سه شنبه ۰۹ اردیبهشت ۰۴

دانلود مقالات پايان نامه

شايستگي هاي نيروي انساني در اقتصاد دانش محور 

۱۲۵ بازديد

- شايستگي هاي نيروي انساني در اقتصاد دانش محور 

تغييرات در اقتصاد مبتني بر دانش آنقدر سريع صـورت مي گيرد كه كـاركـنان، پيـوسته نـياز بـه كسب شايستگي هاي جديد دارند. سازمان ها ديگر، افراد جديد فارغ التحصيل شده و يا داوطلبان بازار كار را به عنوان منبع اصلي مهارت نمي دانند. در عوض، آنها براي كاركناني ارزش قائلند، كه دائماً شايستگي هاي خود را با دانش روز مطابقت مي دهند. در كشورهاي صنعتي، صنايع مبتني بر دانش به سرعت در حال توسعه مي باشد و تقاضاهاي بازار كار نيز متناسب با آن در حال تغيير است. در اين كشورها، فن آوري جديد معرفي، و نياز به كاركنان متبحر، به خصوص آشنا به اطلاعات و فن آوري ارتباطات بيشتر شده است.

در نتيجه اين عوامل باعث شده تا موفقيت در اقتصاد دانش محور مستلزم مهارت داشتن در مجموعه اي از دانشهاي و مهارتهاي جديد است. مهارت هاي همچون داشتن سواد، دانستن و تسلط به زبان خارجه (تسلط به يك زبان بين المللي)، رياضيات، مهارت هاي علمي و توانايي استفاده از فن آوري ارتباطات و اطلاعات. كاركنان بايد قادر به استفاده كارآمد از اين مهارت ها باشند و به طور خودكار و متفكرانه از آنها استفاده كنند. علاوه بر اين، از نظر اجتماعي با افراد نامتجانس كار كرده و از توانايي هاي خود استفاده كنند (بانك جهاني، 2003).

بانك جهاني در فـهرستي، شـايستگي مطرح در اقتصاد دانش محور را در سه طبقه شايستگي هاي فني، شايستگي هاي مبتني بر روش شناسي و شايستگي هاي بين فردي جاي داده است. مهارت هاي فني شامل: سواد، زبان خارجي، رياضيات، علم، حل مسئله و مهارت هاي تحليلي است. مهارت هاي بين فردي شامل كار گروهي، رهبري و مهارت هاي ارتباطي مي شود. همچنين مهارت هاي مبتني بر روش شناسي، هر فرد را ملزم مي كند تا شيوه اي خاص براي يادگيري داشته باشد، تا بتواند يادگيري مادام العمر را دنبال كرده، و با روبه رو شدن با خطرات و تغييرات، به روش مناسب عمل كند (بانك جهاني، 2003).

علاوه بر موارد بالا، بانك جهاني مـواردي ديـگري از شـايستگي هاي مورد نياز اقتصاد دانش محور را به شرح ذيل بر مي شمارد:

  • خود مختارانه عمل كردن: پرورش و به كارگيري منطق و درايت خود، توانايي انتخاب و عمل در زمينه و يا شرايط گسترده و پيچيده، علاقه و اميد به آينده، آگاهي از محيط اطراف، آداب معاشرت صحيح با افراد اجتماع، آگاهي داشتـن از حـقـوق و مـسؤليت ها، تنظـيم طـرحي بـراي زندگي و به اجـرا در آوردن آن، طرح ريزي و عمل به برنامه ها و پروژه هاي شخصي.
  • استفاده تعاملي از ابزار: استفاده از ابزار، به عنوان وسيله هـايي بـراي ارتباط فـعـال، آگـاهي يافتن و واكنش نشان دادن به توانائي هاي بالقوه ابزارهاي جديد، توانايي به كارگيري زبان، كتاب درسي، نمادها، اطلاعات و دانش، و استفاده از فن آوري ها به طرز تعاملي براي تحقق بخشيدن به اهداف.
  • كار كردن با گروه هايي كه از نظر اجتماعي نامتناجس مي باشند. قابليت ارتباطي كارآمد با افراد با سوابق و شرايط زندگي متنوع، شناسائي اعتقادات ريشه دار اجتماعي آن ها، ايجاد سرمايه اجتماعي و توانايي ارتباط خوب با ديگران، همكاري، توانايي اداره كردن امور و حل كشمكش ها (ريچن و سالگانيك، 2001).

سطح دانش و مهارتهاي نيروي كار، انعطاف پذيري آنها، توانايي نيروي كار براي كار در تيم ها همگي اشاره به ويژگيهاي نيروي كار در اقتـصاد دانش مـحـور دارد. در واقع در بازار كـار اقتصاد دانـش مـحور به كارگران داراي شايستگي هاي عمومي در اداره دانش قالب ريزي شده اولويت مي دهد كه اين مي تواند اثرات منفي براي كارگران داراي مهارت كم داشته باشد (دانايي فرد، 1388).

تاكنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.