بررسي پيوندهاي بين تجربه كودكي و افسردگي ناتوان بوده است. با توجه به ورزش، كاربرد عملي آشكاري از تئوري نااميدي آموخته شده وجود دارد. اگر ورزشكاران بتوانند ياد بگيرند با وجود تجربيات شكست اميدوار باشند، آنگاه اين نتيجه حاصل مي‌شود كه با در معرض قرار دادن عمدي آنها با تجربه موفق، قادر به تخفيف دادن نااميدي آموخته شده خواهيم شد. دويك (1975) تخفيف دادن نااميدي آموخته شده را در كودكاني كه به دليل شكست در ورزش دچار افت شده بودند را مورد بررسي قرار داد. در يك وضعيت به كودكان برنامه هاي با هدفهاي قابل دسترس داده شد كه در آن تجربه موفقيت حتمي بود. در وضعيت ديگر كودكان با تكاليف دشواري مواجه بودند، اما وقتي با شكست مواجه مي شدند به آنها آموزش بازسازي اسناد داده مي شد و به آنها آموزش داده مي شد تا عامل ديگري را به جاي توانايي خودشان مقصر بدانند. گروهي كه به آموزش باسازي اسنادي ادامه دادند، بهبودي بيشتر را در انگيزش و عملكرد نسبت به گروه برنامه ريزي شده موفق بروز دادند.

اين نشان مي دهد كه، وقتي نااميدي آموخته شده تثبيت شده باشد، صرف مواجه شدن با تجربيات مثبت تر به آساني اثر آن را تخفيف نمي دهد، بلكه مداخله هاي شناختي مثل آموزش بازسازي اسنادي نيز مورد نياز مي باشد.

تاكنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.