سه شنبه ۰۹ اردیبهشت ۰۴

دانلود مقالات پايان نامه

حل مسئله مسيريابي وسايل نقليه چند انبار با پنجره زماني

۱۲۷ بازديد

مسأله مسيريابي وسايل نقليه با تقسيم تحويل

بسط ديگري از VRP عبارت است از مسيريابي وسايل نقليه با تقسيم تحويل[1] (SDVRP) است، در جاييكه يك ناوگان از ماشين‌هاي يكسان با ظرفيت محدود مي‌بايست به يك مجموعه از مشتري‌ها سرويس دهند، هر مشتري مي‌تواند بيش از يك بار ملاقات شود؛ برخلاف آنچه كه به طور رايج در VRP كلاسيك مفروض بوده است، و تقاضاي هر مشتري مي‌تواند از ظرفيت ماشين‌ها بيشتر باشد. تنها يك انبار براي كليه ماشين‌ها موجود است و كليه آنها مي‌بايست مسير خود را از آن آغاز و به آن ختم كنند. مسأله شامل يافتن يك مجموعه از مسيرهاي ماشين است كه به تمامي مشتري‌ها سرويس داده شود، بشرطي كه مجموع مقادير انتقال در هر تور از ظرفيت ماشين تجاوز نكند، تقاضاي تمامي مشتريان به طور كامل برآورده شود، و كل مسافت پيموده شده حداقل گردد. به عبارت ديگر، در SDVRP محدوديت ملاقات يك باره هر مشتري برداشته شده است. SDVRP يك مسأله NP-Hard است، تا زمانيكه شرايط محدودكننده هزينه‌ها برقرار باشد، و تمامي ماشين‌ها داراي ظرفيتي بزرگتر از دو باشند، در حاليكه اگر كليه ماشين‌ها داراي حداكثر ظرفيت دو باشند در يك زمان چندجمله‌اي قابل حل است (ظهره‌وند،2011).

روش‌هاي موجود براي حل SDVRP به سه دسته : روش‌هاي دقيق، روش‌هاي ابتكاري، و روش‌هاي فراابتكاري تقسيم‌بندي مي‌شوند.

الگوريتم‌هاي محدودي در ادبيات موضوع يافت مي‌شود، كه بطور دقيق SDVRP را حل كرده باشند. يافتن جواب بهينه در مسائل مسيريابي، اغلب به علت نياز به امكانات محاسباتي فراوان، عملي نيست. بطوريكه تنها سه روش حل دقيق براي SDVRP موجود است. درور و همكارانش در سال1994يك الگوريتم شاخه و كران را براي يك فرمول‌بندي خطي و عددصحيح SDVRP توسعه دادند، كه در آن دسته‌هاي جديدي از نابرابري‌هاي معتبر به مسأله افزوده شده‌اند. دستورالعمل آنها بر روي سه مثال در اندازه كوچك همراه با حداكثر 20 مشتري و تقاضاهاي متفاوت براي هر يك بررسي شده است. در سال 2000 بلنگوئر و همكارانش يك كران پايين را براي SDVRP بر مبناي مطالعه چند وجهي مسأله ارائه دادند. اين مطالعه نابرابري‌هاي مجاز جديدي را در بر مي‌گرفت. آنها يك الگوريتم صفحات برشي را براي حل مثال‌هاي اندازه كوچك توسعه دادند. براي مثال‌هاي با اندازه بزرگتر، مقادير عددصحيح از روش شاخه و كران بدست مي‌آيد. لي و همكارانش در سال 2006 يك روش كاملا جديد را براي مسأله مسيريابي وسايل نقليه چندگانه با تقسيم برداشت (MSDVRP)، بر مبناي مدل برنامه ريزي پوياي قطعي و الگوريتم جستجو كوتاه‌ترين مسير معرفي كردند. بر مبناي چند ويژگي جواب‌هاي بهينه MSDVRP، آنها مدل پوياي اوليه را براي يافتن يك مدل معادل، مجدد فرمول‌بندي كردند. اين مدل كوچك شده، با يك شبكه براي‌دار مرتبط است، كه سپس توسط الگوريتم كوتاه‌ترين مسير حل خواهد شد(ظهره‌وند،2011).

به مانند ساير گونه‌هاي VRP، روش‌هاي ابتكاري بطور وسيعي در حل SDVRP مورد استفاده‌اند. درور و ترودئو در سال 1989يك روش جستجو محلي را براي حل SDVRP پيشنهاد كردند. روش آنها يك الگوريتم دو مرحله‌اي است، در مرحله اول يك جواب شدني را براي VRP توليد مي‌كند و سپس از روي آن يك حل شدني را براي SDVRP ايجاد مي‌كند. در مرحله اول از سه روال استفاده مي‌شود: (i) يك توليد كننده اوليه مسير برمبناي الگوريتم كلارك و رايت،  (ii)يك تعويض گره بر مبناي جابجايي تك گره و دو گره، (iii) يك بهبود مسير بر مبناي يك دستورالعمل 2-opt. مرحله بعدي از، (i) يك تعويض 2-split، و (ii) يك روال افزايش مسير، بهره مي‌جويد. براي هر نقطه تقاضا داده شده، 2-split يك همسايگي را ايجاد مي‌كند با تمام جايگزين‌ها كه نقطه تقاضا را حذف كرده، و آنها را در دو مسير ديگر كه تركيب ظرفيت آنها براي برآورده‌سازي تقاضا كافيست وارد مي‌كند. در هر تكرار، داوطلب با بيش‌ترين صرفه‌جويي انتخاب مي‌شود و جستجو زماني پايان مي‌پذيرد، كه ديگر بهبودي حاصل نشود. پس از اينكه جستجو محلي به اتمام رسيد، يك روال افزايش مسير، مسيرهاي جديدي را براي حذف تقسيم تحويل‌ها براي كاهش هزينه كلي مسيرها، به جريان مي‌افتد(ظهره‌وند،2011).

.دانلود پايان نامه حل مسئله مسيريابي وسايل نقليه چند انبار با پنجره زماني با استفاده از يك الگوريتم فرابتكاري كارآمد

روش‌هاي فراابتكاري نيز براي حل SDVRP توصيه مي‌شوند. در سال 2004 هو و هاگلند يك روش جستجو ممنوعه را براي حل مثال‌هايي از SDVRP همراه با پنجره زماني توسعه دادند. آنها يك جواب اوليه را با بررسي مشتري‌ها در يك توالي مشخص و افزودن نزديك‌ترين مشتري مسير داده نشده به آخرين مشتري مسير داده شده در راه‌هاي ممكن، ايجاد مي‌كنند. اگر تقاضاي مشتري از مجموع ظرفيت ماشين تجاوز كند، تقاضا مابين ماشين‌ها تقسيم خواهد شد، و مسير جديدي براي برآورده‌سازي اين تقاضا ايجاد مي‌شود. هنگاميكه برنامه مسيرها ايجاد شد، يك الگوريتم جستجو ممنوعه شروع بكار مي‌كند. در هر تكرار بهترين گزينه در ميان چهار همسايگي انتخاب مي‌شود، و جواب‌هاي همسايگي براي بهبود ارزيابي مي‌شوند. همسايگي‌هاي ارزيابي شده جايگزين يك مشتري در مسير مي‌شوند، تقسيم تحويل بين دو مسير را حذف مي‌كنند و يك تحويل جديد با دو مسير مشابه را ايجاد مي‌كنند، دو مشتري را مابين دو مسير معاوضه مي‌كنند، و يك دستوالعمل 2-opt را بين دو مسير به اجرا مي‌گذارند. آرچتي و همكارانش در سال2006 يك الگوريتم جستجو ممنوعه را براي حل SDVRP ارائه كردند، در جاييكه يك مشتري از يك مجموعه از مسيرهاي سرويس‌دهي حذف مي‌شود و در مسير جديد يا مسير موجودي كه ظرفيت استفاده نشده دارد، وارد مي‌شود (ظهره‌وند،2011).

[1] Split Delivery VRP

شناسايي و ارزيابي مولفه هاي مديريت زنجيره تامين سبز با رويكرد تصميم گيري هاي چند معياره فازي (مطالعه موردي: صنعت مواد غذايي)

۱۲۹ بازديد

در طول دو دهه اخير، مديران شاهد يك دوره تغييرات شگرف جهاني به واسطه پيشرفت در تكنولوژي، جهاني شدن بازارها و شرايط جديد اقتصاد سياسي بوده اند. با افزايش تعداد رقبا در كلاس جهاني، سازمان ها مجبور شدند كه سريعاً فرآيندهاي درون سازماني را براي باقي ماندن در صحنه رقابت جهاني بهبود بخشند.

در دهه هاي 70-1960 سازمانها به توسعه جزئيات استراتژي هاي بازار همت گماردند كه بر برآورده كردن «رضايت» مشتريان متمركز بود. آنها بدين درك نايل آمدند كه مهندسي و طراحي قوي و عمليات توليد منسجم و هماهنگ ، پيش نياز دستيابي به نيازمنديهاي بازار و در نتيجه سهم بازار بيشتر است. بنابراين، طراحان مجبور شدند كه ايده آل ها و نيازمنديهاي موردنظر مشتريان را در طراحي محصولات خود بگنجانند و در حقيقت محصولي را با حداكثر سطح كيفي ممكن، در حداقل هزينه، توام با ايده آل هاي موردنظر مشتري روانه بازار سازند.

در دهه 1980 با افزايش تنوع در الگوهاي موردنظر مشتريان، سازمانهاي توليدي به طور فزاينده اي به افزايش انعطاف پذيري در خطوط توليد، بهبود محصولات و فرآيندهاي موجود و توسعه محصولات جديد براي ارضاي مشتريان علاقه مند شدند كه اين موضوع - به نوبه خود - چالشهاي جديدي را براي آنها رقم زد.

در دهه 1990 به موازات بهبود در توانمنديهاي توليد، مديران صنايع درك كردند كه مواد و خدمات دريافتي از تامين كنندگان مختلف تاثير بسزايي در افزايش توانمنديهاي سازمان به منظور برخورد با نيازمنديهاي مشتريان دارد كه اين امر به نوبه خود، تاثير مضاعفي در تمركز سازمان و پايگاههاي تامين و استراتژي هاي منبع يابي بر جا نهاد. همچنين مديران دريافتند كه صرفاً توليد يك محصول كيفي، كافي نسبت، در واقع تامين محصولات با معيارهاي موردنظر مشتري (چه موقع، كجا، چگونه) و با كيفيت و هزينه مورد نظر آنها، چالشهاي جديدي را به وجود آورد. در چنين شرايطي به عنوان يك نتيجه گيري از تغييرات مذكور دريافتند كه اين تغييرات در طولاني مدت براي مديريت سازمانشان كافي نيست. آنها بايد در مديريت شبكه همه كارخانجات و شركتهايي كه وروديهاي سازمان آنها را (به طور مستقيم و غيرمستقيم) تامين مي كردند، همچنين شبكه شركتهايي مرتبط با تحويل و خدمات بعد از فروش محصول به مشتري درگير مي شدند. با چنين نگرشي رويكردهايي «زنجيره تامين» و «مديريت زنجيره تامين» پاي به عرصه وجود نهادند.

2-2- ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ و مفاهيم آن

اﻫﻤﯿﺖ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ در ﺗﻌﺮﯾﻒ زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻧﻬﻔﺘﻪ اﺳﺖ. اﺳﺘﺪﻟﺮ[1] و كيلگر[2] (2005) زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ را اﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ: زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎي  ﺑﺎﻻدﺳﺖ و ﭘﺎﯾﯿﻦ دﺳﺖ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﺪه اﻧﺪ و ﺑﺎ ﯾﮏ ﻣﺤﺼﻮل ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺖ و از ﻃﺮﯾﻖ اﻧﺠﺎم ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎ و ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ در ﭘﯽ اﯾﺠﺎد ارزش ﺑﺮاي ﻣﺸﺘﺮي ﻧﻬﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

زنجيره تامين تمام فعاليت هاي مرتبط با جريان كالا و تبديل مواد، از مرحله تهيه ماده اوليه تا مرحله تحويل كالاي نهايي به مصرف كننده را شامل مي شود. بطور گسترده تر يك زنجيره تامين، شامل حداقل دو يا سه سازمان است كه از نظر قانوني از هم جدا بوده و توسط جريان هاي مواد، اطلاعات و مالي به هم مرتبط هستند (شكل2-2). اين سازمان ها مي توانند سازمان هايي باشند كه قطعات و محصولات نهايي توليد مي كنند و حتي فراهم كنندگان خدمات لجستيك و خود مشتري نهايي را نيز در بر مي گيرند (استدلر و كيلگر، 2005).

[1]  Stadtler

[2]  Kilger

شكل2-2 جريان هاي زنجيره تامين

 

ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ اﻧﺠﻤﻦ ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ ﺗﻌﺮﯾﻒ زﯾﺮ را از ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ اراﺋﻪ داده اﺳﺖ: ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ ﺷﺎﻣﻞ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰي ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻫﻤﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎي ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ تامين منابع، ﺗﺒﺪﯾﻞ آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﺤﺼﻮل و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﺷﻮد. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ ارﺗﺒﺎﻃﺎت و ﻫﻤﮑﺎري ﻣﯿﺎن اﻋﻀﺎي زﻧﺠﯿﺮه را ﻧﯿﺰ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﯽ ﺷﻮد. اﯾﻦ اﻋﻀﺎ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺗﺎﻣﯿﻦ كنندگان، واﺳﻄﻪها، ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن و ... ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ زﻧﺠﯿﺮه تامين ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻋﺮﺿﻪ و ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺑﯿﻦ ﯾﮏ ﯾﺎ ﭼﻨﺪ ﺳﺎزﻣﺎن را ﻫﻢ ﺑﺮ ﻋﻬﺪه دارد (دفي و ستانك[1]، 2005). هيلتوفث[2] (2009) ﻧﯿﺰ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ دﯾﺪﮔﺎﻫﻬﺎﯾﯽ ﻣﻄﺮح ﻣﯽكند ﮐﻪ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﯾﮑﭙﺎرﭼﮕﯽ و ﻫﻤﮑﺎري ﮐﺎرآﻣﺪ ﺑﯿﻦ ﻣﻮاد، اﻃﻼﻋﺎت و ﺟﺮﯾﺎن ﻫﺎي ﻣﺎﻟﯽ در ﻃﻮل زﻧﺠﯿﺮه تاﻣﯿﻦ اﺳﺖ. اﯾﻦ ﯾﮑﭙﺎرﭼﮕﯽ  موﺟﺐ مي شود كه كالا به موقع، با مقدار مناسب و كمترين هزينه ممكن در مكان مطلوب باشد و نيازهاي ﻣﺸﺘﺮي را ارﺿﺎ ﻧﻤﺎﯾﺪ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ، ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎي زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺟﺮﯾﺎن ﻣﻮاد را از ﺗﺎﻣﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪه ﺗﺎ ﻣﺸﺘﺮي ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ (شكل 2-2). ﺳﻮ و ﻫﻤﮑﺎران[3] (2008) ﻧﯿﺰ ﺑﺮ اﻫﻤﯿﺖ ﮐﯿﻔﯿﺖ رواﺑﻂ و ﻫﻤﮑﺎري در ﻃﻮل زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ ﺗﺎﮐﯿﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و راﺑﻄﻪ ﻣﯿﺎن ﻋﻨﺎﺻﺮ زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ را از ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ سازمان ها ﻣﯽ داﻧﻨﺪ.

لينك خريد و دانلود پايان نامه :

شناسايي و ارزيابي مولفه هاي مديريت زنجيره تامين سبز با رويكرد تصميم گيري هاي چند معياره فازي (مطالعه موردي: صنعت مواد غذايي)

زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ در ﻣﻘﯿﺎس ﮔﺴﺘﺮده ﺧﻮد ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ ﺑﯿﻦ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ، در ﺣﺎﻟﯽ در ﻣﻘﯿﺎس ﮐﻮﭼﮑﺘﺮ ﺑﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﻌﻨﺎي زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ درون ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﻣﯽ باشد. در زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ درون ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ رواﺑﻂ و ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﻣﯿﺎن ﺑﺨﺶ ﻫﺎي وﻇﯿﻔﻪ اي ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﺎزارﯾﺎﺑﯽ، توليد، خريد ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ و ... ميﺑﺎﺷﺪ (استدلر و كيلگر، 2005).

[1] Defee & Stank

[2] Hilletofth

[3] Su  et al

مزاياي پياده سازي سيستم مديريت زنجيره تامين سبز

۱۴۱ بازديد

به  GSCM به عنوان بزرگ ترين چالش قرن 21 بنگريد، پيش بيني مي شود در آينده نزديك وجود دو كلمه «سبز» و «محيط زيست» در سيستم هاي مديريت زنجيره تامين، يك عنصر رقابتي مهم به شمار مي رود و كشور چين در اين ميان نقش عمده اي را بازي مي كند(اسكات[1]، 2000).

شايد با بحث در مورد زنجيره تامين سبز به اذهان تنها ممانعت استفاده از مواد شيميايي سمي و خطرناك يا كاهش انتشار آلاينده ها يا ضايعات به محيط زيست خطور كند. اگرچه اين موارد مهم هستند اما اهميت و مزاياي مديريت زنجيره تامين سبز محدود به كاهش مصرف مواد سمي و خطرناك يا كاهش آلاينده هاي مضر نمي شود. اصول مديريت زنجيره تامين سبز مي تواند براي تمام بخش هاي يك سازمان به كار گرفته شود و اثرات آن مي تواند در تمام زمينه هاي ملموس و ناملموس گسترش يابد (استيولز[2]، 2002).

لينك خريد و دانلود پايان نامه :

شناسايي و ارزيابي مولفه هاي مديريت زنجيره تامين سبز با رويكرد تصميم گيري هاي چند معياره فازي (مطالعه موردي: صنعت مواد غذايي)

تا كنون در جهان اقدامات بسياري در تحقيق و توسعه محصولات زيست محيطي (دوست دار طبيعت) انجام گرفته كه استفاده از مواد پرخطر را محدود كرده است، و مديريت زنجيره تامين سبز به عنوان يك استراتژي براي شركت هاي پيشگام مثل Dell، HP، SONY، IBM و غيره مي باشد. اين پديده بر اين مفهوم دلالت دارد كه شركت ها در حال حاضر اين مسئله را درك نموده اند كه آگاهي محيطي مي تواند يك منبع براي مزاياي رقابتي آنها باشد. مديريت زنجيره تامين سبز همچنين مي تواند كارايي و همكاري را ميان شركاي كاري و شركت هاي رهبر افزايش دهد و به افزايش كاركرد محيطي، كاهش ضايعات و صرفه جويي در هزينه كمك كند (هو و هسو[3]، 2010). مديريت زنجيره تامين كه تمام فعاليت هاي مرتبط با تبديل جريان كالا از مرحله ماده خام تا تحويل به مصرف كنندگاه نهايي را به موازات جريان اطلاعات در سرتاسر زنجيره تامين در بر مي گيرد، تاثير مهمي بر محيط زيست دارد. پرداختن به مديريت زنجيره تامين سبز به دلايل زير داراي اهميت است (چيني فروش و شيخ زاده، 1389):

  • ايجاد مطلوبيت و رضايتمندي از نظر زيست محيطي در سراسر زنجيره تامين و دستيابي به بازار جديد از طريق عرضه محصولات سازگار با محيط زيست.
  • كاهش هزينه از طريق صرفه جويي در منابع، هزينه سوخت، تعداد ساعت كارگران، حذف ضايعات و بهبود بهره وري.
  • بهره مندي از مزاياي رقابتي از طريق خلق ارزش براي مشتريان و رضايت مندي و وفاداري مشتريان نسبت به محصولات و نهايتاً افزايش سود آوري بنگاه.

از ديدگاه استيولز (2002) مي توان مزاياي انطباق با مديريت زنجيره تامين سبز را به سه دسته مادي، غير مادي و احساسي تقسيم كرد:

مزاياي مادي: مديريت زنجيره تامين سبز به كاهش هزينه هاي تامين كنندگان، توليد كنندگان و مشتريان كمك مي كند و به كاهش مصرف انرژي و منابع در جامعه منجر مي شود.

مزاياي غير مادي: مديريت زنجيره تامين سبز مي تواند سهولت دستيابي براي توليد كنندگان و رضايت مشتريان و ارضاي بهتر نيازهاي اجتماعي را موجب مي شود.

مزاياي احساسي: مديريت زنجيره تامين سبز به ترغيب سهامداران و ذينفعان نسبت به محيط زيست، تصوير بهتر براي تامين كنندگان و توليد كنندگان، احساس بهتر و ارتقاي كيفيت زندگي براي مشتريان و وادار كردن صنايع براي قبول مسئوليت در برابر جامعه كمك مي كند.

همچنين حاجي ميرزا (1390) بيان مي نمايد كه: به منظور بدست آوردن بيشترين سود از مديريت محيط زيست شركت ها بايد به ايجاد مجموعه اي از تمامي اعضاي زنجيره تامين بپردازند. زنجيره تامين سبز به عنوان راهي است كه به شركت ها براي دست يافتن به سود بيشتر و سهم بيشتر بازار با هدف كاهش اثرات زيست محيطي و افزايش كارايي زيست محيطي كمك شاياني    مي كند.

همچنين از ديگاه دوبر اسميت[4] (2005)، ده دليل كه شركت ها بايد رويكرد سبز و انطباق با مديريت زنجيره تامين سبز را بپذيرند عبارتند از:

1-پايداري منابع، 2-كاهش هزينه ها، 3-افزايش بهره وري، 4-كسب مزيت رقابتي، 5-انطباق با قوانين، 6-كاهش ريسك، 7-كسب شهرت، 8-بازگست سرمايه، 9-دل گرمي كاركنان و                  10-الزامات اخلاقي

ايماني و احمدي (1388)، در اين زمينه عقيده دارند كه مديران در زنجيره تامين سبز علاوه بر حداقل سازي هزينه هاي معمول زنجيره تامين (هزينه سفارش، هزينه موجودي كالا و غيره)، در راستاي پاسخگويي به مسئوليت اجتماعي سازمان و ارتقا بهره وري به دنبال حداقل كردن هزينه هاي اجتماعي هستند. تا از اين طريق به خلق ارزش و ارضاي نيازهاي مشتريان، مخصوصاً مشتريان مطلع و حامي محيط زيست پرداخته و از اصلاح يا ايجاد تقاضاي جديد، دستيابي به بخش هاي جديدي از بازار و تغييرات در هزينه ها با دستيابي به شيوه هاي جديد توليد محصول به عنوان منابع عمده نوآوري بهره مند شوند. كه اين امر در نهايت مزيت رقابتي را براي سازمان به همراه خواهد داشت.

همچنين به تجربه كشورهاي ديگر و مزاياي ناشي از آن اشاره كرد. براي مثال مزاياي ناشي از بكارگيري مديريت زنجيره تامين سبز در كشورهاي جنوب شرق آسيا: افزايش كارايي، بهبود        بهره وري، ايجاد بازارهاي جديد، كاهش هزينه ها، كاهش آلاينده ها، بهبود وجه عمومي سازمان، افزايش تعهد و مسئوليت اجتماعي سازمان (راو[5]، 2002).

مزاياي كسب شده در اثر بكارگيري مديريت زنجيره تامين سبز در صنايع كشور هند عبارتند از: بهينه سازي مصرف انرژي، كاهش مواد پسماند، كاهش هزينه ها، حفظ منابع طبيعي، بهبود كيفيت زندگي، ايجاد محيط زيست بهتر و پايدار براي نسل هاي آينده (آريف[6] و همكاران، 2009).

[1] Skjoett

[2] Stevels

[3] Hu and Hsu

[4] Duber-Smith

[5] Rao

[6] Arif

ارزيابي جايگاه استراتژيك مديريت دانش

۱۳۷ بازديد

مديريت دانش سازماني يكي از مهم ترين عوامل موفقيت شركت ها در شرايط رقابتي و عصر اطلاعات است. اهميت اين موضوع به حدي است كه امروزه شماري از سازمان ها، دانش خود را اندازه گيري مي كنند و به منزله­ي سرمايه فكري سازمان و نيز شاخصي براي درجه بندي شركتها در گزارش هاي خود منعكس مي كنند. اين مؤسسه ها، استقرار مديريت دانش در سازمان را، به عنوان بخشي از راهبرد سازمان، ضروري مي دانند. مديريت دانش، به مثابه بخشي ضروري و اساسي در موفقيت سازمان، دامنه ي گسترده اي از ايده هاي سازماني، شامل نوآوري هاي راهبردي، اقتصادي، رفتاري و مديريتي را دربر مي گيرد. در جهان امروز كه توليد كالاها و ارائه ي خدمات به شدت دانش مدار شده اند، دانش دارايي كليدي براي كسب مزيت رقابتي به شمار مي رود(زعفريان و ديگران، 1387). در گذشته دارائي فيزيكي از اهميت ويژه اي برخوردار بود، اما فاكتورهايي از قبيل جهاني شدن، نيازهاي گوناگون مشتريان، فشار شديد رقابت، تغيير شديد تكنولوژيكي و فن آوري اطلاعات و ارتباطات منجر به يك تعريف مجددي از دانش به عنوان يك فاكتور استراتژيك براي موفقيت سازمانها شده است. از اين رو، تحقيقات گوناگون نشان مي دهند كه در شرايط رقابتي، نوآوري سازمانها از طريق افزايش مقدار دانش موجود سازمانها افزايش مي يابد. از اين رو دانش موجود در سازمان به عنوان يك منبع ارزشمند نيازمند مديريت مناسب مي باشد تا از طريق آن سازمان بتواند ايده پردازي كند و عملكرد نوآوري خود را افزايش دهد و به مزيت رقابتي پايدار دست پيدا كند.

در اين بخش، با توجه با بررسي مطالعات كتابخانه اي انجام شده، به مرور مباني نظري تحقيق مي پردازيم.

گذري بر مديريت دانش

تبديل داده به اطلاعات و سپس به دانش، محور اصلي مديريت دانش است و با اين فرضيه اساسي آغاز مي شود كه گردآوري داده تحت تأثير ارزش هاي اصلي سازمان (واحد يا تيم ) قرار دارد و داده ها از طريق برخي فرايندهاي تعامل انساني و فناوري اطلاعات به عنوان اطلاعات معنا مي يابند. سپس از طريق فرايندهاي موجود در زمينه (محيط )، تجمع داده ها، معنا دادن (به اطلاعات)، تركيب، تفكر و تأمل، به دانش مرتبط با تصميم گيري در سازمان تبديل مي شود(زعفريان و ديگران، 1387).

به همراه اهميت يافتن كسب و بكارگيري دانش در نوآوري و مزيت رقابتي پايدار، در سالهاي اخير، سازمانها و شركتهاي مختلف، پيوستن به روند دانش را آغاز كرده اند و همچنين مفاهيم جديدي چون كار دانش محور، كاركنان دانش محور، مديريت دانش و سازمانهاي دانش محور، خبر از شدت يافتن اين روند مي دهند. پيتر دراكر، با بكارگيري اين واژگان خبر از ايجاد نوع جديدي از سازمان مي دهد كه در آنها به جاي قدرت بازو، قدرت ذهن حاكميت دارد. بر اساس اين نظريه، در آينده جوامعي مي توانند انتظار توسعه داشته باشند كه از دانش بيشتري برخوردار باشند. به اين ترتيب برخورداري از منابع طبيعي نمي­تواند به اندازه دانش مهم باشد. سازمان دانش محور به توانمنديهايي دست مي­يابد كه قادر است از نيروي اندك قدرتي عظيم بسازد. اينگونه سازمانها با چالشهاي نويني روبرو هستند. امروزه شرايط و فضاي رقابتي سازمانها بيش از پيش پيچيده و متغير شده است. اين فضا به سرعت در حال تغيير است به گونه اي كه براي بيشتر سازمانها اين سرعت به مراتب بيش از سرعت پاسخگويي و توان تطبيق آنهاست. تغييرات مستمر دانش نيز وضعيت عدم تعادل جديدي براي سازمانها به وجود آورده است(الواني، 1380). جريان بي پايان دانش، بازارها را در حالت تغيير مداوم قرار داده كه اين امر سازمانها را ملزم به تغييرات مستمر مي كند. در اين بين مهمترين نقشي كه مي­توان به مديريت دانش داد اين است، كه آن را به عنوان يك متدلوژي تغيير در نظر بگيريم. مديريت دانش از يك طرف با جذب دانش هاي جديد به درون سيستم و از طرفي ديگر با اداره مؤثر آن دانش ها مي تواند مهمترين عامل تغيير يك سازمان باشد.

دانش

از زمان پيدايش كلي دانش تاكنون تعاريف گوناگوني براي اين مفهوم ارايه شده كه هر يك ابعادي از موضوع را نمايش مي دهد. دامنه­ي تعاريف ارايه شده درباره دانش از كاربردي تا مفهومي و فلسفي و از نظر هدف، از محدود تا گسترده را شامل مي شود . برخي تعاريف مربوط به دانش به شرح زير است:

دانش سازماني به اطلاعات پردازش شده از جريان هاي عادي و مراحلي كه قابليت اقدام دارند و نيز دانش به دست آمده ي سيستم هاي سازماني، مراحل، توليدات، قوانين و فرهنگ اطلاق مي شود.

دانش شامل حقايق و باورها، مفاهيم و انديشه ها، قضاوت ها و انتظارات، روش شناسي يا علم اصول و نحوه­ي انجام فنون است(زعفريان و ديگران، 1387).

يكي از مشكلاتي كه سازمانها با آن مواجه مي شوند هنگام معرفي كردن مديريت دانش است زيرا كه اين معرفي به كاركنان كمك مي كند تا فهم مشتركي راجع به دانش و مديريت دانش داشته باشند. علي رغم بسياري از دارايي هاي ديگر، دانش چيزي نيست كه انسان بتواند آنرا لمس كند، يا آنرا احساس كند و به همين دليل جزء دارايي­هاي ناملموس و نامشهود است. بعضي از دانش ها در خارج از ذهن انسان، درون فرمت­هاي متني قراردارند، اما درصد عمده اي از دانش در مغز افراد وجود دارند. يكي ديگر از ويژگيهاي مشكل بودن درك دانش، اينست كه ارزش دانش تا حد زيادي زمينه اي است.

دانش از اطلاعات و اطلاعات از داده ها ريشه مي گيرند. تبديل اطلاعات به دانش در عمل بر عهده خود بشر است(داونپورت، پروساك، 1379). دانايي عبارت است از افكار و پندارها، فهم و درس هاي آموخته شده در طول زمان دانش فهميده مي شود و فرد آن را از طريق تجر به، استدلال، بصيرت، يادگيري، خواندن و شنيدن بدست مي آورد. هنگامي كه ديگران دانش خود را با افراد سهيم مي شوند، دانش گسترش مي يابد و هنگامي كه دانش فرد با دانش ديگران تركيب مي شود، دانش جديدي به وجود مي آيد. دانش، ماهيتي فردي دارد؛ زيرا با ارزش ها و باورهاي افراد و ادراك آن ها از جهان و ديگران، در ارتباط متقابل قرار دارد /به علاوه دانش در بافت و زمينه روابط بين فردي ظاهرمي شود. دانش غني تر و معنادارتر از اطلاعات است (نوروزيان ،1384).

دانش در سازمان ها نه تنها درمدارك و ذخاير دانش بلكه در رويه هاي كاري، فرايندهاي سازماني اعمال و هنجارها نيزمجسم مي شود. دانش در درون افراد وجود دارد و بخشي از پيچيدگي ندانسته هاي انساني است.  بنابراين، دانش تركيب سازمان يافته اي از داده ها است كه از طريق قوانين، فرايندها و تجربه حاصل شده است. به عبارت ديگر دانش معنا و مفهومي است كه از فكر پديد آمده است و بدون آن داده و اطلاعات تلقي مي شود.  تنها از طريق اين مفهوم است كه اطلاعات حيات يافته و به دانايي تبديل مي شوند(نوروزيان ،1384). دانش از اطلاعات و اطلاعات از داده ها ريشه مي گيرند. تبديل اطلاعات به دانش در عمل بر عهده خود بشر است(داونپورت، پروساك، 1379).

اكثر مردم، به طور شهودي فكر مي­كنند كه دانش، وسيعتر، عميقتر و غني­تر از داده­ها و اطلاعات است. مردم معمولاً هنگام گفت وگو درباره صاحبان دانش، تصوير كساني را ارائه مي­دهند كه در زمينه اي خاص داراي اطلاعاتي زياد، عميقتر و قابل اعتماد بوده و اشخاصي هوشمند و تحصيل كرده­اند. مردم لفظ دانشمند يا دانشور را براي يادداشت، كتاب راهنما و يا پايگاه هاي اطلاعاتي به كار نمي­برند، حتي اگر اين موارد بوسيله افراد صاحب دانش تدوين شده باشند (داونپورت، پروساك، 1379). از اين رو در ادامه، جهت درك بهتر از مفاهيم داده، اطلاعات و دانش، روابط بين آنها بحث مي­شود.

روابط داده، اطلاعات و دانش

روابط قابل ملاحظه­اي بين دانش و مفاهيمي شبيه داده و اطلاعات وجود دارد. داده، اطلاعات و دانش نمي­توانند به عنوان موجوديت­هاي جداگانه در نظر گرفته شوند بلكه در طول يك طيف قرار دارند. به عنوان مثال، داده از هر نوع زمينه اي مستقل است منتها اگر داده در يك زمينه قرار گيرد، ما كم و بيش مي­فهميم رابطه­اي بين آنها وجود دارد كه اطلاعات را تشكيل مي­دهد. يك مفهوم مهمي كه اينجا وجود دارد اينست كه دانش شامل تشخيص يا فهم الگو ها است و موقعيكه يك الگو در ميان اطلاعات وجود دارد، الگو، استعداد ارائه دانش را دارد.

نگاه به اطلاعات و دانش بر اساس يك رابطه تعاملي و پويا مناسب­تر است زيرا اطلاعات توسعه دانش را تسهيل مي­كند، باعث ايجاد دانش شده و آن را عميق تر و بيشتر مي­كند. در ادامه روابط بين داده، اطلاعات و دانش تشريح مي­شودپايان نامه  مديريت دانش در دانشگاه پيام نور و آزاد لارستان

دانلود پايان نامه اجزاي سرمايه هاي فكري(سرمايه انساني، سرمايه ساختاري،سرمايه مشتري)

۱۳۲ بازديد

جايگاه سرمايه فكري در ميان جنبش‌هاي مختلف

روس[1] و همكارانش (1997) اين طور استدلال كرده‌اند كه سرمايه فكري را مي‌توان به ساير رشته‌هايي از قبيل استراتژي شركت (برنامه‌ريزي استراتژيك) و توليد ابزارهاي اندازه‌گيري ارتباط داد. از ديدگاه استراتژيك، سرمايه فكري براي ايجاد و خلق دانش و استفاده از اين دانش براي ارتقا ارزش شركت مورد استفاده قرار مي‌گيرد و از طرف ديگر(يا در مقابل)، بحث اندازه‌گيري بر روي اين موضوع تمركز دارد كه چگونه مي‌توان مكانيسم‌هاي گزارش‌دهي ساخت كه موارد كيفي (غير مالي) و مالي سرمايه‌هاي فكري را بطور همزمان اندازه‌گيري كند.

شكل 2-2) در صفحه بعد بطور روشني به جايگاه سرمايه فكري در ميان جنبش‌هاي مختلف اشاره كرده است (Roos etal., 1997).

 

.دانلود پايان نامه روابط متقابل ميان اجزاي سرمايه هاي فكري(سرمايه انساني، سرمايه ساختاري،سرمايه مشتري) واثرات اين سرمايه ها فكري بر عملكرد سازماني 

[1] -Roos

شكل2-2) جايگاه سرمايه فكري در ميان جنبشهاي مختلف

پايان نامه سرمايه هاي فكري(سرمايه انساني، سرمايه ساختاري،سرمايه مشتري) و عملكرد سازماني

۱۳۲ بازديد

3- گسترش و تنوع و توسعه استراتژيك

عامل سوم براي اندازه‌گيري سرمايه فكري براساس عامل اول ساخته شده است امّا اين دليل وقتي خود را بهتر نشان مي‌دهد كه شركتها در جستجو بهره‌برداري بهتر از منابع خود هستند. هنگامي كه شركتها براي گسترش، تنوع به صورت ادغام و اكتساب اقدام و برنامه‌ريزي مي‌كنند. معمولاً اين شركتها فاقد داراييها و منابع حياتي هستند (چه مشهود و چه نامشهود) و به دنبال دستيابي به آنها از طريق سازمانهاي ديگر هستند و اينكار را از طريق ارتباطات بين سازماني متنوعي صورت مي‌گيرد اين ارتباطات بين سازماني شامل هم‌پيمانان استراتژيك[1]، سرمايه‌گذاري مشترك، ادغام و اكتساب است. امروزه بيشتر صرفه‌جوييها و هم‌افزاييها بين شركتها در زمينه تحقيق و توسعه و ساير داراييها نامشهود است و مي‌توان گفت كه محور بيشتر اين ادغامها و اكتسابها، دانش و اطلاعات است و معمولاً منابع هنگفتي براي اين مقاصد و اهداف پرداخت مي‌شود به نظر مي‌رسد كه در چنين معاملاتي، شركتها حتماً نياز دارند تا سرمايه فكري خود و سرمايه فكري شركتها مقابل خود را ارزيابي كنند و از آنجائيكه بسياري از داراييها نامشهود بطور عميقي در روالهاي عادي، فرهنگ و تيم‌هاي سازماني قرار دارد و داراي ماهيت بسيار پويايي است اين موضوع فرآيند شناسايي و اندازه‌گيري سرمايه فكري را با يك چالش دشواري مواجه مي‌سازد.

4- جبران خدمات

تقريباً اكثر شركتها اين موضوع را درك كرده‌اند كه اتكاي صرف بر روي معيارهاي مالي فقط مي‌تواند تفكر كوتاه مدت را تشويق كند بويژه اگر معيارهاي مالي آنها با سيستم جبران خدمات مرتبط باشد. معيارهاي مالي بنا به دلايلي موردانتقاد قرار گرفته‌اند اين معيارها بخاطر اينكه به شدت گذشته‌نگر و تاريخي هستند كه اين موضوع، رفتارها غيركاركردي را تشويق مي‌كند و باعث مي‌شود كه توجه ناكافي به توسعه و بهبود داراييهاي نامشهودي همچون تواناييها كاركنان و رضايت مشتري بشود.

همچنين اغلب مدلهاي نمايندگي[2] يا وكيل نشان داده است كه اگر معيارهاي غيرمالي به همراه معيارهاي مالي آورده شوند اين امر منجر به بيان شدن روشن تمامي تلاشها و كوششهاي كاركنان خواهد شد. شواهد و مدارك اين موضوع، استفاده روبه افزون از معيارهاي غيرمالي، در برنامه‌هاي جبران خدمات مديران در طي دو دهه گذشته بوده است.

همچنين تحقيقات نشان داده است كه شركتهايي كه استراتژي نوآوري محورانه (نوآوري‌گرا) را تعقيب مي‌كنند و يا داراي داراييها نامشهود ارزش‌مندي هستند ؛ تمايل دارند تا تأكيد و اهميت بيشتري بر روي معيارهاي عملكرد غيرمالي در برنامه‌هاي تشويق مديران و كاركنان خود داشته باشند.

5- ابلاغ به ذينفعان خارجي

اگر چه اين موضوع بعيد به نظر مي‌رسد كه همه سرمايه‌هاي فكري به زودي در صورتهاي مالي، گزارش‌دهي شود بخاطر اينكه انجمنهاي حسابداري و تحليلگران مالي و دانشگاهيان در حال بحث و تعريف بر روي سرمايه فكري و استانداردهاي سرمايه فكري هستند ولي امروزه يك فشاري بر روي شركتها وارد مي‌شود تا به سمت افشاء و توجه به اين سرمايه فكري و ارزشگذاري سرمايه فكري حركت كنند.

تبعات و پيامدهاي ناشي از عدم ابلاغ كافي اين سرمايه فكري و شكست در اين زمينه شامل موارد زير است :

  1. سهامداران كوچك معمولاً به اين اطلاعات در زمينه داراييها نامشهود دسترسي پيدا نمي‌كنند و اين اطلاعات اغلب در جلسات خصوصي كه سرمايه‌گذاران بزرگ شركت دارند مطرح مي‌شود.
  2. اين اطلاعات ممكن است فقط توسط مديران داخلي مورد استفاده قرار گيرد و براي سهامداران خارجي ناشناخته است.
  3. تغييرپذيري و خطر ارزشگذاري غلط شركتها منجر به اين مي‌شود كه سرمايه‌گذاران و بانكها سطح ريسك بالايي را براي سازمانها قرار دهند كه به نوبه خود، هزينه سرمايه را افزايش مي‌دهد.

علاوه بر اين، اين شكاف ابلاغي بين شركتها و بازار سهام در صنايعي كه مبتني بر دانش است خود را بيشتر نشان مي‌دهد تحقيقات انجام شده در انگليس توسط فاينيشيال تايمز نشان داد كه استراتژي ارتباطات باز، ممكن است منجر به قيمت سهام بالاتر و پايدارتر شود. (Marr et al., 2003)

 

ساير دلايل

6- اندازه‌گيري سرمايه فكري بطور كامل و دقيق مي‌تواند ارزش شركت و عملكرد آن را اندازه‌گيري كند. در يك جامعه مبتني بر دانش، دانش بخش مهمي از ارزش يك كالا است و نيز ثروت يك شركت را تشكيل مي‌دهد مدلها و روشهاي حسابداري سنتي عمدتاً مبتني بر داراييها مشهود هستند و مبتني بر معامله و تاريخ هستند و نمي‌توانند اين ارزش‌ها را اندازه‌گيري كنند. (Kannan et al., 2004 and Chen et al., 2004)

7- ارزيابي نرخ بازگشت سرمايه  : براي كمّي كردن منافع و مزاياي نرم و سخت سرمايه‌گذاريهايي از قبيل آموزش و بهبود سرمايه فكري ، اندازه‌گيري مي‌شود. براي مثال براي مقايسه ارزش ايجاد شده از طريق سرمايه‌گذاري در تكنولوژي در مقايسه ارزش ايجاد شده از طريق سرمايه‌گذاري در افراد.

8- كنترل مديريتي : براي كمّي كردن ارزش افراد و دانش فني آنها بجاي فقط داشتن درك ساده‌اي از هزينه‌ها، به عنوان كمكي براي تصميم‌گيري در سطح عملياتي.

9- برنامه‌ريزي آينده : آيا مهمترين و با ارزش‌ترين داراييها قادر به خلق شايستگي‌ها اصلي و مزيت رقابتي براي سازمان در آينده است يا نه؟

10- ارزشيابي سازمان : براي مواقعي كه سازمان منحل مي‌شود و يا يك ادغام و اكتساب  صورت مي‌گيرد. (Tayles et al., 2002)

11- شركتها براي اينكه بتوانند درك بهتري از فرآيند ايجاد (خلق) ارزش داشته باشند و بتوانند داراي بهبودهاي چشمگيري در عملكرد خود داشته باشند مي‌بايستي به سمت اندازه‌گيري و مديريت IC بروند. (Guthrie et al., 2001)

پيچيدگي‌ها اندازه‌گيري سرمايه فكري از نظر روس

  • تأخير زماني[3] : جريان سرمايه‌گذاري در يك جنبه خاص از سرمايه فكري ممكن است زمان زيادي طول بكشد تا اثر خودرا نشان دهد تا بتواند اثر آنرا سنجيد براي مثال سرمايه‌گذاري در آموزش.
  • سرمايه فكري مجموع صفر نيست[4]. يعني يك سرمايه‌گذاري كوچك داراي اثر بزرگي باشد و برعكس يك سرمايه‌گذاري وسيع ممكن است با شكست مواجه شود.
  • اصلاً داراييها نامشهود و سرمايه فكري براساس واژه‌هاي مالي[5] اندازه‌گيري نمي‌شود و بيشتر معيارهاي در واحد زمان، تعداد و بصورت نسبت است.
  • در يك اقتصاد دانشي، رابطه بين هزينه‌هاي و جريانات نقدي آتي هميشه واضح و مشخص نيست. (Vander Meer – Kooistra et al., 2001)

در پايان بايد گفت كه شاخصهاي اندازه‌گيري سرمايه فكري مي‌بايستي از استراتژيهاي شركت  استخراج شود سرمايه فكري هنگامي مي‌تواند مهم و مفيد باشد كه در زمينه خود ديده شده باشد (بايد به زمينه سرمايه فكري شركت توجه كنيم). در واقع از استراتژي يك شركت، اهميت اجزاي سرمايه فكري و روابط متقابل آن از طريق نقشه‌هاي استراتژي تعريف و توصيف مي‌شود(Vander Meer – Kooistra et al., 2001)

.دانلود پايان نامه روابط متقابل ميان اجزاي سرمايه هاي فكري(سرمايه انساني، سرمايه ساختاري،سرمايه مشتري) واثرات اين سرمايه ها فكري بر عملكرد سازماني 

2-1-12)اندازه گيري سرمايه فكري : مدل ها و روش هاي آن

اصلي ترين رويكردهاي اندازه گيري سرمايه فكري  عبارتنداز:

  1. حسابداري منابع انساني[6]
  2. ارزش افزوده اقتصادي[7]
  3. كارت امتيازي متوازن
  4. سرمايه فكري  (Bontis etal.,1999)
  5. نسبت توبين مطرح شده توسط توبين[8] برنده جايزه نوبل كه در آن سرمايه فكري عبارتست از نسبت ارزش بازاري به ارزش دفتري.
  6. مدل تكنولوژي بروكر[9] مطرح شده توسط بروكينگ
  7. مدل  مديريت استراتژيك شايستگي مطرح شده توسط بوئنو[10]
  8. ناظر داراييهاي نامشهود  مطرح شده توسط  سويبي

بيشتر اين مدل هاي اندازه گيري سرمايه فكري در قسمت گزارش دهي سرمايه فكري نيز آورده مي شود. (Ordo´n˜ez de Pablos,2003)

[1]- Strategic Alliance

[2]- Agency

[3]- Time Delays

[4]- Zero – Sum

[5]- Finanical Terms

[6] - Human resource accounting (HRA)

[7] - Economic value added ( EVA)

[8] -Tobin

[9] - Technology Broker

[10] -Bueno

تحقيق (پايان نامه) : نكات طلايي براي جذابيت و سودمندي فروشگاه­هاي اينترنتي

۱۰۷ بازديد

نكاتي در مورد متون و اطلاعات فروشگاه­هاي اينترنتي

هنگام قرار دادن متون در فروشگاه­هاي اينترنتي بايد به چند نكته توجه كرد تا بتوان جذابيت و سودمندي سايت و مطالب را افزايش داد. اين نكات عبارتند از:

  1. اطلاعات بايد خلاصه و كوتاه باشد. تقريبأ 80 درصد از كاربران وب وقتي با حجم وسيع اطلاعات مواجه مي شوند، به جاي مطالعه تنها آنها را اسكن مي­كنند. بنابراين، نكات مهم مطالب بايد واضح و روشن بيان شود. اين درحالي است كه اگر بينندگان با حجم وسيع اطلاعات مواجه شوند، در اين حجم از اطلاعات غوطه­ور شده و از مطالعه مطالب خودداري مي­كنند (سوييني[1]، 1390: 64).
  2. در متن بايد يك مشكل را مطرح نموده و نشان داد چگونه مي­توان آنرا حل كرد. در چندين پاراگراف اول كه در صفحه اصلي شما ظاهر مي­گردد بايد به جزئيات بيشتري از مسأله­اي كه در سرخط خود مطرح شده پرداخت. تنها زماني بازديد­كنندگان احساس مي­كنند كه درك شده­اند كه مطمئن شوند كه محصول يا خدمات فروشگاه مي­تواند مشكل آنها را حل نمايد. وقتي مشكل مطرح شد سپس مي­توان محصول يا خدمات خود را بعنوان راه حل مشكل معرفي نماييد. با تأكيد بر اينكه واقعأ چگونه محصول يا خدمات شما مشكل خواننده را برطرف مي­كند اين تضمين را خواهيد يافت كه افزايش فروش خود را شاهد باشيد (مونتوياويس و همكاران، 2003: 456).
  3. همچنين فروشگاه­هاي اينترنتي بايد اعتبار مطالب ارائه شده خود را افزايش داده و اعتماد بازديد­كنندگان را به خود تقويت نماييد. از طريق اين فرآيند است كه بازديد كنندگان شما اعتماد مي­كنند و از خريد از شما احساس آسودگي مي­كنند. چندين راه وجود دارد كه اين كار را به صورت مؤثر انجام داد كه دو عدد از سريعترين و راه ترين آنها عبارتند از: يكي از روش­هايي كه فروشگاه­هاي اينترنتي مي­توانند اعتبار خود را نشان دهند درج نظرات مشتريان خود در متن پيام فروش مي­باشد. اينها متوني برگزيده از ايميل­هاي موثق يا نامه­هايي از مشتريان است كه بيان مي­كند چگونه محصول يا سرويس اين فروشگاه كمك نموده تا مشكلي كه با آن مواجه بودند حل گردد. روش ديگر اين است كه مي­توان با افزودن يك بخش به متن فروش كه اعتبار­نامه­ها، تجربه و هر اطلاعاتي از عملكرد گذشته فروشگاه­ اينترنتي را مختصرا توضيح مي­دهد كه فروشگاه­ چگونه واجد شرايط براي حل مشكل بازديد كنندگان شده­ايد و به اين روش ­مي­توان بر اعتبار فروشگاه­ اينترنتي افزود (مونتوياويس و همكاران، 2003: 456).
  4. مردم به طور معمول وقتي آنلاين هستند در جستجوي اطلاعات رايگان هستند. اگر نقشه فروش خود را خيلي زود در متن شروع كنيد احتمال دارد قبل از اينكه شانسي داشته باشيد كه دل آنها را برباييد آنها را از ادامه منصرف مي­كنيد. شما بايستي آنها را به آنچه مي­گوييد و ارتباط آن به مشكلي با آن مواجه هستند، علاقه­مند سازيد. قبل از اينكه خواننده شما به محصول علاقه­مند گردد. توجه افراد در حال جستجو را با تغيير قالب و ظاهر متن خود جلب نماييد.
  5. تعداد بسيار كمي از بازديدكنندگان از فروشگاه­هاي اينترنتي، همه كلمات متن فروش را از آغاز تا پايان مي­خوانند. اغلب با نگاهي گذرا از متن تنها لغات و عبارات خاصي را مي­خوانند. اين به اين خاطر است كه اگر شما نياز داريد مزاياي اصلي خود را برجسته نماييد، امتحان كنيد و به تركيب درستي دست پيدا كنيد كه نظر مردم را با نگاهي كه به آن مي اندازد جلب كند. اين موارد عبارتند از:
  • كاربرد خطوط بولد، ايتاليك و برجسته بطوريكه بر كليدي ترين مزاياي پيشنهاد شما تاكيد نمايد.
  • تنوع در پاراگراف­ها، بدين منظور كه صفحه شبيه ستوني از متون با قالب منسجم نباشد.
  • افزودن سرخط­هاي فرعي كه بر پيام­هاي اصلي شما تأكيد نمايد و بازديد­كنندگان شما را مجبور نمايد پاراگراف­هايي كه به دنبال مي­آيند را بخوانند.
  • قسمت چپ صفحه را خالي بگذاريد (زيرا اين حالت خواندن متن راحت­تر است از متن منظم شده[2] استفاده كنيد).
  • قرار دادن تكه­هاي مهم ولي كوتاه متن يا سرخط­هاي فرعي در وسط به طوري كه آنها از بدنه اصلي متن بيشتر نمايان كند.

سايت بدون محتوا هيچ چيزي ندارد. در واقع شايد بهترين راه برگشت سرمايه، بالا بردن كيفيت محتواي سايت است. به عبارت ديگر، راه نهايي براي افزايش ترافيك سايت است. محتواي وب­سايت شامل چيزهايي است كه اطلاعاتي را براي بينندگان فراهم مي­كنند. زماني كه از محتواي سايت صحبت مي شود، افكار افراد بر متن متمركز مي شود، در حالي كه محتواي سايت مي­تواند عكس، صدا، ويدئو يا فايل باشد. تعداد كلمات زياد در سايت، كليد واژگان زيادي را براي موتورهاي جستجو فراهم مي آورد، همچنين تعداد صفحات زياد باعث افزايش رتبه صفحه اول مي­گردد. مثل خيلي از فروشگاه­هايي كه در سطح شهرها و كشورها وجود دارند و چيدمان محصولات در آنها از نظم و ترتيب برخوردار است، فروشگاه­هاي آنلاين هم بايد از چيدمان مناسب براي مطالب و محصولات خود استفاده كنند (مونتوياويس و همكاران، 2003: 456).

 

2-1-6-1-2) طرح فروشگاه اينترنتي[3]

طرح شامل ظاهر كلي سايت، گرافيك، رنگها، منوها و غيره مي باشد. طراحي سايت فقط طراحي گرافيكي را شامل نمي شود. بلكه طراحي ساير عناصر سايت هم جزو نكات بسيار مهم طراحي سايت است. جذابيت طراحي عمدتأ به عناصر بصري، بويژه رنگ هاي مورد استفاده و طرح كلي آن اشاره دارد. اهميت و مفيد بودن مفهوم كلي جاذبه ها يا ظاهر ديداري در وب سايت در بسياري از  تحقيقات و توصيفات علمي نشان داده شده است. در تحقيقات سيستم هاي اطلاعات مفهوم طرح فروشگاه اينترنتي بعنوان نماينده اي براي مفهوم ظاهر يا جاذبه­هاي ديداري ارائه مي­شود. اساتيد از واژه­هاي متفاوتي براي توصيف مورد مذكور استفاده مي­كنند. طرح فروشگاه اينترنتي بعنوان  درجه­اي است كه يك شخص معتقد است كه فروشگاه اينترنتي از لحاظ زيبا شناختي براي مشتري خشنود كننده است (ون در هيجن[4]، 2003، 544).

طرح وب­سايت اشاره به برنامه­هاي بصري و شنيداري وب­سايت كه متشكل از رنگ، انيميشن، گرافيك، طرح و موسيقي است، دارد (كالير و بينستوك[5]، 2009). كيم و همكاران (2009) طراحي وب سايت به عنوان يك ويژگي خدماتي كه با اثرات چند رسانه­اي مرتبط بوده و عنصر زيبايي وب سايت را تقويت كرده و منجر به و افزايش جلوه بصري آن شده،  تعريف كرده­اند. جاذبه­هاي طرح اشاره به اجزاي عناصر ديداري آنها به ويژه رنگهاي مورد استفاده و طرح كلي دارد

(وندرهيدجن، 2003: 545). ويژگي­هاي تصويري (به عنوان مثال، رنگ، انيميشن، گرافيك، طرح) و شنيداري (به عنوان مثال، موسيقي) وب سايت، كه باعث جذابيت وب سايت شده  و ظاهر بصري وب سايت را بهبود مي­بخشند. طراحي وب سايت با انيميشن ، موسيقي، كليپ هاي ويدئويي، و ساير عناصر چند رسانه اي براي جلب توجه مشتري ايجاد شده است (كيم و همكاران، 2007: 873). مطالعات قبلي اشاره به تأثير جلوه­هاي بصري دارد. به عنوان مثال، رنگ، گرافيك و انيميشن بر حالت­هاي عاطفي مصرف­كنندگان تأثير دارد (كاتلر، 1973: 56). با اين حال، وب سايت پيچيده و يا بدون جلوه هاي بصري مي­تواند پاسخ­هاي منفي مصرف­كنندگان را ايجاد كند (كيم و همكاران، 2009: 1196). روزن و پورينتون[6] (2004) بر چگونگي تأثير وب­سايت­ها بر حالت­هاي شناختي و قصد  بازديد دوباره مصرف­كننده تمركز كردند. آنها ذكر كردند كه طراحي وب سايت كاربر پسند[7] مي­تواند منجر درك و پردازش مؤثرتر اطلاعات وب سايت توسط مصرف كنندگان شود. لي و لين (2005) اشاره كردند كه طراحي وب سايت مي تواند تعيين كننده قوي پاسخ مصرف كننده باشد.

دانلود پايان نامه :اثر لذت­جوئي و محيط فروشگاه بر خريد آني آنلاين با توجه به نوع وبگردي

گرافيك تصاوير، آرم و انيميشن ها، كه به صورت ديداري نمايش داده مي­شوند، باعث بالا بردن  ميزان مراجعه دوباره كاربران به وب سايت شركت­ها مي­شود. طرح كلي وب سايت نيز مي تواند به عنوان يك نماد و عامل اثرگذار بر روي ادراك مشتري، استفاده شود. علاوه بر راحتي دستيابي به صفحه مورد نظر بر پايه ساختار خوش طرح، جذابيت­هاي ظاهري وب سايت نيز در جلب اعتماد مشتري تاثير بسزايي دارند. تحقيقات نشان داده كه شكل تصاوير، گرافيك ها، شكل منوها، و سازگاري قالب حروف با تصاوير در ادراك مشتريان تاثير داشته و اين طرح بندي كلي مي تواند يك احساس كلي را به مشتريان منتقل كند. بررسي­ها حاكي از آن است كه تصوير زمينه نيز به طور برجسته­اي مي­تواند نشان دهنده خصوصيات و ويژگي­هاي شركت و محصولات آن باشد (جوانمرد و سلطان زاده، 1388: 242). تا آنجا كه ممكن است مي­بايست در صفحه زمينه از رنگ­هاي روشن، همراه با رنگ­هاي اصلي همچون قرمز، پرتقالي، سبز، زرشكي، آبي و صورتي با زر و برق و درخشندگي زياد، استفاده شود. اما رنگ قالب و فهرست­ها در بسياري از شركت­هاي مشهور دنيا همچون مك دونالد، از رنگ­هاي تيره استفاده شده است. البته بايد به تفاوت رنگ­ها، براي محصولات، خدمات و مشتريان متفاوت توجه شود. مثلاً، در محصولات وخدماتي كه مخصوص بچه­ها مي­باشد، تركيبي از رنگ­ها­ي پر زرق و  برق استفاده مي­شود (سيجون و همكاران[8]، 2009: 611).

 

 

[1] sweeney

[2] justify

[3] E-store design

[4] Verhagen,T. Van Dolen,W.

[5] Collier & Bienstock

[6] Rosen and Purinton

[7] user-friendly

[8] Sijun,et al

دانلود پايان نامه ارشد - عصاره هيدروالكلي افتيمون و قارچ گانودرما بر لاين سلولي MCF7 سرطان پستان

۱۳۰ بازديد

توجه كنيد كه عكس ها در سايت درج نمي شوند و فقط در فايل دانلودي وجود دارد

دانلود متن كامل پايان نامه :

بررسي اثرات عصاره هيدروالكلي افتيمون و قارچ گانودرما بر لاين سلولي MCF7 سرطان پستان و لاين سلولVero اپي¬تليالي كليه در محيط كشت انتخابي

سرطان پستان يكي از شايع­ترين انواع سرطان است كه هر ساله باعث مرگ و مير فراواني در بين زنان و مردان مي­شود و عليرغم پيشرفت­هاي بسياري كه در مورد تشخيص زودهنگام و درمان مناسب اين بيماري صورت گرفته است كماكان سردسته علل مرگ به علت سرطان در بين زنان است (هوول و همكاران[1]، 2005). با اينكه هرروز راهكارهاي جديدتري در برخورد با سرطان پستان معرفي مي­شود ولي هنوز هم اين بيماري جان عده­ي زيادي را در معرض خطر قرار داده است، شايد توجه بيشتر به ساختار ريز مولكولي و اساس زيست شناسي اين بيماري باعث شود تا بلكه بتوان با دانسته­هاي بيشتري در مورد چگونگي پيدايش اين بيماري از سطح سلول­ها اطلاعات گسترده­تري در مورد ايجاد رشد و بيماري­زائي اين بيماري مهلك بدست آورد (مورفي و همكاران[2]، 2005). امروزه لزوم دانستن زيست شناسي سرطان پستان ديگر بر كسي پوشيده نيست و با توجه به اينكه جراحان در صف اول مبارزه با اين بيماري قرار دارند، دانش بيشتر در اين ضمينه بينش عميق­تر و ديدگاه وسيع­تري را در اختيار جراح قرار مي­دهد تا در پيشگيري، تشخيص زود هنگام و درمان به موقع اين بيماران گام موثر­تري بردارد. سرطان بيماري سلول­ها­ست بدن انسان مجموعه­اي از سلول­ها است كه هركدام وظيفه خاصي بر عهده دارند تا بتواند عملكرد صحيح و سلامتي يك فرد را تضمين نمايد، سلول­هاي بدن شهروندان خوبي هستند و علاوه بر انجام وظايف محوله به فضايي كه سلول­هاي اطرافيانشان اشغال مي­شود احترام مي­گذارند و درحفظ سلامتي يكديگر كوشا و فعالند. اگر سلولي به صورت غير قابل كنترل رشد و تكثير يابد ايجاد مشكلات زيادي براي خود و سايرين خواهد كرد. سرطان در واقع رشد غير قابل كنترل است، سلول­هاي سرطاني ديگر شهروندان خوبي نخواهند بود و نه تنها وظايفشان را انجام نمي­دهند بلكه به همسايگان خود نيز احترام نمي­گذارند و سلول­هاي طبيعي را تحت فشار قرار مي دهند به حدود آنها تعدي مي­كنند و مواد مغزي آنها را جهت سوخت ساز لازم براي رشد تسريع يافته خود استفاده مي­كنند. تجمع يك گروه از سلول­ها در بدن را توده يا تومور مي­نامند. البته همه توده­ها سرطان نيستند. توده­ها به دو دسته خوش­خيم و بدخيم تقسيم مي­شوند (ميرمالك و الهام كني، 1388). توده­هاي خوش­خيم اغلب تهديد كننده حيات نيستند، مگر در شرايط خاص مثل توده­هاي مغزي كه حتي اگر از نظر بافتي خوش­خيم باشند خطرناك و بلكه كشنده خواهند بود. توده­هاي بدخيم يا سرطاني هميشه خطرناك هستند و تهديدي براي حيات فرد مبتلا به حساب مي­آيند و قادرند به ساير اعضاي بدن نيز دست اندازي كنند، پديده­اي كه به آن متاستاز گفته مي­شود (استيل و اسميت[3]، 1999).

تريليون سلول در بدن هر انسان وجود دارد كه حتي وقتي رشد متوقف مي­شود. تكثير سلول­ها تداوم دارد تا سلول­هاي جديد جايگزين سلول­هاي قديمي گردد تا فرد در شرايط سلامتي باقي بماند. هرچه سرعت تكثير در بافتي بيشتر باشد امكان پيدايش اشتباه در هنگام تكثير بيشتر خواهد شد و لذا بافت­هايي با تكثير سرعت بالاتر، در معرض اشتباهات ژنتيكي مولد تومور خواهند بود شايد به همين دليل است كه بافت پستان نيز مستعد ايجاد سرطان است چرا كه در طي دوره­هاي قاعدگي در معرض تكثير مكرر قرار مي­گيرد (ميرمالكي و الهام كني، 1388). اشتباه كي و كجا رخ مي­دهد؟ رشد و تكثير سلول­ها در بدن از طريق چرخه سلولي تنظيم مي­شود. چرخه سلولي در واقع يك آزاد راه است كه سلول­ها براي تقسيم شدن و پديد آوردن سلول­هاي دختري وارد آن مي­شوند در ابتدا سلول وارد مرحله ميتوز مي­شود كه طي آن DNA سلول همانند خود را مي­سازد سپس سلول وارد مرحله G1 مي­شود كه مرحله سوخت و ساز طبيعي سلول تا قبل از ساخت مجدد DNA است و معمولا بيش از نيمي از زمان تكثير سلول را به خود اختصاص مي­دهد سلول­هايي كه به طور فعال در تكثير شركت ندارند در مرحله­اي به نامGo  متوقف مي­شوند كه ممكن است در اين مرحله باقي بمانند يا مجددا وارد چرخه سلولي شوند. مرحله ساخت DNA فاز S است كه بعداز مرحله G1 مي­باشد سپس سلول وارد مرحله قبل از ميتوز مي­شود در اين مرحله DNA سلول آماده ميتوز مجدد مي­گردد. چرخه سلولي در واقع فاصله بين دو ميتوز است و مرحله G1 و G2 (GAP1,2) دو وقفه زماني بين دو تقسيم متوالي سلول هستند (راضا و همكاران[4]، 1999). پيام­هايي (Signal) وجود دارند كه به يك سلول فرمان مي­دهند چه وقت وارد چرخه شوند و تا چه موقع در چرخه سلولي باقي بماند و به تقسيم ادامه دهد همچنين پيام­هاي ديگري نيز وجود دارند به سلول فرمان مي­دهند تا از چرخه سلولي خارج شوند اگر هر كدام از اين پيام­هاي كنترل كننده دچار اشكال شوند تقسيم سلول از كنترل طبيعي خود خارج مي­شوند. استروژن­ها، Cyclin ها و عوامل رشد شبيه انسولين از مهم­ترين كنترل كننده­هاي چرخه تقسيم سلولي در پستان هستند (گروس و يي[5]، 2003) (شكل2-1).

 

[1] . Howel, et all

[2] . Murphy, et al

[3] . Steel & Smyth

[4] . Raza, et al

[5] . Gross & Yee

پايان نامه - عصاره هيدروالكلي افتيمون و قارچ گانودرما بر لاين سلولي MCF7 سرطان پستان و لاين سلولVero اپي¬تليالي

۱۳۴ بازديد

توجه كنيد كه عكس ها در سايت درج نمي شوند و فقط در فايل دانلودي وجود دارد

ارتباط نژادهاي مختلف با سرطان پستان

زيست شناسي سرطان پستان در نژادهاي مختلف باهم متفاوت است اگرچه بررسي سبب شناسي (Etiology) تفاوت­هاي قومي در سرطان پستان كار پيچيده­اي است، علت تفاوت بين نژادهاي مختلف را مي­توان در دودسته بررسي كرد: يكي علل اجتماعي – اقتصادي مثل ميزان دسترسي به مراقبت­هاي بهداشتي، كيفيت مراقبت­ها و حمايت­هاي اجتماعي و ديگري علل فردي است مثل سابقه توليد مثل، استفاده از هورمون­هاي برون­زا (Exogen) ، رژيم غذايي، ورزش و ميزان اضطراب كه همگي موارد فوق روي سلول­ها اثر مي­گذارند، افزايش ميزان ابتلا به سرطان پستان در برخي نژادها به تقابل بين هر دو دسته اين علل مرتبط است (ماسي و اولوپادا[1]، 2005). زنان سياه پوست آمريكايي نسبت به سفيدپوستان در خطر كمتري براي ابتلا به سرطان پستان هستند ولي اگر مبتلا شوند پيش­آگهي ضعيف تري خواهند داشت كه ممكن است به دليل ميزان بالاتر فقر در بين سياه­پوستان و امكان بهره­برداري كمتر از مراقبت­هاي بهداشتي در آنان نيز باشد و ممكن است به دليل عوامل بدي پيش­آگهي مثل درجه تمايز بالا و –ER باشد (رز و همكاران[2]، 2001).

دانلود متن كامل پايان نامه :

بررسي اثرات عصاره هيدروالكلي افتيمون و قارچ گانودرما بر لاين سلولي MCF7 سرطان پستان و لاين سلولVero اپي¬تليالي كليه در محيط كشت انتخابي

2-1-3- 2- علل و عوامل ژنتيكي

ژن جهش يافته P53 از پدر و مادر به فرزندان به ارث مي­رسد كه باعث ايجاد سندرمي به نام Li-Fraumeni مي­شود كه استعداد مبتلا شدن به سرطان­ها منجمله سرطان پستان را از سنين پايين خواهند داشت و البته اين پديده بسيار نادر است و فقط 100 خانواده با اين جهش ارثي و سندرم متعاقب آن شناسايي شده­اند (لي و همكاران[3]،1998). از ديگر ژن­هاي سركوب كننده تومور مي­توان به ATM كه باعث ابتلا به آتاكسي تلانژكتازي و سرطان پستان مي­شود (سوئفت و همكاران[4]، 1997) (شكل2-3).

 

شكل (2-3) آتاكسي تلانژكتازي

 

 

 

همچنين مي­توان به Cystatin و ARHI اشاره نمود كه هر دو از رشته ژن­هاي سركوب كننده تومور هستند وجود آنها در سرطان پستان پيش­آگهي ضعيف و طول عمر كوتاه­تري را براي بيمار رقم مي­زند (زانگ و همكاران[5]، 2004). اگر يك ژن سركوب كننده تومور كه جهش يافته است در اسپرم پدر يا تخمك مادر وجود داشته باشد، اين نقص ژنتيكي به فرزندان منتقل مي­شود و اين تشخيص كه يك ژن جهش يافته سركوب كننده تومور را به ارث برده است با يك پيام ايست كمتر از ديگران متولد شده است و در خطر گرفتار شدن به سرطان در سنين پايين­تر قرار مي­گيرد (آدم و همكاران[6]، 2004). سرطان ارثي پستان تنها 10 - 5 درصد موارد اين بيماري را شامل مي­شود چرا كه به ارث رسيدن يك ژن سركوب كننده تومور كه جهش يافته باشد واقعه نادري است كه هميشه هم منجر به ايجاد سرطان نمي­شود (گرالو[7]، 2006). در سال 1993 نتايج مطالعاتي منتشر شد كه بر وجود ژني در كروموزوم 17 اشاره داشت كه در برخي خانواده­ها با موارد متعدد سرطان پستان و تخمدان گذارش شده بود و دليل بر وجود استعداد ژنتيكي ابتلا به اين سرطان­ها بود (هال و همكاران[8]، 1990). تحقيقات بعدي در سال 1994 به كشف ژن BRCA1 منجر شد و يك سال بعد هم ژن مشابه ديگري در كروموزوم 13 كشف شد كه تحت عنوان BRCA2 نامگذاري گرديد كه باعث افزايش استعداد ابتلا به سرطان پستان مي­شود (وستر و همكاران[9]، 1994). جهش در ژن­هاي BRCA1 و BRCA2 در 10 - 5 درصد كل موارد سرطان پستان گذارش شده است، جهش در ژن BRCA1 در 40 درصد موارد سرطان پستان خانوادگي و جهش در ژن BRCA2 در 30 درصد اين نوع از سرطان پستان ديده مي­شود و خطر تجمعي ابتلا به سرطان پستان در حاملين جهش در ژن­هاي  BRCA1 يا BRCA2 بين 70 - 50 درصد است (كوچ و همكاران[10]، 1997). ژن جهش يافته BRCA1 و با احتمال كمتري ژن BRCA2 باعث افزايش استعداد فرد حامي به سرطان تخمدان نيز مي­شود. جهش در ژن BRCA2  در سرطان پستان مردان بيشتر از BRCA1  ديده مي­شود، حاملين ژن جهش يافته BRCA1 حتي اگر تومور آنها در مراحل اوليه تشخيص داده شود عاقبت وخيم تري نسبت به حاملين ژن BRCA2 دارند كه احتمالا به دليل تفاوت اساسي در ساختار زيستي توده پستاني در اين گروه است كه تحت تاثير اين دو ژن متفاوت تغيير پيدا كرده­اند به طوري كه سرطان پستان در حاملين BRCA1 اغلب گرفتاري غدد لنفاوي زير بغل (N+) در مراحل اوليه و ضعيف منفي گيرنده استروژني (ER) و پروژستروني (PR) همراه است (چپ من[11]، 2007) (شكل2-4).

شكل (2-4) جايگاه ژن هاي BRAC1 و BRAC2

 

 

 

BRCA1 و BRCA2 در روند ترميم DNA نقش دارند و از سركوب كننده تومور هستند (اسكولي و همكاران[12]، 1997). بر خلاف پروتواونكوژن­ها جهش در يك آلل از ژن براي تغيير در عملكرد ژن در تسريع رشد غير قابل كنترل سلول كافي است، در مورد ژن­­هاي سركوب كننده تومور حتما بايد هر دو آلل ژن دچار جهش شده باشند كه عملكرد ژن مختل گردد بنابراين وقتي يك ژن غير طبيعي BRCA1 يا BRCA2 به فردي به ارث مي­رسد هيچ بيماري حادث نمي­شود مگر اينكه ضربه ديگري به ماده ژنتيكي سلول وارد شود تا آلل ديگر هم دچار جهش شود و بيمار به سرطان پستان مبتلا گردد (لوندبرا و همكاران[13]، 1997). البته P53 يك ژن سركوب كننده تومور غير عادي است چرا كه جهش تنها در يك آلل از ژن P53 براي اختلال در عملكرد آن كافي است (دور و همكاران[14]، 1997) (شكل2-5).

شكل (2-5) پروتئين P53

 

 

يكي از اهداف تقسيم بندي سرطان مهاجم پستان برقراري ارتباط بين زيست شناسي تومور و پيش­آگهي آن مي­باشد به طور مثال وقتي سرطان پستان مدولاري كارسينوم باشد و سيتوكراتين­ها در آنها تظاهر پيدا كرده باشند اين تومورها به احتمال زياد P53, -ER, Her2 مي­باشند و قويا مطرح كننده اين است كه اين فرد حامل جهش در ژن BRCA1 مي­باشد ( الستون[15]، 2005). اين تفاوت­هاي ژنتيكي همچنين در بدخيم­ترين نوع سرطان پستان يعني سرطان التهابي پستان (Inflamatory Breast Cancer) نيز گزارش شده است. به نظر مي­رسد رفتار زيستي متفاوت اين نوع از سرطان پستان با ساير انواع آن به علت نوع خاصي از ژن­هايي است كه در سرطان التهابي پستان دچار فعاليت بيش از حد مي­شوند و خصوصيات تهاجم بيشتر و پيش­آگهي ضعيف­تر را براي اين بيماران رقم مي­زنند (ون لاره وهمكاران[16]، 2007) (شكل 2-6).

شكل (2-6) سرطان التهابي پستان

 

 

بررسي اخير حاكي از فعاليت يكي از گيرنده­هاي Chemokine به نام CXR4 ,CCR7 را به عنوان نشانگرهاي زيستي مرتبط با قدرت متاستاز دهنده سرطان پستان معرفي كرده­اند. جالب است كه اين دو نوع گيرنده در سرطان التهابي پستان دچار فعاليت بيش از حد مي­شوند و به نظر مي­رسد توجيه كننده قسمتي از خصوصيات تهاجمي بالا در اين نوع از سرطان پستان مي­باشد كه البته از همين خاصيت مي­توان در جهت درمان اين نوع از سرطان سود جست چرا كه ممكن است با مهار اين گيرنده­ها بتوان كمك شاياني به بهبود عاقبت اين بيماران نمود (كابيوگلو و همكاران[17]، 2007).

[1] . Masi & Olopada

[2] . Rose, et al

[3] . Li, et al

[4] . Swift, et al

[5] . Zhang, et al

[6] . Adem, et al

[7] . Gralow

[8] . Hall, et al

[9] . Wooster, et al

[10] . Couch, et al

[11] . Chapman

[12] . Scully, et al

[13] . Lundbera, et al

[14] . Thor, et al

[15] . Elston

[16] . Van laere, et al

[17] . Cabioglu, et al

پايان نامه ارشد - دانشكده معماري با رويكرد معماري بومي شهرستان ملاير -فروش فايل

۱۸۰ بازديد

اتاق كنفرانس چنانچه به منظور اتاق گرد همايي (ميز گرد) هم كاربرد داشته باشد،بايد فرم ان به گونه اي طراحي شود كه بتوان مبلمان هايي كه مخصوص اتاق هاي ميزگرد ميباشد را در داخل ان جاگذاري كرد و نكته مهم در اينگونه مبلمان ها، مشاهده ( رو در رو بودن) هر يك ازاخت و غير زننده باشد.

دانلود متن كامل پايان نامه :

دانشكده معماري با رويكرد معماري بومي  شهرستان ملاير

3-3 آموزشي-عملي

3-3-1 آتليه ها:

الف: آتليه طراحي معماري

درس طراحي معماري يكي از مهم ترين دروس رشته معماري مي باشد. در واقع در اين درس تمام نكات و مسائل گفته شده در دروسي مانند عناصر و جزئيات ساختماني،شناخت مواد و مصالح،مباني نظري،ساخت و ارائه و... بايد به صورت عملي در طراحي فضا هاي معماري نمود پيدا كند.به همين خاطر شناخت نياز ها و عملكرد هاي اين فضا از اهميت بسياري برخوردار است.

فرم كلي اين فضا كه همانطور كه گفته شد از زير شاخه هاي فضا هاي آتليه اي مي باشد،مانند ديگر فضا هاي آتليه ايست با اين تفاوت كه مبلماني مانند ميز هاي كركسيون،سه پايه بوم و... نيز بايد در ان ديده شود.در نتيجه عامل تعيين كننده در مساخت اين فضا را ميتوان سه پايه بوم و صندلي و ميز كركسيون در نظر گرفت.

نور اين فضا بايد هم به طريق طبيعي و هم به صورت مصنوعي تامين شود. نور طبيعي بايد از سمت شمال و شرق باشد كه دليل آن هم عدم تابش مستقيم افتاب است. در حالت كلي در صورت امكان بايد از نور گيري از سقف نيز استفاده كرد.

رنگ ميز هاي اين سالن بايد مات بوده تا براقي ميز ها خللي در كار طراحي وارد نكند همچنين رنگ ديوار ها بايد از رنگ هاي سفيد، كرم و يا سبز بسيار كم رنگ باشد.

همانند فضا هاي قبلي كف اين فضا نيز نبايد صيقلي بوده و در عين حال بايد قابل شست و شو باشد.به علت طبيعت اين درس كه ساعات كلاس ان با همهمه و سر و صدا همراه است،براي جلوگيري ازايجاد مزاحمت براي كلاس هاي ديگر،بايد براي يك سري فضا هاي جانبي نيز مي باشد كه عبارتند از:

اتاق مربي يا مسئول: كه بايد ديد كافي نسبت به سالن اصلي داشته باشد.

انبار وسايل آتليه: كه در ان از وسايلي مانند سه پايه و... نگهداري مي شود

رختكن: براي تعويض لباس دانشجويان اين درس.بحث جاذب صوت بودن صفحات اين فضا،(ديوار ها و سقف) توجه ويژه شود.اين فضا كه ميتواند در داخل فضاي آتليه باشد و حد اكثر به وسيله يك پارتيشن جدا شود.
ب. آتليه درك و بيان

اين آتليه نيز از نظ كار كرد و فرم شباهت بسياري به آتليه طراحي معماري دارد و در بسياري ازموارد اين دوآتليه به صورت سيال طراحي شده كه قابليت كاربري براي هر دو عملكرد را دارا باشد.در صورت تفاوت آنچه اين دو را از يكديگر متمايز ميكند، مبلمان داخلي ان است

ج. آتليه ترسيم فني

براي نمايش محدوده و تقسيمات فضايي هر مكان،جزئيات اجرايي،چگونگي طراحي محوطه و... نيازمند طراحي انها هستيم.به اين منظور واحد هايي به عنوان واحد ترسيم فني در اين رشته ارائه ميگردد.
در اينجا به بررسي عملكرد فضايي ان مي پردازيم:

مساحت اين فضا بر اساس ميز هاي نقشه كشي و استاندارد هاي مربوط به ان تعيين مي گردد.معمولا اين فضا براي 24 تا 30 نفر در نظر گرفته مي شود.

نور اين آتليه مي تواند طبيعي يا مصنوعي باشد اما نكته ضروري در مورد طراحي نور،عدم ايجاد سايه است.به همين خاطر بهتر است از نور مصنوعي و به صورت يكنواخت استفاده كرد.نور مورد استفاده بايد به وسيله لامپ هاي مهتابي تامين گردد و اين لامپ ها بايد به سقف و بالاي ميزهاي ترسيم نصب شوند تا حداقل سايه را ايجاد كنند.

رنگ ميزهاي ترسيم نبايد رنگ هاي تيره و براق باشد.دليل تيره نبودن ميزها به خاطر استفاده از پوستي وكاغذ كالك و... و ديد بهتر خطوط هنگام ترسيم و براق نبودن ميز ها نيز به خاطر عدم انعكاس نور مي باشد.رنگ سالن بايد از رنگ هاي ملايم باشد كه در طول زمان موجب خستگي چشم نگردد.اين فضا نيز داراي فضا هاي جانبي مي باشد كه عبارتند از:

اتاق مربي يا مسئول: كه بايد ديد كافي نسبت به سالن اصلي داشته باشد

روشويي كه ميتواند در داخل فضاي آتليه باشد و حد اكثر به وسيله يك پارتيشن جدا شود.
اين فضا تا حد بسيار زيادي شبيه فضاي آتليه ترسيم فني ست با اين تفاوت كه در ان ميز هاي كركسيون
نيز وجود دارد.نور اين فضا نيز بايد مصنوعي و يكنواخت بوده و ايجاد سايه نكند. اين دو فضا را(آتليه ترسيم فني و طراحي فني)را به گونه اي طراحي ميكنند كه عملكرد هاي مورد انتظار از هر دو درس را بر آورده كنند.