كانون كنترل سلامت
2-28-1.تعريف كانون كنترل سلامت
تصور نادرستي كه در مورد كانون كنترل در مطالعات قبلي بيان شده،اين فرضيه است كه اين متغير يك سازه شخصيتي است. اين ميتواند ناشي از مفهوم درونگرايي-برونگرايي[2]،يك سازه شخصيتي با توصيفات مشابه باشد. نظريه پردازان رفتار بهداشتي تلاش ميكنند تا توضيح دهند كه چگونه و چرا افراد در رفتارهاي بهداشتي خطرناك درگير ميشوند يا رفتارهاي بهداشتي را بكار ميبرند. (كانر و نورمن،1996،وين استين 1993،به نقل از فولر 2008). عموماً نظريه پردازان رفتارهاي بهداشتي بر اهميت ادراكات افراد به اين صورت كه آيا آنها تحت سلامت خود فرد ميباشد تأكيد ميكنند. تئوري رفتاري آزين (1975،1980) بيان ميكند كه كنترل رفتاري ادراك شده يكي از سه متغيري است كه به شدت نيت انجام رفتار را پيشبيني ميكند. فرضيه ميزان انطباق مدعي است كه كنترل،بخش جدايي ناپذير فرآيندهاي سازگاري با محركهاي تنشزا ميباشد كه بر انتخاب رفتارهاي بهداشتي تأثير ميگذارد. در نهايت و از همه مهمتر راتر (1966) مفهوم كانون كنترل را از نظريه يادگيري اجتماعي خود اقتباس كرده است. كانون كنترل سازه شناخته شدهاي در عرصه روانشناسي اجتماعي-سلامت ميباشد. در آن زمان او دو شكل از كانون كنترل(يعني دروني در برابر بيروني) را كه ميتوانست تصميم فرد براي انجام رفتارها را تحت تأثير قرار دهد،مشخص كرد. راتر كانون كنترل را به عنوان يك صفت شخصيتي مفهومسازي كرد،اين ادعا كه فرد انتظارات كنترل شخصي را از طريق تجارب خويش در گسترهي وسيعي از موقعيتها و بوسيله بزرگسالي كه اين انتظارات را پا بر جا ميكند شكل ميدهد. (استوارت[3]،2006).
راتر (1996) ذكر كرده وقتي تقويتي كه به عنوان پيامد برخي اعمال خود فرد دريافت ميشود بطور كامل بر عمل فرد وابسته نباشد،بخاطر نيروهاي پيچيدهي زيادي كه او را احاطه كردهاند؛در فرهنگ ما،اين به عنوان نتيجه شانس،سرنوشت يا تحت كنترل ديگران به صورت غيرقابل پيشبيني ادراك ميشود. وقتي افراد وقايع را به اين صورت تفسير ميكنند،باور به كنترل بيروني ناميده ميشود. اگر فرد معتقد باشد وقايع تابع رفتار او يا ويژگيهاي نسبتا دائمياش باشند كنترل دروني ناميده ميشود. بطور كلي كانون كنترل سلامت يك سازه روانشناختي مربوط به باورهاي افراد در مورد رفتارهاي مربوط به سلامت ميباشد. اين باورها يا به صورت دروني يا به صورت بيروني تعريف ميشوند. كانون كنترل سلامت دروني به اين باور فرد كه سلامت يا وقايع مربوط به سلامت بر رفتار خود او مشروط است اشاره دارد. كانون كنترل سلامت بيروني اشاره به اين باور افراد دارد كه سلامت يا رخدادهاي مربوط به سلامتي در نتيجه شانس،تحت كنترل افراد قدرتمند و يا اينكه غير قابل پيشبيني است. (مييرز،2002).
كانون كنترل سلامت در ابتدا توسط والتسون و همكاران در سال 1976 در تركيب با نظريهي يادگيري اجتماعي راتر(1966) مطرح شده است. در ابتدا،تئوري كانون كنترل سلامت اوليه،كانون كنترل دروني را درجهاي كه فرد معتقد است پيامدها ناشي از فعاليتهاي خود اوست،و كانون كنترل بيروني را اين باور كه پيامدها توسط كسي يا چيزي فراتر از كنترل خود فرد است،توصيف ميكرد. دكتر هانا لوينسون بعدها تك بعدي بودن مقياس كانون كنترل سلامت را مورد انتقاد قرار داد و كانون كنترل افراد قدرتمند و كانون كنترل شانس را براي توضيح بيشتر به كانون كنترل سلامت بيروني اضافه كرد. (فولر[4]،2008).
والتسون و همكاران مقياس كانون كنترل سلامت را به عنوان سنجش تك بعدي اين باور افراد كه سلامتشان توسط رفتارشان تعيين ميشود يا نه مطرح كردند. والتسون در بررسيهاي بعديش بيان كرد كه مقياس كانون كنترل سلامت نشان ميدهد كه رفتارهاي بهداشتي انتخاب شده توسط نمرات كانون كنترل سلامت پيشبيني نميشوند. وي همچنين مشاهده كرد كه نمرات دروني بالا رفتار بهداشتي را در موقعيتيهايي كه تقويت اهميت داشت،پيشبيني ميكرد. والتسون طرفدار شاخص چند بعدي سازه كانون كنترل بود. او نشان داد كه باورهاي بيروني ميتوانند به بيش از دو باور تقسيم شوند: انتظارات شانس از قبيل سرنوشت يا بخت (تصادفي) و كنترل توسط افراد قدرتمندي مثل اعضاي خانواده يا پزشكان. وي معتقد است افرادي كه معتقدند زندگيشان در كنترل افراد قدرتمند است ممكن است تفكر و رفتاري متفاوت از آنهايي كه معتقدند وقايع زندگيشان بطور تصادفي و تنها بخاطر شانس يا سرنوشت است داشته باشند. از اين رو او مقياس كانون كنترل سلامت چند بعدي را طراحي كرد. (والتسون،1998).
- Locus of control
[2]Introversion-exttaversion
[3]Stuwart
[4]. Fuller