دوشنبه ۰۸ اردیبهشت ۰۴

دانلود مقالات پايان نامه

آموزش كامل فن بيان ، مذاكره، آداب معاشرت و سخنراني

۱۲۹ بازديد

نقشه ذهني چيه؟
نقشه ذهني (Mind Map) طبق كاركرد مغز طراحي شده و به خاطر همين درك اون واسه ما بسيار ساده تره.
نقشه ذهني چيزي مثل به درختچه حافظهه و به ما كمك مي كنه كه بتونيم موضوعات رو دسته بندي كنيم و از موضوع كلي تر به موضوع جزئي تر برسيم.

علاوه بر اين، نقشه ذهني در خلاصه نويسي مطالب، يادداشت كردن ايده ها و درك بهتر اون به ما كمك مي كنه.

خصوصيات نقشه ذهني در سخنراني
يه نقشه ذهني واسه اينكه درك بهتر و تند تري رو واسه ما بسازه بايد يه سري خصوصيات داشته باشه كه اونو با هم بررسي مي كنيم.

رنگ
به كار گيري رنگاي جور واجور واسه هر شاخه اصلي به ما كمك مي كنه تا تند تر موضوعات رو از هم ديگه جدا كنيم و تو يه نگاه بتونيم به موضوع مورد نظر دسترسي داشته باشيم.
هم اينكه وقتي ما از رنگاي جور واجور در نقشه ذهني سخنراني خودمون به كار گيري كنيم، درك مغز نسبت به دريافت اون اطلاعات بهتر هستش.

به كار گيري بُعد در نقشه ذهني سخنراني
در نقشه ذهني سخنراني ما ميتونيم به تصاوير و يا متنايي كه داريم بُعد بديم.
بُعد هم يكي از آن موارديه كه ذهن ما مي تونه تند تر اونو درك كنه و يادش باشه.
پس بنا به كاركرد مغز، داشتن بُعد در تصاوير و يا متنا مي تونه بسيار اثر داشته باشه.

تصوير نقشه ذهني در سخنراني
تو يه آزمايش و تحقيقي كه در يكي از دانشگاهاي معتبر جهان انجام شده، محققان به افراد چند تصوير و متن نشون مي دادن و بعد از يه مدت از اونا مي خواستن كه تصاوير و متنا راه به خاطر بيارن،
در اين آزمايش افراد تونستن تعداد عكس بيشتري رو نسب به متن به خاطر بيارن، پس به كار گيري عكسا و يا حتي نقاشيايي كه خودمون كشيديم باعث مي شه كه ما بتونيم موضوعي رو راحت تر به ياد بياريم.
پيشنهاد محققان اينه كه به جاي به كار گيري تصاوير آماده اي كه از اينترنت دريافت مي كنيم، از تصاويري كه خودمون اونا رو كشيده ايم به كار گيري كنيم.
مثلا ميتونيم واسه هر كدوم از موضوعات اصلي يا فرعي يه نقاشي در نظر بگيريم تا وقتي كه به اون نگاه مي كنيم بتونيم تو يه لحظه مواردي كه مربوط به اينه رو به ياد بياريم.
اصلا هم نياز نيس كه يه نقاش حرفه باشيم، چون اين نقشه ذهني واسه ماست و فقط قرار هست كه ما ازش به كار گيري كنيم.
علاوه بر اين وقتي كه ما نقاشي مي كشيم طرف راست مغز ما فعال تر ميشه، به عبارت ديگه، خلاقيت ما بيشتر مي شه، حافظه ما قوي تر مي شه و هم اينكه پيوند طرف راست مغز با طرف چپ مغز ما قوي تر مي شه كه اين موضوع خيلي در كاركردِ بهترِ مغز اثر داره.
پيشنهاد مي كنم كه كشيدن نقاشي واسه نقشه هاي ذهني خودتون رو شروع كنين و بعد از يه مدت مي بينين كه چقدر از اين كار حال مي كنين.

كلمات كليدي
كلمات كليدي نقشه ذهني در سخنراني مي تونن همون موضوعات و پايين موضوعاتي باشن كه مي خوايم ارائه بديم.
بهتره كه از جملات در نقشه ذهني به كار گيري نكنين، چون اگه از جملات به كار گيري كنيم اين اشكالات رو واسه ما همراه داره:
۱- خطي خواني
۲- كوچيك شدن اندازه نوشته
۳- گم كردن خط و جملات

چون در زمان سخنراني، آدرنالين در بدن ما بيشتر ترشح مي شه و به خاطر همين هيجان، مردمك چشمامون گشاد تر مي شه و اين موضوع باعث مي شه كه ما نتونيم نوشته هاي كوچيك رو كه به شكل جمله نوشته شدن ببينيم.
يعني در اين زمان ما دور رو خيلي بهتر از نزديك ميتونيم ببينيم.
پس به كار گيري جملات به خاطر اينكه فونت اون كوچيك مي شه اصلا در نقشه ذهني سخنراني پيشنهاد نمي شه.
به جاي نوشتن جمله بهتره كه از كلمات كليدي به كار گيري كنيم. و بهتره كه اين كلمات كليدي هم داراي بٌعد باشن و يا اينكه توپور (Bold) باشن تا راحت تر ديده شن.

گروه بندي (از كل به جزء)
همونطور كه در اول خدمتتان گفتم، گروه بندي مطالب و از كل به جزء رسيدن جزو يكي از اصول نقشه ذهني در سخنرانيه.
چون كه اگه قرار باشه ما در مورد موضوعي صحبت كنيم و بعد بپريم سر موضوع ديگه و از هر دري يه سخن بگيم اصلا قابل فهم نميشه.
كاركرد مغز ما طوري طراحي شده كه مي تونه از كل به جزء برسه.
مثلا اگه ما بخوايم آدرسي رو پيدا كنيم بايد از كل به جزء برسيم.
مثلا: تهران – بلوار ميرداماد – بعد از مسجد الغدير – پلاك … طبقه … واحد …

پس اگه اين خصوصيات رو در نقشه ذهني رعايت كنيم، ميتونيم يه نقشه ذهني خوب واسه سخنراني خودمون آماده كنيم تا يه صحبت كامل رو ارائه بديم.

اگه بخوايم به اين سئوال كه گفتگو چيه جواب روشن و ساده اي بديم، ميتونيم بگيم كه:

گفتگو به گفتگويي كه بين دو يا چند نفر در مورد موضوع خاصي انجام مي شه مي گن.

گفتگو به انگليسي Negotiation مي شه.

اگه هم دقت كرده باشين ما روزانه با بقيه در حال گفتگو هستيم و داريم تلاش مي كنيم كه يا امتياز بگيريم يا امتيار بديم، در نظر داشته باشين وقتي مي گيم امتياز منظور اين نيس كه بايد پولي رد و بدل شه.

منظور از امتياز مي تونه به شكل مادي، احساسي، الهي، دادن يا گرفتن يه فرصت از شخصي، يا هر چيز ديگه اي كه هدف از گفتگو در اون صحبت هست باشه.

در مذاكرات و مراودات روزمره اي كه با افراد داريم شايد اينكه امتياز بديم يا بگيريم زياد مهم نباشه.

اما زمانيكه در حال صحبتا و مذاكرات جدي تر و حرفه اي تر هستيم، اينكه ما چقدر در گفتگو ميتونيم خوب و حرفه اي عمل كنيم مي تونه روي كيفيت گفتگو ما اثر بذاره و تعيين كننده اين باشه كه ما گفتگو رو بريم يا باختيم، يعني نتيجه اين گفتگو “برد – برد” بوده يا “برد – باخت” يا شايد هم “باخت – برد”

به نظر من داشتن يه فن بيان قوي مي تونه پايه هاي يه گفتگو كننده خوب باشه.

پس داشتن فن بيان خوب مي تونه روي خيلي از مسائل زندگي ما اثرات خوب و مثبتي بذاره.

مذاكرهاي روزمره:
شايد باحال باشه براتون كه بدونين اين موارد هم در زندگي ما يه جور گفتگو حساب ميشه:

چاني زني بر سر قيمت
صحبت در مورد افزايش حقوق در سال جديد
مطرح كردن خواسته هاي خود در خواستگاري
درخواست كردن مرخصي از مدير
درخواست كردن وام از مدير شركت
يا خيلي از موارد ديگه كه ما در روز با اونها سر و كار داريم مي تونه يه جور گفتگو باشه.
گفتگو يا درخواست كردن؟
البته درخواست كردن هم راه و روش خاص خودشو داره كه اگه بتونيم به شكل صحيحي از طرف مقابلمون درخواست كنيم بيشتر بله مي شنوين.

چگونگي جواب به سوالات مخاطبان در سخنراني و پرزنتيشن به احتمال زياد يكي از نگرانياي سخنرانان تازه كاره.
و اگه هم سخنران يا مدرس نخواد اين سئوال رو بپرسه معمولا مخاطبان به اين طرف مي رن كه بخوان از مدرس سوالاتي رو سئوال كنن و به زور يه جلسه سئوال و جواب به وجود مياد.
خيلي از مدرسين و سخنرانان رو مي شناسم كه وقتي به انتهاي جلسه مي رسن صحبت رو جمع بندي مي كنن و تند از كلاس يا سالن بيرون مي شند (به عبارت ديگه از دست مخاطبين در مي رن)
اين اصلا راه حل درستي واسه روبرو شدن نشدن با سئوال مخاطبين نيس و شخص مدرس يا سخنران رو خيلي غيرحرفه اي و يا بهتره بگم ترسو نشون مي ده كه از دست سوالات مخاطبان در مي ره.

اصلا به چه دليل مخاطبين سئوال مي پرسن
به نظر من دليل اينكه مخاطبين از ما سئوال مي پرسن اين هست كه:
۱- واقعا يه سئوال ذهن شون رو مشغول كرده و مي خوان كه با پرسيدن سئوال از ما راه حل و جواب اون سئوال رو پيدا كنن.
اين سوالات، سوالاتي هستن كه هم ما از آن استقبال مي كنيم و هم مخاطبين ديگه، چون كه ممكنه سئوال خيلي از مخاطبين ديگه هم باشه.
اگه سئوال در بخش تخصصي ما بود و جواب اونو مي دونستيم كه چه عالي، اما اگه سئوال در بخش تخصصي ما هست و جواب رو نمي دونيم بايد به مخاطب بگيم كه جواب رو نمي دونيم اما تحقيق مي كنيم و جواب سئوال شما رو در جلسه آينده ميگم يا با هر روش ديگه به سئوال شما جواب ميدم.

۲- ميخوان شخصيت و علم ما رو به رقابت بكشن.
اگه اينطور باشه كه بايد اونو مديريت كنيم، معمولا مخاطبا در اين جور مواقع متوجه مي شن كه طرف مقابل قصدش از پرسيدن سئوال چيه و اينجا ما بايد به شكل قاطعانه برخورد كنيم.
جالبه بدونين كه وقتي با شخص خطاكار به شكل قاطعانه برخورد مي كنيم معمولا مخاطباي ديگه از اين طرز برخورد ما حال مي كنن.

يادم ميآد كه چار يا پنج سال پيش در جايي واسه سخنراني رفته بودم در انتهاي جلسه شخصي دستش رو بلند كرد واسه سئوال كردن.
همينطور كه داشت سوالش رو مي پرسين به طور كامل احساس كردم كه قصد تخريب منو داره و از طرفي هم سوالش هيچ ربطي به مبحث اون كلاس نداشت.
اجازه دادم كه سوالش كامل تموم شد و در آخر بهش گفتم كه سئوال خيلي خوبي پرسيديد اما مربوط به موضوع جلسه ما نيس و از اونجا كه فرصت مون واسه اتمام اين جلسه كم هست در انتهاي اين جلسه باهم صحبت مي كنيم.
اين يه صحبت قاطعانه واسه برخورد كردن با اين فرد بود.
از اونجا كه اون فرد ميخواس منو در بين جمع تخريب كنه و نتونست اين كار رو بكنه در انتهاي جلسه هم واسه صحبت كردن حاضر نشد و رفت.
پس ما ميتونيم در اين جور مواقع به شكل قاطعانه صحبت كنيم و اختيار جلسه رو در دست بگيريم، موقع قاطعانه صحبت كردن نه به طرف مقابل بي احترامي شده و نه ما پايين سئوال مي ريم.

پيش بيني سوالات مربوطه
بديش اينه خيلي از مدرسين و سخنرانا رو مي بينم كه با وجود اينكه هر سري به خاطر يه سري سوالات به رقابت كشيده مي شند بازم دست به هيچ كاري نمي زنن.
اين ربطي به حرفه اي بودن يا نبودن نداره.
اگه سوالي واقعا در بخش تخصصي ما باعث مي شه كه ذهن مخاطب ما رو درگير خودش كنه ما بايد بريم و اين سوالات رو پيدا كنيم و از طرفي هم جواب خوب و واضحي براش پيدا كنيم.
و اگه هم نياز هست كه ما خودمون رو به روز نگه داريم، حتما حتما بايد اين كار رو از راه مطالعه و يا آموزشاي تكميلي انجام بديم.
اين كه هر سري از يه سوارخ گزيده بشيم اصلا باحال نيس و ما به عنوان يه سخنران يا مدرس بايد سوالات احتمالي رو در بخش تخصصي خودمون پيدا كنيم و به آونها جواب واظحي بگيم.
اگه پيدا كردن اين سوالات كمي سخت هست مي تونين از دوستان و هم رشته هايي خودمون كمك بگيريم تا سوالات اين چنيني رو استخراج كنيم.
به شما قول مي دم اگه واسه هر سوالي كه پيدا مي كنين ده تا پونزده دقيقه زمان بزاريد واسه پيدا كردن راه حلش مي تونين اين رقابت رو به يه فرصت واسه خودتون تبديل كنين و ديگه هم از اين حراس نداشته باشين كه اگه ازم فلان سئوال رو سئوال كنن و نتونم جواب بدم چي ميشه.
شايد يه سري سوالات باشه كه ما از اونها متنفر باشيم، به هر حال بايد سراغ اين جور سوالات هم رفت تا خيلي قوي ظاهر بشيم.
پس فقط كمي زمان بزاريد و جواب يه سري سوالات رو واسه خودتون در بيارين. ????
علاوه بر اين ممكن هست كه مخاطبا كاراي عجيب و غريبي انجام بدند. ما حتي مي تونيم پيش بيني اين كاراي عجيب و غريب هم انجام بديم.
البته در بيشتر مواقع ثابت شده، هيچ وقت بدترين چيزي كه فكر مي كنيم، اتفاق نمي افته.
مثلا تا حالا چند بار ديديديا واسه شما اتفاق افتاده كه مخاطبا به سخنران گوجه فرنگي پرت كنن؟ (اينا ساخته ذهن ماست و از طرفي هم توي اين فيلما زياد اين موضوع رو مشاهده كرديم)
به هر حال ما بايد يه سري اتفاقات پيش بيني نشده رو واسه خودمون مشخص كنيم و يه راه حل براش پيدا كنيم.

به جواب دادن تمايل نشون بديم
توي خيلي از كلاسا ديدم كه وقتي مدرس مي چرخ، كسي سوالي نداره؟
همچين با يه اخم و زبون بدن بسته اي مي چرخ كه اگه واقعا كسي سوالي داشته باشه جربزه نكنه سوالش رو بپرسه.
پس اين كه اصلا تمايلي به جواب دادن به سوالات نداشته باشيم اصلا خوب نيس و باعث مي شه كه مخاطب رضايت كافي رو از كلاس نداشته باشه.
ما در وقتي كه مي خوايم اين سئوال رو پرسيم كه كسي سوالي نداره؟
بهتره كه چهرمون يه چهره گشاده و زبون بدني باز داشته باشيم نه اينكه مثل بُرج زهر مار سئوال كنيم كسي سوالي نداره؟
اگه هم واسه تدريس يا سخنراني پشت ميز نشسته ايم خوبه كه از پشت ميز پاشيم و يا از روي سن بياييم پايين و واسه جواب دادن به سوالات خودمون رو آماده كنيم.
اين طرز زبون بدن و رفتار به مخاطب نشون مي ده كه من آماده واسه پاسخگويي هستم.

به سئوال كننده احترام بذاريم
بديش اينه خيلي از مدرسين و سخنرانا رو مي بينم كه به مخاطبين در زمان پرسيدن سوالات (به خاص سوالاتي كه خيلي روشن هست و يا در مورد اون موضوع به طور مفصل در اون جلسه صحبت كردن) بي احترامي مي كنن.
مثلا با اين كار ميخوان به مخاطب بگن كه ما جواب اين سوالي كه پرسيدي رو چند دقيقه قبل داديم و اين تو بودي كه خوب گوش ندادي.
توي اين جور مواقع بهتره كه عالي و روشن به سئوال مخاطبمون جواب بديم و طرف رو پايين سئوال نبريم.
شايد در ظاهر ما طرف مقابل رو با تحقير كردنمون برديم پايين سئوال اما در واقع ما خودمون رو با تحقير كردن طرف مقابل كوچيك مي كنيم.
اين يه اصل هست كه ممكنه مخاطبين تو يه سري زمانا حواسشون از صحبتامون پرت بشه و به يه چيز ديگه فكر كنن و صحبتامون رو در چند لحظه نشنوند.
پس اين كه بخوايم مخاطب رو پايين سئوال ببريم اصلا خوب نيس.

طرح بندي سخنراني
اصلا به چه دليل بايد سخنراني خودمون رو طراحي كنيم؟
طرح بندي و يا طراحي سخنراني واسه اينه كه ما محتواي خودمون رو به طوري منظم و قابل درك ارائه بديم و به قولي صحبتامون يه صحبت بي سروته نشه.
سخنرانان و مدرسين زيادي رو ديدم كه عالي صحبت مي كردن، اما وقتي كه سخنراني شون به پايان مي رسين مخاطبا هيچ چيزي از صحبت هاشون نميفهميدن و در كل يه صحبت بي سروته رو شنيده ان كه هيچ فايده اي براشون نداشته و در آخر نمي دونستن كه بايد چه كاري بكنن.

پس واسه اينكه روش سخنراني خودمون رو به دست بياريم بايد صحبت و سخنراني خودمون رو طراحي كنيم تا يه صحبت منظم بگيم.
به عبارت ديگه بايد شروع، بدنه و پايان رو واسه خودمون مشخص كنيم و اگه لازم بود در آخر سخنراني به مخاطباي خودمون بگيم كه كاري رو بكنن.

يه روش سخنراني عادي
معمولا يه روش سخنراني كه در خيلي از جاها ميبينم به اين صورته كه:

مقدمه يا معرفي
يه معرفي و تعريف كلي از مواردي كه قراره در مورد اون صحبت شه رو ميگن تا مخاطبا با اون موضوع آشنا شن، به عبارت ديگه واسه صحبتايي كه قراره بگن يه مقدمه مي گن تا افراد با اون موضوع آشنا شن تا بتونن اونو بهتر بفهمن.
حالا اين مقدمه يا معرفي مي تونه هر چيزي باشه.
مثلا ميتونيم در مورد اينكه به چه دليل بايد به يه همچين كلاسي بياييد و به چه دليل بايد اين موضوع رو بدونين صحبت كنيم و اهميت اون موضوع رو واسه مخاطب بگيم.
وقتي كه مخاطب بدونه اگه صحبتامون رو گوش نكنه ممكنه موارد مهم و زيادي رو از دست بده خيلي راحت تر ما و صحبتامون رو موردپذيرش قرار ميده.

در خيلي از موارد اگه ما چرايي چيزي رو به افراد بگيم راحت تر اونو قبول مي كنن.

ما در شروع ميتونيم اهميت سيستم سازي رو روي كسب وكارمون بگيم و بگيم اگه سيستم سازي نكنين ممكنه چه مواردي در آينده رخ دهد.

بيان صحبتاي اصلي (بدنه)
حالا بعد از بيان مقدمه و معرفي ميتونيم بريم سروقت صحبتاي اصلي يا (بدنه).
بدنه سخنراني معمولا ۸۰ درصد زمان ما رو در بر ميگيره.
به هرحال صحبت يا مواردي كه قراره آموزش بديم رو در اين قسمت ميگيم.
من هميشه روي ساده سازي محتوايي كه قراره بيان شه تأكيد مي كنم.
هميشه به دانشجويانم مي گم اگه قراره صحبتي رو بگيد بهتره اونو، هم از ديد محتوا و هم از ديد لغات ساده سازي كنين.
اگه صحبتاي مشهورترين سخنرانان ايران و جهان رو بشنوين ميفهميد كه چقدر روان و ساده صحبت مي كنن.
اينكه ما در زمان سخنراني از لغات دهن پُر كن و واژه هاي سخت به كار گيري كنيم اصلا خوب نيس و پيشنهاد نمي كنم، مگه اينكه تموم افراد اون جمع لغات تخصصي، مخفف و سختي كه بيان مي شه رو بدونن و موضوع شما به طور كامل تخصصي باشه.
وقتي كه ما تو يه سخنراني و يا صحبتاي روزمره از كلمات خيلي سخت به كار گيري كنيم، اتفاقي كه ميفته اينه:

صحبتامون واسه بار اول و دوم خوب و جذاب و با كلاسه.
اما واسه دفعات بعدي چون افراد صحبتا و واژه هايي كه به كار مي بريم رو نميفهمند تلاش مي كنن از ما دوري كنن.

پس پيشنهاد اكيد مي كنم تا اونجا كه ممكنه صحبتاي خودمون رو ساده سازي كنيم و از كلمات دهن پُبخش به كار گيري نكنيم.
يه مورد كه در واژه هايي كه به كار مي بريم بايد دقت كنيم اينه كه واژهامون بايد قابل تصوير سازي باشه.
به اين جمله دقت كنين:

يكي از موارد بسيار مهم در كار نصيحت و سخنوري، خاص و خاص جلوه كردن سخنوره.
در اصل تموم تشخص طبق ويژگيه، يعني شما تا وقتي كه ويژگي آفرين نباشين و ويژگيايي در خودتون ايجاد نكنين، تشخص به ارمغان نمياد.
به تمثيل بخوام واسه شما بگم …

در اين جمله از واژه هايي به كار گيري شده كه اصلا توانايي تصوير سازي رو ندارن و يا خيلي سخت و قلمبه سلمبه هستن:

تشخص
ويژگي آفرين
ارمغان
تمثيل
بيان مثال و يا نشون دادن كاراي عملي
در آموزش روش سخنراني و طراحي سخنراني اولين مرحله معرفي و مقدمه بود، دومين مرحله بدنه سخنراني و صحبتامون بود و سومين مرحله كه بيان مثال و يا نشون دادن با كاراي عمليه.

شايد لازم باشه در سخنراني و يا تدريسي كه انجام مي ديم از كاراي عملي واسه بهتر درك كردن آدما به كار گيري كنيم.
هرچقدر مثالامون ساده تر باشه و افراد با اون در روزمره برخورد داشته باشن دركش هم براشون راحت تره.
اصلا اجباري نيس كه ما بدنه صحبت مون رو كامل بگيم و بعد بريم سراغ بيان مثال، ميتونيم مثالاي خودمون رو هم در لابه لاي صحبتا بگيم و يا به شكل عملي كاري رو نشون بديم.

جمع بندي
بعدازاين مرحله ميتونيم صحبتا و مثالايي رو كه گفتيم جمع بندي كنيم و تموم اونو يه بار مرور كنيم.
جمع بندي باعث مي شه كه ما يه مرور كلي روي محتواي كه ارائه شده داشته باشيم.
ما وقتي كل داستان رو يه بار از بالا نگاه كنيم و موضوعاتي كه بيان شده رو يه بار مرور كنيم خيلي راحت تر ميتونيم اونو درك كنيم و ترتيب اونو بفهميم.
پس جمع بندي كردن واسه داشتن يه روش سخنراني مي تونه بسيار به درد بخور باشه.

سئوال و جواب
و همونجوريكه گفتم در خيلي از سخنرانيا و آموزشايي كه مدرسين برگزار مي كنن در آخر جلسه، سئوال و جواب هست.
معمولا واسه يه سري از افراد پرسشايي به وجود مياد كه ممكنه ذهن شون رو درگير كنه و تمايل داشته باشن كه سئوال شون رو مطرح كنن.
پس خوبه كه سخنران و يا مدرس در آخر كلاس يا جلسه به سوالات مخاطبان جواب دهد.

خراب شدن لوازم
شايد خراب شدن لوازم در زمان سخنراني يكي از بدترين اتفاقاتي باشه كه پيش مياد. اما اين موضوع عالي قابل مديريته و شايد خيلي كم واسه شما اين اتفاقات پيش بياد.
مثلا خيلي كم پيش مياد كه لامپ دستگاه ويديو پروژكتور بسوزد (مگه اينكه به خاطر نوسانات برق باشه كه باز اونم راه حل داره و ميتونيم از محافظاي برقي به كار گيري كنيم) چون طول عمر لامپاي ويديو پروژكتور معمولا بالاي ۵۰۰۰ ساعته. پس احتمالش خيلي خيلي كمه كه بخواد در زمان سخنراني با يه همچين مسئله اي روبه رو شيم. اما به هرحال روزي عمر اين دستگاه به سر خواهد.
خراب شدن لپ تاپ هم مي تونه يكي از اين مسائل باشه كه خيلي كم اتفاق مي افته.
يادم مياد كه در زمان دانشگاه يه لپ تاپ خيلي قديمي داشتم كه اصلاحا مي گفتم با زغال كار مي كنه، هميشه منتظر بودم كه منو وسط ارائه ام تنها بزاره و خراب شه.
اما حالا خوبيش اينه تابه حال يه همچين مسئله اي واسه من و خيلي از دوستان من و يا افراد ديگه پيش نيامده.
من رد نمي كنم كه دستگاه هاي الكترونيكي هيچ وقت خراب نمي شن و اصلا نياز به نگراني يا نياز به پيدا كردن راه حل نيس، اتفاقا من پيشنهاد مي كنم كه هميشه واسه دستگاه هايي كه خيلي لازمن يه زاپاس داشته باشيم.
مثلا زاپاس و جانشين لپ تاپ در زمان برگزاري كلاساي خودم، به كار گيري جزوه هاييه كه واسه همه هنرجويان پرينت گرفته شده و يا حتي اگه هم جزوه اي نداشته باشم يه لپ تاپ زاپاس با خودم همراه دارم.
پس تا اونجا كه مي شه واسه يه سري از لوازم زاپاس جفت و جور كنين.

مي دونم شايد جفت و جور يه ويديو پروژكتور كار جوري به صرفه اي نباشه، اما اگه صحبت ما خيلي مهمه و داشتن ويديو پروژكتور هم اهميت بالايي داره حداقلش اينه كه يه دستگاه ديگه واسه زمان سخنراني خودمون اجاره كنيم.
واسه اجاره ويديو پروژكتور هم فقط نيازه كه يه جستجوي ساده در اينترنت انجام بديم.
مثلا در گوگل جستجو كنيم “اجاره ويديو پروژكتور”
پس مي شه گفت با اين شرايط احتمال اينكه دستگاه بخواد سخنراني ما رو پريشون كنه وجود نداره.
به هرحال اگه هركدوم از لوازم ما با مشكل فني روبه رو شد اصلا احتياجي نيس كه دست وپايمان رو گم كنيم.
از شما مي خوام كه خيلي خونسرد به ادامه صحبتاي خودتون ادامه بدين، اگه سيستم صوتي سالن با مسئله اي روبرو شدن شد به مخاطب هاتون نزديك تر شيد و تُن صداي خودتون رو هم زياد كنين و يا در بين صندلي اونا قدم بزنين.

پس اصلا نياز به هول شدن و معذرت خواهي كردن در مورد چيزي كه اتفاق افتاده نيس.
چون با اين كار توجه مخاطب رو به طرف اون مسئله جلب مي كنين و از طرفي هم نبود مديريت بحران خودتون رو به نمايش درخواهيد بياره كه اصلا واسه ما باحال نميشه.

بررسي سالن و لوازم
بررسي سالن و لوازم و به خاص اگه سالن و لوازم قبل از شروع سخنراني يكي از واجبات قبل از شروع سخنرانيه.
به خاص اگه در يا كلاسي كه واسه اولين با در اونجا اجرا داريم مهم بودن اين موضوع چند برابر مي شه.
پيشنهاد من اينه كه دست كم يكي دو روز قبل از شروع سخنراني خودمون سالن رو چك كنيم و لوازم رو كامل امتحان كنيم تا اول اينكه از سالم بودن اونا مطمئن شيم، دوم اينكه اگه قلق خاصي داره اونو كشف كنيم و يا از مسئول سالن سئوال كنيم.

اشتباه تايپي در اسلايد
امكان داره كه اسلايدامون داراي اشتباه تايپي باشه.
قبل اينكه مخاطبان بخوان كه به ما گوشزد كنن بهتره كه خودمون حواسمون رو به اين موضوع جمع كنيم و علاوه بر اينكه خودمون اسلايدا رو چك مي كنيم از يه شخص ديگه هم بخوايم كه اين كار رو واسه ما انجام دهد تا مطمئن باشيم كه هيچ اشتباه تايپي در اسلايد وجود نداره.
دليل اينكه مي گم يه نفر ديگه اين كار رو انجام دهد اينه كه ما چشممون به محتوايي كه تايپ كرديم آشنا شده و عادت كرده و اگه بخوايم اشتباه تايپي خودمون رو كشف كنيم احتمال داره بازم از دستمون در بره.
اما به هرحال اگه به هر دليلي در اسلايد ما هنگام سخنراني اشتباه تايپي وجود داشت و يكي دو نفر از حضار اين مسئله رو يادآوري كردن اصلا نياز نيس كه بهم بريزيم، معذرت خواهي كنيم و يا هزارتا كار اشتباه ديگه انجام بديم.
خيلي قابل احترام و با لحني خوب از آن طرف به خاطر يادآوري كه انجام دادن تشكر مي كنيم و ادامه صحبت مون رو از سر مي گيريم. ????

زنگ خوردن گوشي موبايل حضار
خيلي از مدرسين و سخنرانان رو ديده ام كه خيلي روي اين موضوع حساس هستن و هميشه هم سر كلاس و صحبت هاشون تلفن يكي دو نفر از حضار زنگ مي خوره و شديدا عصباني مي شن.
به هرحال اين موضوع يكي از عوامل و مسائلي هست كه ممكنه صحبت و سخنراني ما رو با مشكل روبه رو كنه.
من خودم معمولا زياد روي اين موضوع حساس نيستم و حالا خوبيش اينه مخاطبان من هم هميشه افراد بافرهنگ و باشخصيتي بودن و در زمان كلاس با گوشي موبايل خودشون صحبت نمي كنن يا اينكه اونو روي حالت بي صدا (Silent) قرار ميدن.
اما اگه به هر دليلي (مثل فراموش كردن قرار دادن روي حالت بي صدا يا داشتن كار واجب) تلفن شون زنگ بخوره و بخوان در كلاس صحبت كنن من چيزي نمي گم.
چون در خيلي از مواقع نگاه افراد ديگه باعث مي شه كه يا به بيرون از كلاس يا سالن واسه صحبت كردن بره و يا اينكه صحبت اش رو خيلي تند تموم مي كنه.
و در موارد زيادي خيلي كمي بوده كه من بخوايم اين موضوع رو به شخصي تذكر بدهم.
پس پيشنهاد من واسه مديريت يه همچين مسئله اي اينه كه اول اينكه اصلا براتون مهم نباشه دوم اينكه اگه اين موضوع از طرف شخص يا اشخاصي تكرار شد خيلي قابل احترام از حضار بخواين كه يا تلفن شون رو روي حالت بي صدا بذارن و يا اينكه واسه صحبت كردن با تلفن به بيرون از كلاس تشريف ببرن.
شايد در جايي نياز به يه صحبت با لحني قاطع باشه و يا شايد هم با يه لحن عادي بيان شه كفايت كنه.

آموزش روش سخنراني و يا بهتره بگم كه آموزش روشاي سخنراني چيزيه كه يه سخنران بايد اونو بدونه و در سخنراني خودش اونو اجرا كنه.
به احتمال خيلي زياد يه روش سخنراني نتونه واسه هر سخنراني اثر داشته باشه و اگه قرار باشه كه همه از يه روش سخنراني در صحبتا و ارائه هايي كه دارن به كار گيري كنن، صحبتا و مواردي كه ميگيم با روش سخنراني كه ما ازش به كار گيري مي كنيم جور درنيآيد.
پس خيلي خوبه كه فقط به يه روش سخنراني اكتفا نكنيم و با الهام گرفتن و ديدن سخنراني افراد ديگه، يه روش سخنراني واسه خودمون بوجود بياريم.
اما چيزي كه هست اينه كه ميتونيم تموم آموزش روش سخنراني رو به مواردي كه در اين نوشته ميگم گسترش بديم و با همين موارد كلي يه سخنراني خوب واسه خودمون طراحي كنيم (البته با كمي خلاقيت)

در رابطه چشمي موثر دقيقا به كجا نگاه كنيم
واسه اين منظور يه اصول ساده هست.
در رابطه چشمي موثر اگه ما صورت طرف مقابل رو با خطاي فرضي از چشما به دهن وصل كنيم يه مثلث ساخته ميشه.
پس ما ميتونيم موقع نگاه كردن به طرف مقابل به اين نقاط نگاه كنيم و البته هم ميتونيم چشم مون رو در زماناي جور واجور در اين نقاط عوض كنيم.

تايم نگاه مستقيم در چشم
تايم نگاه مستقيم در چشم طرف مقابل بستگي به صميميت ما با طرف مقابل داره.
شايد ما با همسرمون يا يكي از اعضاي نزديك خونواده يمان بتونيم چند دقيقه بهم زل بزنيم. اما تايم اين رابطه چشمي با افراد ديگه مثل همكارها و يا مشتريان بايد كمتر باشه.
اما به هر حال ما در گفتگواي روزمره بايد به طرف مقابل به يه اندازه متعادل نگاه كنيم.
نه زيادتر از اندازه رابطه چشمي برقرار كنيم و نه اين رابطه چشمي رو از بقيه بدزديم و به اونا نگاه نكنيم.
پس تايم نگاه مستقيم در چشم طرف مقابل بايد به يه اندازه متعادل باشه.

رابطه چشمي با دختر يا پسر (با جنس مخالف)
رابطه چشمي با دختر يا پسر (منظور اين كه اگه جنس مخالف ما باشن) به دليل حجب و حيا ممكنه كه كمي كمتر از حالت عادي باشه و بخاطر موذب بودن يكي از دو طرف يا دو طرف رابطه چشمي به اندازه خيلي كمتري ايجاد بشه.
دليل اين موضوع به طور كامل مشخصه و اينجا معمولا افراد ميفهمن كه بخاطر حجب و حيا چشما از هم ديگه دزديده مي شه و دليلش بي احترامي نيس.
شايد همونطور كه ميدونيد اگه كسي نگاش رو از ما بدزده يا در طول گفتگو به ما نگاه نكنه يه نوع بي احترامي تلقي مي شه، اما در رابطه چشمي با دختر يا پسر، همونطور كه خدمتتان گفتم، اين موضوع به طور كامل توجيح داره و قبول كردنيه.
پس اگه شخصي از جنس مخالف ما، با ما رابطه چشمي موثري برقرار نكرد دليلش بي احترامي نيس (البته در خيلي از مواقع ما خودمون متوجه اين موضوع ميشيم.)

توجه به حالت صورت و چشما
در وقتي كه با بقيه رابطه چشمي برقرار مي كنيم بايد حواسمون به حالات صورت و چشم هامون باشه تا از نوع نگاه ما برداشت اشتباه انجام نگيرد.
همونطور كه ميدونيد چشماي افراد هم با ما صحبت مي كنن و البته برعكس هم صادق هست.
پس بايد حواسمون به نوع نگاهمون باشه.

چيجوري رابطه چشمي خود رو تقويت كنيم
واسه تقويت رابطه چشمي موثر بايد يه سري تمرينات رو انجام بديم كه در زمان گفتگواي واقعي بتونيم يه رابطه چشمي موثر و خوبي رو با بقيه برقرار كنيم.
در ادامه دو مورد از قدرتمندترين تمرينات رو كه ميتونيم در منزل واسه تقويت رابطه چشمي خودمون انجام بديم خدمتتان معرفي مي كنم.

تمرين نگاه كردن به اجسام
در اين تمرين ميتونيم از اجسام كمك بگيريم و فرض كنيم كه اون اجسام مثل يه شخص هستن و به اونا نگاه مي كنيم.
مثلا ميتونيم چندين نمكدان رو با فاصله روي ميز بذاريم و تصور كنيم كه اونا چشم هستن و تلاش كنيم كه به تموم اين نمكدانا نگاه كنيم و با اونا رابطه چشمي موثر برقرار كنيم.
شاگردي داشتم كه از ايجاد رابطه چشمي با مردان خيلي موذب مي شد، پيشنهاد دادم كه روي سي دي عكس سيبيل بكشه و تصور كنه كه اون سي ديا مرد هستن و بايد تلاش كنه كه با اونا رابطه چشمي موثري برقرار كنه.
اين تمرين رو يه مدت انجام داد و بعد از حدود يكي دو هفته اين مسئله براش حل شد و تونست خيلي راحت با مرداني كه به عنوان ارباب مراجعه در محل كارش حضور پيدا مي كنه و يا در جلساتي كه شركت مي كنه رابطه چشمي خوب و موثري برقرار كنه و تو يه كلام اينكه تونست رابطه چشمي خودشو با بقيه تقويت كنه.

تمرين نگاه كردن به عكسا
ما علاوه بر به كار گيري اجسام ميتونيم از عكساي بريده شده مجلات يا پوسترها هم به كار گيري كنيم.
به اين صورت كه ميتونيم اون عكساي بريده شده رو روي ديوار يا صندلي بچسبونيم و تلاش كنيم كه موقع صحبت كردن با تموم اونا رابطه چشمي خوب و موثري برقرار كنيم.
به كار گيري اين دو فوت وفن مي تونه نتيجه فوق العاده اي رو داشته باشه و واسه تقويت رابطه چشمي ميتونيم از اين موارد به كار گيري كنيم.

شايد تا الان هنوز هيچ اجرا و سخنراني انجام نداده باشين و يا شايد هم تجربه صحبت در جمع و سخنراني رو داشته باشين.
شايد بدونين كه ممكنه موقع سخنراني مشكلاتي به وجود بيآيد.
از طرفي هم بعضي مواقع به يه مشكلاتي فكر مي كنيم كه رخ دادنش يه در ميليون هستش.
در بيشتر مواقع مواردي پيش مياد كه بهترين برنامه ريزيا هم غلط از آب در بين.
با هم مي خوايم يه سري مشكلات احتمالي رو كه موقع سخنراني ممكنه به وجود بيآيد رو بررسي كنيم.

البته من پيشنهاد مي كنم به جاي به كار گيري واژه “مشكل” بگيم “مسئله”، چون مشكل حل يا بر طرف كردن شدني نيس و مثل يه مانعه اما مسئله ها هميشه قابل حل بودن و حتي اگه مثل شاگردان تنبل كلاس هم باشين مسائلتون رو به بقيه مي دين تا حل كنن ????

جواب به چار سئوال اساسي قبل از سخنراني
قبل اينكه ما بخوايم سخنراني خودمون رو طراحي كنيم بهتره كه به اين چار سئوال واسه خودمون جواب بديم.

۱- مخاطباتون چه كسائي هستن؟
ما بايد مخاطباي خودمون رو بشناسيم تا بتونيم صحبتايي رو كه آماده مي كنيم طبق اون افراد باشه.
ما اگه مخاطب خودمون رو نشناسيم نمي تونيم صحبتاي خوبي رو بگيم. بهتره كه رده سني، شغل، تحصيلات، جنسيت و موارد ديگه رو در مورد مخاطب خودمون بدونيم تا بتونيم سخنراني خوبي رو طراحي و اجرا كنيم.

۲- هدف شما از اين صحبت چي هست؟
بايد بدونيم كه دقيقا هدف ما از اين سخنراني و صحبت چي هست؟
اگه ندونيم به احتمال زياد سخنراني باارزش و قدرتمندي رو طراحي نمي كنيم. مثلا ممكنه هدف ما از سخنراني اين موارد باشه:
• دادن اطلاعات عمومي
• بيان كردن يه ديدگاه جديد
• عوض كردن ديدگاه و نگاه افراد
• آموزش يه مهارت يا دانشي خاص

اگه هدف از سخنراني خودمون رو ندونيم دقيقا مثل اينه كه با يه قايق لوكس بريم وسط دريا و بدون هيچ نقشه و هدفي پيش بريم و در آخر هم به هيچ جا نرسيم و يا به جايي كه نبايد برسيم.

۳- چقدر زمان دارم؟
اينكه چقدر زمان دارم مي تونه مشخص كنه كه من چه مواردي رو بايد بگم و چه مواردي اولويت كمتري داره و بايد اونو حذف كنم.
بديش اينه خيلي از سخنرانان رو مي بينم كه مي گن:
واقعيش كنين فرصت كم بود و اين موضوع هم خيلي گسترده بود و در اين تايم كم نمي شد تموم زواياي اين موضوع رو گفت.

به نظر من اين جمله يعني اينكه من قادر نيستم كه طبق اولويت مطالب و وقتي كه داريم صحبتاي خودمو طرح بندي كنم.

فيلما و صحبتاي يه دقيقه اي كه در شبكه هاي اجتماعي هست اين موضوع رو ثابت مي كنه كه ما حتي تو يه دقيقه هم ميتونيم يه صحبت منظم داشته باشيم.
پس ازتون مي خوام كه روي صحبتاي خودتون و حذف و اضافه كردن موضوعات دقت كنين و زمان رو در نظر داشته باشين تا بتونين در مدت وقتي كه در اختيار دارين يه صحبت خوب و منظم داشته باشين.

موضوع صحبت من چي هست؟
و واسه سئوال آخر هم از خودمون سئوال كنيم كه موضوع صحبت من چي هست؟
هدف از سخنراني من به موضوع صحبت من مربوط مي شه يا نه؟
ما طبق هدفي كه واسه صحبت خودمون مشخص كرديم بايد موضوع سخنراني و صحبت خودمون رو مشخص كنيم.
موضوع صحبت ما هست كه مشخص مي كنه چه موارد و موضوعاتي بايد بيان شه و طبق زمان، هدف و مخاطب بايد مشخص شه.

به صحبتاي خودمون اطمينان داشته باشيم
اگه ما به صحبتاي خودمون اطمينان و ايمان نداشته باشيم شك نداشته باشين در چگونگي صحبت كردنمون تاثير داره.
وقتي كه ما به حرف خودمون اطمينان نداشته باشيم چيجوري ميتونيم توقع داشته باشيم كه بقيه هم به حرفامون اطمينان پيدا كنن؟
اگه بهرام به حرفايي كه در آخر به كامران مي زد اطمينان نداشت و محكم صحبت نمي كرد هنوزم به دنبال پول و سندش بود.
فرض كنين مي خوايد كه مبلغ ۱.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ تومن در شركتي سرمايه گذاري كنين.
۱- وقتي با مدير اون مجموعه صحبت مي كنين اون شخص خيلي شل و ول به شما ميگه:
اگه پول تون رو اينجا سرمايه گذاري كنين شايد در آينده اي نزديك مبلغ شما چند برابر مي شه.

۲- حالا فرض كنين همين مدير خيلي محكم و با اطمينان در مورد اين موضوع صحبت مي كرد و مي گفت:
ما با برنامه ريزهاي كه انجام داديم و با در نظر گرفتن تجربيات قبلي مطمئن هستيم كه اگه در شركت ما سرمايه گذاري كنين طي شش ماه آينده مبلغ شما سه برابر مي شه.

شما با كدوم چگونگي صحبت كردن مجاب مي شديد كه پولتون رو در اونجا سرمايه گذاري كنين؟
با صحبت اول يا صحبت دوم.
روشنه كه با صحبت دوم شما خيلي مطمئن تر اين كار رو انجام مي دادين.
چون در صحبت اول هيچ حس اطمينان و اعتمادي از طرف مقابل دريافت نمي كردين.

پس اينكه ما به صحبتاي خودمون ايمان و اطمينان داشته باشيم مي تونه خيلي در محكم و قاطعانه صحبت كردن ما تاثير داشته باشه.

داشتن صداي رسا واسه محكم صحبت كردن
داشتن صداي رسا يكي از پايه هاي اساسي واسه خوب صحبت كردن در هر موقعيتيه.
بارها اين موضوع رو در مقالات و كلاساي حضوري و غيرحضوري ام گفتم كه اگه مي خواين صحبت شما شنيده شه بايد يه صداي رسا داشته باشين.
ما هرچقدر هم از واژگان خوب و عالي در صحبتاي خودمون به كار گيري كنيم، اگه صداي رسايي نداشته باشيم انگار كه هيچ كاري انجام نداده ايم.
واسه داشتن صداي رسا و قوي مي تونين يه كتاب رو وردارين و هر روز دو مرتبه يه صفحه از آن كتاب رو بلند بخونين.
به اين فوت وفن بلندخواني مي گن.
نكته اي كه اينجا هست اينه كه نبايد زياد از حد به حنجره و تارهاي صوتي خودمون فشار وارد كنيم تا آسيب ببينه.
اين تمرين دقيقا مثل روخواني كردن از كتاب در زمان مدرسهه.
اگه يادتون باشه در زمان مدرسه روخواني كردن از روي كتاب رو به كسي كه صداي خيلي رسا و قدرتمندي داشت مي دادن.

پس داشتن يه صداي رسا مي تونه در بهتر و محكم صحبت كردن ما نقش اساسي داشته باشه.

يادم مياد كه وقتي اين تمرين رو به بهرام گفتم، بهرام در هر زمان كه فرصت مي كرد اين تمرين رو انجام مي داد. مثلا وقتي پشت فرمون نشسته بود با صداي بلند شروع به صحبت كردن مي كرد.

داشتن زبون بدن مناسب و با اعتمادبه نفس
داشتن زبون بدن مناسب و با اعتمادبه نفس در محكم صحبت كردن يكي از موارد اساسي ديگه س.

شايد ازنظر خيلي افراد اگه زبون بدن خوبي موقع صحبت كردن نداشته باشيم مسئله خاصي پيش نمياد.
اما مي خوام خودتون قضاوت كنين!

۱- شخصي كه خيلي محكم صحبت مي كنه و زبون بدنش حس خاطر جمع نبودن به ما ميده و موقع صحبت كردن همش سرش رو مي خاراند، به زمين و هوا نگاه مي كنه، شك رو نسبت به صحبت كردنش با نگاش به ما ميده، دست وپايش رو موقع صحبت كردن خيلي بدون كنترل به اين ور و اون ور پرت مي كنه.
۲- شخصي كه خوب در چشمامون نگاه مي كنه و صحبتش رو خيلي محكم ميگه، از زبون بدن خودش آشنايي داره و حس اطمينان رو با زبون بدن به ما ميده و ما هنگام موقع صحبت كردن نگاش مي كنيم به طور كامل ميدونيم كه طرف مقابل ما به صحبت هاش اطمينان و ايمان داره و الكي صحبت نمي كنه.

حالا نظرتون در مورد داشتن يه زبون بدن متناسب و با اعتمادبه نفس چيه؟
دوست دارين كه خوب و با اطمينان صحبت كنين اما با زبون بدنتون به طرف مقابلتون بگيد من به صحبت ام اطمينان ندارم؟

يا اينكه مي خواين، هم كلامتون و هم زبون بدن تون به طرف مقابل بگه من به طور كامل به صحبت ام اطمينان دارم و مي دونم كه چه مي گيم و خيلي هم روي حرفم محكم وايس تادم؟

رابطه چشمي از آن جمله ارتباطات غيركلاميه كه اگه در صحبتا و مراوات روزمره رعايت نشه ممكنه كه خيلي از موقعيتاي خوب ما از دست بره.
واسه تقويت رابطه چشمي و داشتن يه رابطه چشمي موثر بايد يه سري از اصول رو رعايت كنيم و در زمان صحبتاي روبرو به اونا عمل كنيم تا يه گفتگو و ملاقات عالي رو داشته باشيم.
پس منظور از تقويت رابطه چشمي اينه كه بتونيم در زمان گفتگواي دو نفر، چند نفره و يا حتي در زمان سخنرانيايي كه داريم يه رابطه چشمي خوب و موثر با بقيه برقرار كنيم. شايد به نظر نرسه، اما برقرار كردن يه رابطه چشمي خوب به اندازه اي مي تونه قوي باشه كه طرف شما تصميم ميگيره به صحبتاتون گوش دهد يا نه.
پس قدرت يه رابطه چشمي موثر رو دست كم نگيريد.

با لحن مثبت حرف بزنيم
اگه مي خوايم كه مثبت حرف بزنيم شايد اولين چيزي كه بايد به اون توجه كنيم چگونگي بيان و لحن صحبت مائه.
ما هرچقدر هم از جملات و كلمات مثبت در صحبتاي خودمون به كار گيري كنيم، اگه لحن خوب و مثبتي نداشته باشيم هيچ تاثيري بر مثبت حرف زدن ما نداره.

لطفا اين جمله رو يه بار با لحن بد و خشن و يه بار هم با لحن خوب و مثبت بخونين:
واي، اين لباس چقدر قشنگه

فرق در لحن رو در زندگي روزمره خودمون از افراد زيادي مي شنوين و در بيشتر موارد از آن افراد مي پرسيم داري شوخي مي كني يا جدي ميگي؟ واقعا اين رو دوست داري يا نداري؟ طعنه مي زني يا واقعي هست؟

فرق لحنه كه باعث مي شه يه جمله مثبت شه و يا منفي

پس حتما روي لحن خودتون كار كنين و تلاش كنين كه لحن صحبت كردن خودتون رو مثبت تر كنين.
وقتي كه صحبتاي مثبتي ميگيم و احساس مثبت به اون اضافه مي كنيم واقعا به دل طرف مقابلمون مي شينه.

چشم هامون هم بايد مثبت باشه
شايد سئوال كنين كه چشمامون چه ربطي به سئوال چيجوري مثبت حرف بزنيم داره؟
ربطش اينه كه چشمامون روشن تر از بيان ما با طرف مقابل صحبت مي كنه.
حتما اين جمله رو شنيدين كه “با دست پس ميزنه با پا پيش ميكشه”.
اين دقيقا نمونه طرز نگاه مائه.
طرز نگاه ما هم دقيقا مثل لحن صحبت ما مي مونه.
اگه جمله مثبت و با لحن مثبتي بگيم اما طرز نگاه ما منفي باشه به احتمال زياد مخاطب از نگاه ما ميفهمه كه يا ما دروغ مي گيم يا اينكه اون موضوعي رو كه گفتيم بهش اطمينان نداريم.

پيشنهاد مي كنم كه بريد جلوي آينه و به شكل نگاه خودتون توجه كنين، ببينين كه چيجوري مي تونين حس خوبي از نگاه خودتون داشته باشين.
جملات مثبت رو با لحن مثبت بگيد و به چشماي خودتون نگاه كنين.

تلاش كنين كه حالات صورت و نگاه خودتون رو به اشكال جور واجور در بيارين، بهترين اونو انتخاب كنين و بعد هر روز اون حالت صورت و نگاه و لحن رو جلوي آينه با خودتون تمرين كنين.

از جملات و واژگان مثبت به كار گيري كنيم
به كار گيري كردن از واژگان مثبت واسه اينكه مثبت حرف بزنيم جزو اصلي اين موضوعه.
شايد اگه تموم موارد رو در مثبت حرف زدن رعايت كنيم اما از واژگان مثبت به كار گيري نكنيم يه پاي اين موضوع بلنگد.

مثبت حرف زدن در مورد خواسته هامون
در صحبتاي روزمره خودمون ممكنه خواسته و يا ناخواستهايي داشته باشيم.
معمولا ناخواستهامون چيزها منفي هستن و خواستها ما موارد خوب و مثبت.
هيچ كسي چيز بد رو واسه خودش نمي خواد. پس در خيلي از موارد ناخواستها همون چيزاي منفي هستن و خواستها چيزاي مثبت.
حالا واسه اينكه مثبت حرف بزنيم، به جاي اينكه روي ناخواستهاي خودمون تمركز كنيم و در مورد ناخواستهاي خودمون صحبت كنيم بهتره در مورد خواسته هاي خودمون صحبت كنيم.
وقتي در مورد خواسته هاي خودمون صحبت مي كنيم حداقلش اينه كه به خودمون احساس خوبي مي ديم.

اگه خواستي داريم،
به جاي اينكه بگيم: من اين موبايل قديمي و كهنه رو نمي خوام.
بگيم: من يه موبايل جديد و خوشگل مي خوام.

به جاي اينكه بگيم: من نمي خوام كه چاق باشم
بگيم: من مي خوام تناسب اندام داشته باشم.

به جاي اينكه بگيم: من از اين ماشين لعني كه همش خرابه خسته شده ام.
بگيم: من يه تويوتا ياريس آخرين مدل مشكي رنگ مي خوام.

به جاي اينكه بگيم: تو پسر بدي هستي چون نمره رياضي ات كم شده.
بگيم: تو پسر عالي و باهوشي هستي، اما بايد توي درس رياضي بيشتر تمرين و تلاش كني.

و خيلي مثالاي ديگه.

همين موارد روزانه منفي كوچيك هستن كه روز ما رو ميسازن، ما با همين نكات منفي كوچيك كم كم به يه آدم منفي نگر تبديل ميشيم.
اما اگه ديدمون رو نسبت به موضوعاتي كه دور و بر ما در حال اتفاق افتادن هستن عوض كنيم و اونو از طرف مثبتش نگاه كنيم باعث مي شه كه ما كم كم و به مرورزمان مثبت تر حرف بزنيم، مثبت تر نگاه كنيم و انرژي كه از خودمون پخش مي كنيم هم مثبت تر باشه.

مثبت حرف زدن در مورد بقيه
اگه در مورد بقيه مي خوايم صحبت كنيم خوبه كه از اونا مثبت صحبت كنيم و به قولي ذكر نه اونا رو بگيم.
كسي كه غيبت مي كنه نكته منفي اون شخص رو مي بينه.

هممون آدم هستيم و هيچ كدوم از ما بي اشكال نيستيم. تنها بي عيب و مشكل خداس.

غُر نزنيم
غٌر زدن در مورد هر چيزي واقعا يه اخلاق بسيار بده و دقيقا يكي از نقاط مقابل مثبت حرف زدنه.

در تاكسي مي شينيم راننده تاكسي در مورد ترافيك غُر مي زنه.
باران مياد و خيابونا رو آب ميگيره به شهرداري غٌر مي زنيم.
نمك يا ليوان سر سفره نيس غٌر مي زنيم.
هوا سرد مي شه غٌر مي زنيم.
هوا گرم مي شه غٌر مي زنيم.
اجناس گران مي شن غٌر مي زنيم.
تا دلتون بخواد غٌر زدن در مورد هر چيزي زياده.
اگه ميتونيم راهي واسه بر طرف كردن اون موضوع و حل كردن اون مسئله پيدا كنيم، پس چه عاليست، راه حلش رو پيدا مي كنيم و انجامش مي ديم.
اما اگه كاري از دست ما برنمياد انجام بديم، (مثلا در مورد ترافيك هيچ كاري نمي شه انجام داد يا در مورد آب وهوا چيزي نيس كه دست ما باشه) پس غٌر زدن به هيچ دردينمي خوره.

بهتره دنبال راه حل باشيم تا پيدا كردن مقصر و غٌر زدن.

مثلا در ترافيك ميتونيم روي رانندگي خودمون دقت كنيم، بين خطوط حركت كنيم، به چيزاي خوب فكر كنيم و ذهن مون رو از ترافيك بيرون كنيم.
اگه چيزي قرار بود با غٌر زدن درست شه تا الان همه چيز عالي بود.
در مورد مسائلي كه كاري از دست ما برنمياد بهتره كه اصلا به اون فكر نكنيم.

گله و شكايت و انتقاد نكنيم
گله و شكايت و انتقاد كردن هم دقيقا نقطه مقابل مثبت حرف زدنه.
اين مورد هم چيزي مثل به موضوع قبليه (غٌر زدن).
به جاي اينكه از بقيه انتقاد كنيم بهتره كه روي نقاط خوب اون افراد تمركز كنيم و در مورد نقاط مثبت طرف مقابلمون حرف بزنيم.
به نظر من اصلا بهتره كه انتقاد نكنيم. اما اگه خواستيم كه از بقيه انتقاد كنيم بهتره در مورد چگونگي انتقاد كردن بدونيم كه چيجوري اين كار رو انجام بديم.

انتقاد كردن و گله و شكايت كردن از بقيه هم باعث مي شه ما يه آدم منفي نگر شناخته بشيم و كم كم اين منفي نگري و اين ديد انتقادي روي خودمون هم تاثير ميذاره و ما به مرورزمان يه شخص منفي نگر، باانرژي منفي، غمگين و مضطرب ميشيم.

به زيبايياي دور و برمون توجه كنيم
بياييم از اين به بعد به زيبايياي دور و برمون بيشتر توجه كنيم.
اين كار رو خودم هرروز انجام ميدم و باحال اينجاس

روش یادگیری فن بیان ترکی استانبولی  یک فرآیند جذاب و مفید است که به افراد کمک می‌کند تا به طرز موثری با دیگران ارتباط برقرار کنند و ایده‌ها و احساسات خود را به شیوه‌ای قابل فهم و جذاب ارائه دهند. یکی از روش‌های مؤثر برای یادگیری فن بیان ترکی استانبولی، تمرین مداوم است. این شامل تمرین صحبت کردن در مواقع مختلف، مانند جلسات گروهی، ارائه‌ها و مکالمات روزمره می‌شود. با این کار، فرد به تدریج با قواعد گرامری و لغات غنی زبان آشنا می‌شود و مهارت‌های فن بیان خود را بهبود می‌بخشد.

 

علاوه بر تمرین مداوم، شرکت در کلاس‌های آموزشی مخصوص فن بیان نیز می‌تواند بهبود چشمگیری در مهارت‌های ارتباطی فرد داشته باشد. در این کلاس‌ها، اصول اساسی فن بیان، نحوه استفاده از انواع صداها و انرژی صحبت کردن به شیوه اثرگذار آموزش داده می‌شود. همچنین، این کلاس‌ها فرصتی عالی برای تمرین عملی و بازخورد فیدبک مستقیم از استادان متخصص در این زمینه فراهم می‌کنند، که این امر به بهبود سرعت و دقت در بیان افکار و احساسات کمک می‌کند.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.