سه شنبه ۰۹ اردیبهشت ۰۴

دانلود مقالات پايان نامه

عوامل خانوادگي در بروز اعتياد

۱۱۶ بازديد

عوامل خانوادگي در بروز اعتياد

نقش خانواده به عنوان اصلي­ترين مراكز كنترل رفتاري فرد است،كه گاهي با آسيب پذير شدن خود، عاملي براي گرايش جوانان به اعتياد است. اين محيط در ايران طي چند سال اخير به علت اختلال در روابط والدين با فرزندان از جمله به سبب گرفتاري پدر، مادر ويا اعتياد آنها، متزلزل و ثبات آن با چالش روبه رو شده است. دسترسي آسان به مواد مخدر در ايران عدم يك برنامه مدون و پايدار براي پيشگيري از اعتياد،كمبود امكانات تفريحي ورزشي و سر كوب برخي از خواسته هاي جوانان از جمله علل ذكر شده براي گرايش آنان به استعمال مواد مخدر است. دوستان و محيط نامناسب عامل روي آوري 60درصد افراد به مواد مخدر است و اين عامل خود در بازگشت به اعتياد همچنان پرنگ ترين عامل محسوب مي شود (موسسه پژوهشگران بدون مرز1387). سوء مصرف مواد مخدر و وابستگي به انها صرف نظر از اينكه انرا بيماري يا آسيب رواني يا معضل اجتماعي بدانيم پديده ايست مزمن و عود كننده كه با صدمات جدي جسماني، مالي، خانوادگي و اجتماعي همراه است .مشكل مصرف مواد يكي از مهم ترين معضلات اجتماعي است كه در نتيجه آن رنج و پريشاني در روابط فردي و اجتماعي به وجود مي­آيد.و اثرات منفي بر افراد مي­گذارد و خود شخص مصرف­كننده مشكلات بسيار زيادي اعم از اختلال در روابط و بيكاري و مشكلات قانوني و مالي را تجربه مي­كند. و گذشته از آن تاثير منفي بر خانواده بخصوص بر والدين مي گذارد و باعث تغيير فضاي خانواده مي­گردد.

به نظر مي­رسد دو عامل خانوادگي مؤثر  بر مصرف اوليه مواد عبارت باشند از:

مصرف مداوم مواد بوسيله ديگر اعضاء خانواده، مثلاً احتمال مصرفي شدن كودك و نوجواني كه والدين مصرفي دارد بسيار بالاتر از كودك و نوجواني است كه والدين غير مصرفي دارد.

خانواده­هاي با شرايط مشكل­ساز: عوامل زمينه­ساز منفي كه مصرف مواد را در مدت طولاني­تر پيش­بيني مي­كنند شامل: 1-مصرف مواد در خانه در دوران كودكي 2- فقر زياد در دوران كودكي  3- مشكلات قانوني و زناشويي در خانواده 4- موردبي­توجهي و سوءاستفاده قرار گرفتن در دوران كودكي 5- بيماري جدي روانپزشكي در خانواده.تحقيقات مبتني بر رشد، از رابطه معني­دار بين ارتباطات خواهر و برادري و رفتارهاي ضداجتماعي و مصرف مواد حمايت مي­كند.در اوايل و اواسط كودكي،كودكان بيشتر زمان خود را با خواهر و برادرهاي خود سپري مي­كنند.خواهر و برادرها براي بسياري از امور به يكديگر اعتماد مي­كنند وازحمايت يكديگر براي مشكلات زندگي و مدرسه كمك مي­گيرند.(تويوسكر به نقل از استورمشك[1]،2004) تحقيقات قاطعي مبتني بر رشد وجود دارد كه از اهميت تاثير روابط خواهر-برادري بر ابعاد مختلف رشدي كودك مانند رشد اجتماعي و هيجاني و شناختي حمايت مي­كند.جنبه هايي از روابط خواهر و برادري به طور روشني به عنوان يك عامل خطر براي مصرف مواد شناخته شده است.خواهر و برادرهاي بزرگتر در شروع مصرف مواد در خواهر و برادرهاي كوچكتر خود تاثير گذارند. مطالعاتي كه روابط خواهر و برادري را سنجش كردند به اين يافته رسيده­اند كه خواهر و برادرها نقش مهمي بر بروز رفتارهاي ضد اجتماعي در بزرگسالي دارد.(رووه به نقل ازاستورمشك،2004 ) هنگامي كه هر دو عامل انحراف همسالان و انحراف خواهر و برادر ها در يك مدل الگوبا هم درنظر بگيريم ، تاثير رفتارهاي انحرافي خواهر و برادر ها به عنوان عامل پيش­بيني­گر قوي­تري در مصرف مواد فرد درآينده در نظر گرفته مي­شود . براي اين نتيجه توضيحات مختلفي وجود دارد رفتارهاي انحرافي همسالان اغلباً به صورت ميانجي­گري يا راه انداز بين روابط خواهر و برادري و پيامدهاي ناسازگارانه اين روابط است. در اين الگو يا مدل روابط از درون خانواده به صورت روابط والد – فرزندي و خواهر برادري آغاز مي شود. و سپس در مدرسه روابط همسالان شكل مي­گيرد در اين زمينه رفتار انحرافي خواهر برادرها به عنوان عامل پيش برنده رفتارهاي انحرافي در فرد فرض مي­شود و اين فرد سپس با قرارگرفتن در جمع همسالان ، به مصرف مواد تشويق مي شود در خلاصه بايد گفت رفتارهاي انحراف آميز خواهر برادرها در بين مصرف مواد و رفتارهاي انحرافي همسالان اتصال برقرار مي­كند.(استورمشك،2004)

تحقيقات نشان مي دهند كه افراد معتاد بيش از افراد غيرمعتاد به خانواده هاي از هم پاشيده و بي ثبات تعلّق دارند. نوع شغل پدر و مادر، وضعيت مسكن، كثرت يا قلّت اولاد، همسايگان، ساكنان ديگر منزل، ويژگي­هاي اخلاقي پدر و مادر، نحوه رفتار با كودكان، طلاق،  وجود ناپدري و نامادري، تعدد ازدواج، فرهنگ خاص حاكم بر خانواده، ميزان تحصيلات والدين، پدرسالاري يا مادرسالاري، وضع اقتصادي خانواده، از هم پاشيدگي وسردي خانواده، جدايي والدين و عدم پيوستگي اعضاي خانواده، و سست بودن اركان خانواده از عوامل مهمي مي­باشند كه زمينه انحراف و كجروي را در فرد ايجاد مي نمايند. و يكي از زمينه هاي اعتياد فرزندان اعتياد پدر، مادر و يا اعضاي خانواده است.

به هم خوردن نظم خانوادگي، سست شدن پايه اين نهاد اساسي، شانه خالي كردن جوانان از قبول مسئوليت ازدواج، منفور شدن مادري، كاهش علاقه پدر و مادر و به ويژه مادر به فرزندان، جانشين شدن هوس هاي سطحي به جاي عشق، و افزايش طلاق، سبب گرديده اند كه در جوامع، نهاد خانواده كاركرد خود را در مورد كنترل آسيب هاي اجتماعي از دست بدهد.(داوري، 1381)

در تحقيق ( مارتين جدرزي[2]،2005)نشان داده شد كه عواملي كه در محيط خانواده سبب بروز اعتياد مي­گردد شامل 1- فضاي خانواده و انسجام ارتباطات خانوادگي 2- احساس شادي و لذت در خانواده  3- ساختار قدرت در خانواده 4-مصرف الكل و مواد در خانواده است. در اين تحقيق نشان داده شد كه در خانوادهايي كه گرما و عشق وجود دارد، فرزندان كمتربه سمت مصرف مواد كشيده مي­شوند و اعتياد به مواد اغلب نشأت گرفته از خانواه هايي است كه خصومت و سوءنيت وجود دارد.در خانواده هايي كه  مصرف وجود داشت ساختار قدرت در خانواده با آمار بالاتري (4/54%)در دست مادر بود و در (6/23%) عامل نفوذ و قدرت در اين خانواده ها، پدر بود.

[1] .E,Stormshak

[2] .M,jedrze

تاكنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.